Total search result: 202 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
clustered devices |
دستگاههای گروهی |
|
|
Search result with all words |
|
storage pool |
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه |
Other Matches |
|
prodos |
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است |
aircraft cross servicing |
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما |
batches |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
batch |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
control transmitter |
دستگاههای همگرد |
self synchronous devices |
دستگاههای همگرد |
selsyn devices synchro |
دستگاههای همگرد |
cryptoequipment |
دستگاههای رمز |
peripherals |
دستگاههای جانبی |
photoelectric devices |
دستگاههای فتوالکتریکی |
hardware |
دستگاههای اصلی |
electrodiagnosis |
تشخیص با دستگاههای برقی |
crushing and grinding equipment |
دستگاههای خرد کننده |
exchange selector |
سلکتور در دستگاههای مراکزتلفن خودکار |
avionic |
مربوط به دستگاههای خودکار هواپیما |
instrument flight |
پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما |
computer interface unit |
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر |
orients |
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها |
orienting |
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها |
orient |
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها |
avionics |
فن استفاده از دستگاههای الکتریکی و خودکار درهوانوردی و نجوم |
famos |
Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار |
homing station |
ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما |
commutation |
تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی |
eia interface |
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها |
soft ware |
وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری |
halving adjustment |
تنظیم نیم حبابها به منظورتراز کردن دستگاههای اندازه گیر |
middlemen |
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی |
nihilism |
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها |
daisy chain interrupt |
یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند |
bench check |
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری |
middleman |
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی |
sub woofer |
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود |
hook |
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند |
hooks |
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند |
i/o board |
تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند |
wavetable |
حافظه در کارت صوتی که حاوی دستگاه ضبط دستگاههای موسیقی واقعی که اجرا می شوند است |
triple |
سه گروهی |
tripled |
سه گروهی |
triples |
سه گروهی |
communal |
گروهی |
congregational |
گروهی |
trimerous |
سه گروهی |
tripling |
سه گروهی |
communally |
گروهی |
gregarious |
گروهی |
group atmosphere |
جو گروهی |
group printing |
چاپ گروهی |
group pressure |
فشار گروهی |
bulk properties |
خواص گروهی |
esprit de corps |
روح گروهی |
Republican |
جمهوری گروهی |
batch quantity |
کمیت گروهی |
Republicans |
جمهوری گروهی |
collective protection |
حفافت گروهی |
media |
رسانههای گروهی |
group selector |
سلکتور گروهی |
group drive |
محرکه گروهی |
group discussion |
بحث گروهی |
group contagion |
سرایت گروهی |
group consciousness |
اگاهی گروهی |
group acceptance |
پذیرش گروهی |
gang switch |
کلید گروهی |
group frequency |
بسامد گروهی |
espirit de corps |
روحیه گروهی |
deck switch |
کلید گروهی |
group factors |
عاملهای گروهی |
group interview |
مصاحبه گروهی |
group membership |
عضویت گروهی |
group norms |
هنجارهای گروهی |
group dynamics |
پویش گروهی |
groupware |
ابزار گروهی |
gang punch |
منگنه گروهی |
one shot lubrication |
روغنکاری گروهی |
quadrilles |
رقص گروهی |
quadrille |
رقص گروهی |
corporations |
گروهی از مردم |
team game |
بازی گروهی |
syntality |
شخصیت گروهی |
mameluke |
عضو گروهی |
group velocity |
سرعت گروهی |
group theory |
نظریه گروهی |
mass media |
رسانههای گروهی |
group structure |
ساخت گروهی |
intergroup |
میان گروهی |
sociogram |
نگاره گروهی |
proximate analysis |
تجزیه گروهی |
group test |
ازمون گروهی |
team teaching |
تدریس گروهی |
corporation |
گروهی از مردم |
navigation mode |
روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی |
consol |
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار |
expansion interface |
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند |
clicks |
زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی |
click |
زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی |
fail-safe |
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل |
clicked |
زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی |
fail safe |
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل |
excitation |
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده |
marathon |
جلسه گروهی طولانی |
synecology |
بوم شناسی گروهی |
group casting |
ریخته گری گروهی |
particular baptists |
گروهی از تعمید کنندگان |
ring [algebraic structure] |
حلقه گروهی [ریاضی] |
gang milling cutter |
دستگاه فرز گروهی |
directive group therapy |
درمان رهنمودی گروهی |
group teaming |
ریخته گری گروهی |
cluster controller |
کنترل کننده گروهی |
within group variance |
پراکنش درون گروهی |
broadside messing |
ناهار خوری گروهی |
between group variance |
پراکنش میان گروهی |
group occulating light |
چراغ ناپیوسته گروهی |
activity group therapy |
درمان با فعالیت گروهی |
marathons |
جلسه گروهی طولانی |
group identification |
همانند سازی گروهی |
bursts |
گروهی از خطاهای پیاپی . |
burst |
گروهی از خطاهای پیاپی . |
fog oil |
