Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
overdraft
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
overdrafts
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
Other Matches
overdrafts
اضافه برداشت
overdraft
اضافه برداشت
overdraw
اضافه برداشت کردن
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
overdrawn account
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
Do I have to pay a supplement?
آیا من چیزی اضافه باید پرداخت کنم؟
money order
دستور پرداخت
money orders
دستور پرداخت
premiums
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premium
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
payment stopped
دستور عدم پرداخت
mail order of payment
دستور پرداخت کتبی
stop payment
دستور عدم پرداخت چک به بانک
hierarchy of claims
اعلام تصفیه ورشکستگی دستور پرداخت مطالبات غرماء تاجر ورشکسته
joins
دستور تولید فایل جدید که از یک فایل اضافه شده به دیگری بدست می آید
join
دستور تولید فایل جدید که از یک فایل اضافه شده به دیگری بدست می آید
joined
دستور تولید فایل جدید که از یک فایل اضافه شده به دیگری بدست می آید
poke
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poking
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poked
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
pokes
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
statement
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
standing order
دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
standing orders
دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
overtime
وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
separator
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
statement
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
skips
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
modifier
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
modifiers
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
actual address
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
statements
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
skipped
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skip
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
piped
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
GOSUB
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
fetched
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetch
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetches
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basics
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basic
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
prefixes
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
effective
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
prefix
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
branch
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branches
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
usance
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
discrimination instruction
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
droppage
کسری پرداخت کسر پرداخت
fates
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
macroinstruction
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halted
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halts
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
resident
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
impression
برداشت
offtake
برداشت
impressions
برداشت
removal
برداشت
acceptance
برداشت
acceptances
برداشت
land surveying
برداشت
takings
برداشت
draw off
برداشت
one plus one address
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
branch
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branches
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
impressionistic
برداشت گرایانه
impressionists
برداشت گرای
special drawing right
حق برداشت مخصوص
impressionist
برداشت گرای
impressionistic
برداشت گذار
dual impression
برداشت دوگانه
draw off
بده برداشت
withdraws
برداشت از حساب
approaches
برداشت روش
approached
برداشت روش
approach
برداشت روش
special drawing right
حق برداشت ویژه
special drawing rights
حق برداشت ویژه
withdraw
برداشت از حساب
withdrawal warrant
مجوز برداشت
first impression
برداشت نخستین
metal removal
برداشت براده
make a copy of
سواد برداشت
removal of chips
برداشت براده
take off divisor
مقسم برداشت اب
under ground survey
برداشت زیرزمینی
removal of cinder
برداشت تفاله
removal of phosphorus
برداشت فسفر
stripping
برداشت لایه رو
removes
برداشت کردن
remove
برداشت کردن
removing
برداشت کردن
removal of slag
برداشت سرباره
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
safe yield
بده قابل برداشت
cropper
برداشت کننده محصول
targeting
نقطه برداشت یا قرائت
handpick
برداشت محصول با دست
net
برداشت خالص کردن
nett
برداشت خالص کردن
nets
برداشت خالص کردن
the timber warped
تیر تاب برداشت
target
نقطه برداشت یا قرائت
targeted
نقطه برداشت یا قرائت
targets
نقطه برداشت یا قرائت
take off distributor
اب پخشکن مقسم برداشت اب
targetted
نقطه برداشت یا قرائت
targetting
نقطه برداشت یا قرائت
immediate
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
overdraft
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
. She dropped her demands (claim).
دست از تقاضاهای خود برداشت
forbore
دست برداشت امتناع کرد
overdrafts
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
site survey
برداشت نقشه تکهای از زمین
paper gold
منظور حق برداشت مخصوص است
No man can serve two masters.
<proverb>
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
The police officer took down the car number .
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
agronomy
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
combined harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
checksum
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
subscribing
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
extra-
اضافه
in a. to
به اضافه
increscent
اضافه
excess
اضافه
augmentation
اضافه
extras
اضافه
surpluses
اضافه
excesses
اضافه
extra
اضافه
overplus
اضافه
increase
اضافه
plussage
اضافه
plusage
اضافه
spare
اضافه
addition
اضافه
extra
<adj.>
اضافه
special
<adj.>
اضافه
surplus
اضافه
in addition to
<prep.>
به اضافه
additions
اضافه
increases
اضافه
spared
اضافه
increased
اضافه
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
besides
<adv.>
اضافه بر این
overshooting
اضافه جهش
budget surplus
اضافه بودجه
add
اضافه کردن
append
اضافه کردن
subjoin
اضافه کردن
aside from that
<adv.>
اضافه بر این
overproduction
اضافه تولید
exeed
اضافه شدن از
excess price
اضافه قیمت
salary increase
اضافه حقوق
confession and avoidance
به ان اضافه میکند
genitive
حالت اضافه
overcharging
اضافه هزینه
additionally
<adv.>
اضافه بر این
also
[moreover]
<adv.>
اضافه بر این
excess luggage
اضافه بار
added
اضافه شده
superimposable
قابل اضافه
adds
اضافه کردن
overloading
بارگذاری اضافه
overloading
اضافه بارگذاری
overloading
اضافه بار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com