English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
Search result with all words
lysimiter دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
Other Matches
pan coefficient ضریب تشتک تبخیر برابراست با نسبت تبخیر از سطح اب ازاد به تبخیر از سطح تشتک که بین 6/0 الی 8/0 متغیر میباشد
evaporation تبخیر
voltatilization تبخیر
vaporing تبخیر
volatilization تبخیر
vaporization تبخیر
heat of vaporization گرمای تبخیر
evartanspiration تبخیر و تعریق
exhalable قابل تبخیر
gasification تبخیر شدگی
vaporizable قابل تبخیر
evaporation تبخیر سطحی
volatileness قابلیت تبخیر
volatilization عمل تبخیر
heat of evaporation گرمای تبخیر
evaporimter مقیاس تبخیر
evaporimter میزان تبخیر
surface evaporation تبخیر سطحی
evaporable قابل تبخیر
evaporating dish فرف تبخیر
evaporation loss اتلاف در تبخیر
evaporation pan تشطک تبخیر
evaporative cooling سردسازی با تبخیر
evaporator تبخیر کننده
evaporate تبخیر کردن
evaporates تبخیر شدن
vaporised تبخیر کردن
vaporizes تبخیر شدن
vaporised تبخیر شدن
vaporises تبخیر کردن
vaporizes تبخیر کردن
vaporises تبخیر شدن
vaporising تبخیر کردن
vaporized تبخیر شدن
vaporized تبخیر کردن
vaporize تبخیر شدن
evaporating تبخیر شدن
vaporizing تبخیر کردن
vaporize تبخیر کردن
evaporate تبخیر شدن
evaporated تبخیر کردن
evaporated تبخیر شدن
evaporates تبخیر کردن
vaporising تبخیر شدن
evaporating تبخیر کردن
vaporizing تبخیر شدن
film evaporator تبخیر کننده پوسته
vapour مه تبخیر کردن یا شدن
molar heat of vaporization گرمای مولی تبخیر
vaporized تبخیر شدن بخارشدن
vaporizing تبخیر شدن بخارشدن
vaporize تبخیر شدن بخارشدن
molar entropy of vaporization انتروپی مولی تبخیر
vaporising تبخیر شدن بخارشدن
pan coefficient ضریب طشت تبخیر
vaporization cooling سرد سازی با تبخیر
latent heat of varporization گرمای نهان تبخیر
vaporizes تبخیر شدن بخارشدن
vapor مه تبخیر کردن یا شدن
vaporises تبخیر شدن بخارشدن
vaporised تبخیر شدن بخارشدن
incensation عمل بخور دادن با تبخیر
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
evaporates تبخیر کردن ناپدید کردن خشک یا کم اب کردن
evaporated تبخیر کردن ناپدید کردن خشک یا کم اب کردن
evaporate تبخیر کردن ناپدید کردن خشک یا کم اب کردن
evaporating تبخیر کردن ناپدید کردن خشک یا کم اب کردن
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
machine دستگاه
systems دستگاه
team یک دستگاه
equipment دستگاه
utensil دستگاه
device code کد دستگاه
installations دستگاه
plants دستگاه
plant دستگاه
machines دستگاه
system دستگاه
appurtenance دستگاه
teams یک دستگاه
mechanisms دستگاه
organ system دستگاه
machined دستگاه
installation دستگاه
appliances دستگاه
appliance دستگاه
nervous systems دستگاه پی
nervous system دستگاه پی
device دستگاه
units دستگاه
instrument دستگاه
devices دستگاه
unit یک دستگاه
unit دستگاه
units یک دستگاه
mechanism دستگاه
sets دستگاه
utensils دستگاه
set دستگاه
setting up دستگاه
apparatus دستگاه
asymmetric system دستگاه بی تقارن
asynchronous device دستگاه ناهمگام
curlers دستگاه فرزنی
analog device دستگاه قیاسی
anaglyptoscope دستگاه ژرفانما
non quantized system دستگاه ناکوانتایی
non quantized system دستگاه کلاسیک
appendages دستگاه فرعی
obsolescence free دستگاه متروک
null instrument دستگاه صفر
robots دستگاه خودکار
asynchronous device دستگاه غیرهمزمان
robot دستگاه خودکار
appendage دستگاه فرعی
ventilatory system دستگاه تهویهای
nervous system دستگاه عصبی
mimeograph دستگاه تکثیر
nervous systems دستگاه عصبی
fifth column دستگاه جاسوسی
prime mover دستگاه محرک
mapping device دستگاه نگاشت
automatic دستگاه خودکار
vestibular system دستگاه دهلیزی
armature winder دستگاه ارمیچرپیچ
virtual machine دستگاه مجازی
prime movers دستگاه محرک
curler دستگاه فرزنی
analog device دستگاه انالوگ
anti interference device دستگاه ضد تداخل
automatics دستگاه خودکار
telegraphing دستگاه تلگراف
power plant دستگاه تولیدنیروی
magneto دستگاه مولدبرق
monoclinic system دستگاه تک شیب
monocyclic system دستگاه تکدور
machinery saw دستگاه اره
machine frame چارچوب دستگاه
machine foundation پایه دستگاه
machine accessory متعلقات دستگاه
lymphatic system دستگاه لنفاوی
telegraphed دستگاه تلگراف
low potential system دستگاه کم فشار
power plants دستگاه تولیدنیروی
mass storage device دستگاه تل انبارش
telegraphs دستگاه تلگراف
abel closed tester دستگاه ابل
abrasive cutting machine دستگاه برش
absorption apparatus دستگاه جذب
mksa system دستگاه مکثا
telegraph دستگاه تلگراف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com