English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
vibratory testing machine دستگاه ازمایش نوسان
Other Matches
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
oscillograph دستگاه ثبت نوسان امواج
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
test set دستگاه ازمایش
tester دستگاه ازمایش
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
swing frame grinder دستگاه سنگ زنی نوسان دار
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
magnet tester دستگاه ازمایش اهنربا
test equipment دستگاه ازمایش لامپ
nozzle tester دستگاه ازمایش نازل
hardness testing machine دستگاه ازمایش سختی
integrate circuit tester دستگاه ازمایش ای سی تستر ای سی
spring tester دستگاه ازمایش فنری
material testing machine دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
high tension bridge equipment دستگاه ازمایش فشار قوی
insulation indicator دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation tester دستگاه ازمایش عایق بندی
fatigue testing machine دستگاه ازمایش کننده خستگی
vicker's diamond hardness tester دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
tire gage دستگاه ازمایش باد لاستیکهای اتومبیل
insulation detector دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
engineering test ازمایش صحت کار دستگاه ازمایشات فنی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
voltage swing نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
use testing ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assays محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
oscillograph نوسان سنج نوسان نگار
oscillogram نوسان سنج نوسان نگار
vibrometer نوسان نگار نوسان سنج
vibrograph نوسان نگار نوسان سنج
oscilloscope نوسان بین نوسان نما
continous immersion test ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
soil examination بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
confident test ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
creep test ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
environmental test ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
libration نوسان
vibrancy نوسان
sways نوسان
swayed نوسان
sway نوسان
undulation نوسان
vibration نوسان
oscillations نوسان
yo-yos در نوسان
yo-yo در نوسان
to-ing and fro-ing نوسان
swing نوسان
see-saws نوسان
see-sawing نوسان
see-sawed نوسان
see-saw نوسان
fluctuates نوسان
ascillation نوسان
dead beat بی نوسان
head nystagmus نوسان سر
oscillation نوسان
fluctuation نوسان
lurch نوسان
lurches نوسان
pulsation نوسان
lurching نوسان
fluctuated نوسان
lurched نوسان
fluctuate نوسان
swings نوسان
oscillatory motion نوسان
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
bulid up نوسان کردن
boom swing حیطه نوسان
hunting نوسان سرعت
back swing نوسان به عقب
reciprocated نوسان کردن
varies نوسان کردن
pendulum پاندول نوسان
oscillate نوسان کردن
swivelling نوسان دار
barkhausen oscillation نوسان بارکهاوزن
swings تاب نوسان
buffs نوسان کردن
buff نوسان کردن
scope نوسان نما
damped oscillation نوسان میرا
waver نوسان کردن
vary نوسان کردن
wavered نوسان کردن
swing نوسان کردن
wavering نوسان کردن
wavers نوسان کردن
aperiodic phenomenon پدیده بی نوسان
amplitude of oscillation دامنه نوسان
undulated نوسان داشتن
fading نوسان صدا
modulation نوسان فرکانس
swivel نوسان کردن
swivelled نوسان کردن
swivels نوسان کردن
undulates نوسان داشتن
oscillations نوسان سازی
fluctuated نوسان داشتن
undulate نوسان داشتن
fluctuates نوسان داشتن
reciprocates نوسان کردن
shake لرزش نوسان
vacillation اونگ نوسان
oscillated نوسان کردن
fluctuate نوسان داشتن
amplitude میدان نوسان
oscillation نوسان سازی
reciprocate نوسان کردن
modulation نوسان صدا
shaking لرزش نوسان
shakes لرزش نوسان
pendulums پاندول نوسان
oscillates نوسان کردن
damped osillation نوسان میرا
oscillator نوسان کننده
oscilloscope نوسان سنج
oscilloscope نوسان نما
oscilloscope نوسان نگار
periodic fluctuation نوسان دورهای
swing تاب نوسان
self excited/induced vibration نوسان خودالقایی
oscillometry نوسان سنجی
oscillometer نوسان سنج
oscillography نوسان نگاری
oscillator نوسان ساز
oscillogram نوسان نگاره
oscillogram نوسان نگاشت
oscillograph نوسان نما
oscillograph نوسان نگار
sides way نوسان عرضی
stable oscillation نوسان پایدار
vibrational لرزه نوسان
vibrograph نوسان نگار
vibrometer نوسان سنج
whirling mode نوسان شفت
swingers نوسان دار
swinger نوسان دار
see-saw نوسان کردن
see-sawed نوسان کردن
see-sawing نوسان کردن
see-saws نوسان کردن
vibration excitation تحریک نوسان
vibration damping میرایی نوسان
vibration damper میراکننده نوسان
swayer نوسان دار
swing bridge پل نوسان دار
swingy نوسان دار
vibrograph رسام نوسان
swivelling feature قابلیت نوسان
torsional vibration نوسان پیچشی
total amplitude of oscillation دامنه کل نوسان
vacillant نوسان کننده
vibratility لرزه نوسان
generation of oscillations تولید نوسان
floating axle محور نوسان
goniometer نوسان سنج
light fluctuation نوسان نور
intermediate oscillation نوسان میانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com