English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
blasting machine دستگاه ترکش
Other Matches
high airburst ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
blasts ترکش
blast ترکش
splinters ترکش
splintering ترکش
splintered ترکش
splinter ترکش
quivers ترکش
quivering ترکش
splash ترکش
splashing ترکش
quivered ترکش
detonations ترکش
detonation ترکش
burst ترکش
quiver ترکش
bursts ترکش
splashes ترکش
hight of burst ارتفاع ترکش
graze burst ترکش زمینی
height of burst ارتفاع ترکش
high burst ترکش بالا
impact action عمل ترکش
types of burst نوع ترکش
impact burst ترکش سطحی
impact burst ترکش ضربتی
ricochet burst ترکش کمانهای
burst wave موج ترکش
burst range مسافت ترکش
sonic boom ترکش اوا
sonic booms ترکش اوا
air burst ترکش هوایی
surface burst ترکش سطحی
aerial burst ترکش هوایی
burst center مرکز ترکش
burst range برد ترکش
exoatmosphere ترکش فوق جوی
weapon debries بقایای ترکش اتمی
air adjustment تنظیم ترکش هوایی
craters چاله ترکش گلوله ها
airburst ranging تنظیم ترکش هوایی
impact اثر ترکش انفجار
center of burst مرکز ترکش گلوله
atomic underground burst ترکش زیرزمینی اتمی
crater چاله ترکش گلوله ها
splinterproof سنگر ضد ترکش گلوله
impact point نقطه ترکش گلوله
exoatmosphere ترکش اتمی بالای جو
graze burst ترکش روی زمین
impacts اثر ترکش انفجار
atomic air burst ترکش هوایی اتمی
explosion ترکش منفجر کردن ترکیدن
explosions ترکش منفجر کردن ترکیدن
doubtful ترکش مشکوک مورد تردید
impact pressure نیروی اصابت فشار ترکش
graze sensitive ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
burst interval فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
desired ground zone نقطه ترکش اتمی مطلوب
surface burst ترکش روی سطح زمین
center of impact مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
impact action عمل انفجار نیروی ترکش
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
To play ones last card آخرین تیر ترکش رارها کردن
flash burn سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
flash burns سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
base surge ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
kopfring حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
troop safety حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
variations اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
flash blindness کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
splash scale طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
pressure front جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
mining effect اثر مینی شکل ترکش مینی شکل
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
instrument دستگاه
system دستگاه
mechanism دستگاه
installation دستگاه
mechanisms دستگاه
plant دستگاه
appurtenance دستگاه
machine دستگاه
plants دستگاه
machined دستگاه
installations دستگاه
device دستگاه
teams یک دستگاه
equipment دستگاه
utensils دستگاه
utensil دستگاه
device code کد دستگاه
appliance دستگاه
appliances دستگاه
setting up دستگاه
nervous systems دستگاه پی
nervous system دستگاه پی
set دستگاه
team یک دستگاه
sets دستگاه
devices دستگاه
systems دستگاه
machines دستگاه
unit یک دستگاه
unit دستگاه
units یک دستگاه
units دستگاه
organ system دستگاه
apparatus دستگاه
storage device دستگاه ذخیره
bradyscope دستگاه کندنما
control gear دستگاه کنترل
classical system دستگاه کلاسیک
bracing system دستگاه مهاربندی
blooming roll دستگاه نوردشمشه
c.g.s. system دستگاه سگث
honing machine دستگاه سنگ
breating apparatus دستگاه دم زدن
carpenter's bench دستگاه نجاری
breating apparatus دستگاه تنفس
breech mechanism دستگاه کولاس
brick moulding دستگاه خشتزنی
bridging set دستگاه پلوار
communication device دستگاه ارتباطی
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
storage device دستگاه انباره
storage device دستگاه انبارش
active device دستگاه فعال
gun دستگاه تزریق
telephone equipment دستگاه تلفن
telegraph apparatus دستگاه تلگراف
guns دستگاه تزریق
apparatus الت دستگاه
power plant دستگاه تولیدنیروی
power plants دستگاه تولیدنیروی
telegraph دستگاه تلگراف
telegraphed دستگاه تلگراف
telegraphing دستگاه تلگراف
telegraphs دستگاه تلگراف
abel closed tester دستگاه ابل
abrasive cutting machine دستگاه برش
absorption apparatus دستگاه جذب
devices شعار دستگاه
telephone set دستگاه تلفن
three wire system دستگاه سه سیمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com