English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
transmission system دستگاه انتقالی
Other Matches
transitional انتقالی
transitions انتقالی
transition انتقالی
ceded انتقالی
transferential انتقالی
transitionary انتقالی
transitive انتقالی
transitory انتقالی
translational lift برای انتقالی
translation bearing یاتاقان انتقالی
translational energy انرژی انتقالی
translational motion حرکت انتقالی
translative ترجمهای انتقالی
transfer reaction واکنش انتقالی
ceded public domains خالصجات انتقالی
transitory society جامعه انتقالی
transitory income درامد انتقالی
transfer earnings درامدهای انتقالی
transfer functions توابع انتقالی
transational symmerty تقارن انتقالی
transfer income درامد انتقالی
transfer payments پرداختهای انتقالی
transference resistance مقاومت انتقالی
transit bearing سمت انتقالی
transitional motion حرکت انتقالی
transitory consumption مصرف انتقالی
running fix نقطه انتقالی
transmission system سیستم انتقالی
deferred income درامدهای انتقالی
translation حرکت انتقالی
translations حرکت انتقالی
deferred charges هزینههای انتقالی
revolution حرکت انتقالی
revolutions حرکت انتقالی
government transfer payments پرداختهای انتقالی دولت
transferring سند انتقال انتقالی
transfer mold قالب گیری انتقالی
transfer molding ریخته گری انتقالی
transfers سند انتقال انتقالی
transfer سند انتقال انتقالی
transition ranges میدان تیر انتقالی
transmission dynamometer توان سنج انتقالی
transfer molding قالب ریزی انتقالی
alienable قابل فروش انتقالی
net tax revenue مالیات منهای پرداختهای انتقالی
epochal psychosis روان پریشی سنین انتقالی
Hypnagogia تجربه حالت انتقالی از بیداری تا خواب
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transit bearing گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
units دستگاه
machine دستگاه
units یک دستگاه
unit دستگاه
devices دستگاه
unit یک دستگاه
device دستگاه
machines دستگاه
appurtenance دستگاه
organ system دستگاه
teams یک دستگاه
installation دستگاه
system دستگاه
machined دستگاه
team یک دستگاه
installations دستگاه
equipment دستگاه
device code کد دستگاه
appliance دستگاه
instrument دستگاه
set دستگاه
apparatus دستگاه
sets دستگاه
setting up دستگاه
plant دستگاه
utensil دستگاه
utensils دستگاه
mechanisms دستگاه
mechanism دستگاه
nervous system دستگاه پی
nervous systems دستگاه پی
plants دستگاه
systems دستگاه
appliances دستگاه
guns دستگاه تزریق
recording instrument دستگاه ثبات
devices شعار دستگاه
analog device دستگاه انالوگ
folding machine دستگاه خم کاری
synchronous device دستگاه همگام
recuperator دستگاه عاید
telephone set دستگاه تلفن
counter recoil دستگاه عاید
synchronous device دستگاه همزمان
gun دستگاه تزریق
reference frame دستگاه مقایسهای
test set دستگاه ازمایش
tester دستگاه ازمایش
device شعار دستگاه
retorts دستگاه تقطیر
puller دستگاه کشش
instrumental error خطای دستگاه
punching machine دستگاه پانچ
system of units دستگاه واحدها
leverage دستگاه اهرمی
quantized system دستگاه کوانتایی
tar spraying machine دستگاه قطرانپاش
giorgi system دستگاه جورجی
automatic دستگاه خودکار
automatics دستگاه خودکار
nervous system دستگاه عصبی
punching machine دستگاه منگنه
transmitter دستگاه فرستنده
transmitters دستگاه فرستنده
table set دستگاه میزی
metal detection device دستگاه فلزیاب
tape drive دستگاه نوارخوان
tape drives دستگاه نوارخوان
system of units دستگاه یکانها
cyclostat دستگاه چرخش
cyclon دستگاه غبارگیر
dedicated device دستگاه اختصاصی
nervous systems دستگاه عصبی
curler دستگاه فرزنی
curlers دستگاه فرزنی
appendage دستگاه فرعی
appendages دستگاه فرعی
robot دستگاه خودکار
robots دستگاه خودکار
recording instrument دستگاه ضبط
receiving set دستگاه گیرنده
crystal system دستگاه بلور
telegraph apparatus دستگاه تلگراف
telephone equipment دستگاه تلفن
duplexer دستگاه دوراهه
fifth column دستگاه جاسوسی
radio set دستگاه رادیو
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
rail cambering machine دستگاه ریل خم کن
system of forces دستگاه نیروها
prime mover دستگاه محرک
prime movers دستگاه محرک
retort دستگاه تقطیر
drill press دستگاه مته
symbolic device دستگاه سمبلیک
device independence مستقل از دستگاه
thermoscope دستگاه گرمابین
device independence استقلال دستگاه
binary device دستگاه دو حالته
bistable device دستگاه دوپایا
blasting machine دستگاه انفجار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com