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی |
electronic jamming |
تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی |
utilities'man |
متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات |
group teaming plate |
صفحه ریخته گری گروهی |
group rendezvous |
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی |
ochlocracy |
حکومت عامه یا گروهی ازمردم |
tetraspore |
گروهی متشکل ازچهار هاگ |
synecologic |
وابسته به بوم شناسی گروهی |
to be the odd one out <idiom> |
نامشابه [دیگران در گروهی] بودن |
retreat |
انزوا [گروهی برای مدتی] |
byte |
گروهی از بیتها یا ارقام باینری |
cursor |
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر |
gulps |
گروهی از کلمات معمولا دو بایت |
gulping |
گروهی از کلمات معمولا دو بایت |
gulped |
گروهی از کلمات معمولا دو بایت |
gulp |
گروهی از کلمات معمولا دو بایت |
bands |
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی |
band |
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی |
cursors |
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر |
bytes |
گروهی از بیتها یا ارقام باینری |
retreat |
گوشه نشینی [گروهی برای مدتی] |
to wriggle one's way |
بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن |
lashkar |
گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند |
package |
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند |
packaged |
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند |
packages |
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند |
be a fifth wheel <idiom> |
آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها] |
eminence |
پر مقام [بالا رتبه] در گروهی یا پیشه ای |
terman group test of mental ability |
آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن |
thick Ethernet |
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند |
MIDI Mapper |
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند |
fox hunting |
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها |
media circus |
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی |
media hype |
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی |
do one's bit (part) <idiom> |
کار گروهی بنا به مقدار وقت واستعداد |
fox-hunting |
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها |
odd man out <idiom> |
آدم [چیز] اضافه یا زاید [در گروهی از آدمها] |
batch |
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند |
octet |
گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند |
batch processing |
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست |
buzzword |
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است |
batches |
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند |
gulping |
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند |
gulped |
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند |
gulps |
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند |
to handle something |
چیزی را تحت کنترل آوردن [وضعیتی یا گروهی از مردم] |
cpu |
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند |
gulp |
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند |
radical economists |
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد |
to call the roll |
حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن] |
group |
کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها |
contact party |
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود |
colony |
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان] |
groups |
کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها |
bus network |
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی |
robotics |
علم دستگاههای خودکار قسمتی از هوش مصنوعی درارتباط با روبوت علم طراحی و استفاده از روبوت |
motor pool |
گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت |
folder |
گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS |
enterprise |
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد |
folders |
گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS |
lombards |
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند |
enterprises |
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد |
word |
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند |
worded |
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند |
secure electronic transactions |
استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند |
packets |
گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند |
packet |
گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند |
tile |
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند |
burn notice |
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند |
routing indicator |
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود |
tiles |
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند |
Ivy League |
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند |
halftone |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
halftones |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
central |
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل |
power down |
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید |
scalable software |
برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد |
controvrsism |
روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند |
yoke |
جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند |
colony |
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی] |
chrome dyes |
کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند |
rs c |
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند |
neo keynesians |
اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است |