Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (12 milliseconds)
English
Persian
payment stopped
دستور عدم پرداخت
Search result with all words
overdraft
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
overdrafts
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
money order
دستور پرداخت
money orders
دستور پرداخت
standing order
دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
standing orders
دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
hierarchy of claims
اعلام تصفیه ورشکستگی دستور پرداخت مطالبات غرماء تاجر ورشکسته
mail order of payment
دستور پرداخت کتبی
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
stop payment
دستور عدم پرداخت چک به بانک
Other Matches
statements
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
separator
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
modifiers
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
statements
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
modifier
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skip
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skips
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skipped
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
statement
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
actual address
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
piped
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
fetches
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetched
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basic
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basics
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
GOSUB
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
fetch
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
prefix
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
effective
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
branch
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branches
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
usance
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
discrimination instruction
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
fate
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fates
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage
کسری پرداخت کسر پرداخت
macroinstruction
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halts
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
residents
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
resident
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
branches
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
one plus one address
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
immediate
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
subscribe
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
dividend warrant
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
addressing
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
refinishing
پرداخت
glaze
پرداخت
burnisher
پرداخت گر
renderings
پرداخت
polishes
پرداخت
making good
پرداخت
polish
پرداخت
rendering
پرداخت
pays
پرداخت
paying
پرداخت
settlement
پرداخت
pay
پرداخت
finishing
پرداخت
settlements
پرداخت
bleaching
پرداخت
finishing touches
پرداخت
furbisher
پرداخت گر
glosser
پرداخت گر
discharges
پرداخت
remitment
پرداخت
discharge
پرداخت
defrayal
پرداخت
trim
پرداخت
payment
پرداخت
refunds
پس پرداخت
refunding
پس پرداخت
outlay
پرداخت
finish
پرداخت
refunded
پس پرداخت
refund
پس پرداخت
disbursement
پرداخت
finishes
پرداخت
lustreer
پرداخت
payments
پرداخت
pt
پرداخت
expenditure
پرداخت
glazes
پرداخت
discharging
پرداخت
installment payment
پرداخت قسطی
instalment
پرداخت قسطی
instalments
پرداخت قسطی
dishonored
خودداری از پرداخت
earnest money
پیش پرداخت
financing
پرداخت هزینه
installments
پرداخت قسطی
indemnification
پرداخت غرامت
imprest
پیش پرداخت
dishonors
خودداری از پرداخت
finisher
پرداخت کننده
dishonours
خودداری از پرداخت
final payment
پرداخت نهایی
dishonouring
خودداری از پرداخت
buffer
پرداخت کردن
dishonoured
خودداری از پرداخت
liabilities
دیون پرداخت
liability
دیون پرداخت
dishonour
خودداری از پرداخت
payment by installments
پرداخت قسطی
interim financing
پرداخت موقت
disbursed
پرداخت کردن
money back
تضمین پرداخت
scour
پرداخت کردن
monthly payment
پرداخت ماهانه
non payment
عدم پرداخت
on account payment
پیش پرداخت
overpayment
پرداخت اضافی
disbursed
پرداخت خرج
polishes
پرداخت کردن
disburse
پرداخت کردن
disburse
پرداخت خرج
polish
پرداخت کردن
disburses
پرداخت خرج
disburses
پرداخت کردن
lump sum payment
پرداخت نقدی
lump sum payment
پرداخت یکجا
financed
پرداخت هزینه
finance
پرداخت هزینه
dishonoring
خودداری از پرداخت
burnishes
پرداخت کردن
payroll
سیاهه پرداخت
burnish
پرداخت کردن
disbursing
پرداخت کردن
disbursing
پرداخت خرج
finances
پرداخت هزینه
average payment
پرداخت متوسط
back freigt
پرداخت کرایه
bilk
گذاشتن از پرداخت
by payment
از طریق پرداخت
paid
پرداخت شده
casual payment
پیش پرداخت
renditions
پرداخت تحویل
reimbursements
پرداخت جبرانی
rendition
پرداخت تحویل
reimbursements
باز پرداخت
reimbursement
پرداخت جبرانی
reimbursement
باز پرداخت
bonuses
پرداخت اضافی
annual payment
پرداخت سالیانه
advice note
دستورپیش پرداخت
furbishing
پرداخت کردن
unpaid
پرداخت نشده
furbished
پرداخت کردن
furbish
پرداخت کردن
payee
پرداخت شونده
subscriptions
تعهد پرداخت
subscription
تعهد پرداخت
payees
پرداخت شونده
advance payment
پیش پرداخت
remittances
پرداخت تادیه
remittance
پرداخت تادیه
bonus
پرداخت اضافی
pays
وابسته به پرداخت
diamond polishing
پرداخت الماسی
finishes
پرداخت کار
paying
پرداخت کردن
outstanding
پرداخت نشده
paying
وابسته به پرداخت
pay
پرداخت کردن
pay
وابسته به پرداخت
finish
پرداخت کار
scours
پرداخت کردن
scoured
پرداخت کردن
tumbles
پرداخت کردن
tumbled
پرداخت کردن
pays
پرداخت کردن
demand for payment
تقاضای پرداخت
burnishing
پرداخت کاری
settlements
تصفیه پرداخت
outstandingly
پرداخت نشده
settlements
تسویه پرداخت
settlement
تصفیه پرداخت
lustre
صیقل پرداخت
settlement
تسویه پرداخت
d. note
درخواست پرداخت
date of maturity
موعد پرداخت
date of payment
موعد پرداخت
furbishes
پرداخت کردن
deferred payment
پرداخت معوق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com