Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
transponder sierra |
دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل پیشرفته |
|
|
Other Matches |
|
transponder tango |
دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل اولیه |
interrogator responder |
دستگاه تماس یا مکالمه سیستم شناسایی دشمن وخودی |
stop squawk |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید |
squawk flash |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید |
squawk low |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید |
squawk mike |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید |
squawk may day |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید |
identification friendly or foe |
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار |
parrot |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
parroted |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
parrots |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
parroting |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
enhanced system device interface |
میانجی دستگاه سیستم پیشرفته |
identification zone |
منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن |
ZMODEM |
گونه پیشرفته پروتکل ارسالی MODEM که قادر به تشخیص خطا و توانایی ارسال مجدد است در صورتی که اتصال قط ع شود |
contacting |
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف |
contacts |
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف |
contact |
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف |
contacted |
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف |
identification of friend from foe |
دستگاه تشخیص |
i.f.f. system |
دستگاه تشخیص |
optical recognition device |
دستگاه تشخیص نوری |
frequency discriminator |
دستگاه تشخیص دهنده فرکانس |
isotherm follower |
دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا |
wreckage locator |
دستگاه تشخیص محل ترکیدگی لولههای اب |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
squawking |
در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان |
squawk |
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید |
squawked |
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید |
squawks |
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید |
state-of-the-art |
بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته |
galls |
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن |
gall |
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن |
radio deception |
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن |
radio countermeasures |
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن |
to triumph over the enemy |
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن |
hits |
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر |
hit |
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر |
hitting |
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر |
reject |
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن |
enemy alien |
طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن |
rejects |
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن |
rejecting |
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن |
rejected |
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن |
close-ups |
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن |
close-up |
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن |
close with |
اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن |
close up |
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن |
micr |
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد. |
penetration |
نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری |
breaching |
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن |
roll back |
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن |
scan |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
scanned |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
scans |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
espionage |
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن |
close in security |
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن |
shadower |
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن |
exceptions |
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد |
exception |
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد |
recognition |
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای .. |
counter force |
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن |
evasions |
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز |
evasion |
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز |
jutting |
پیشرفته |
advanced |
پیشرفته |
far out |
پیشرفته |
advanced level |
پیشرفته |
advanced |
پیشرفته |
breached |
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن |
breaches |
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن |
breach |
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن |
disorganizes |
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن |
hostile track |
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن |
disorganises |
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن |
disorganising |
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن |
disorganize |
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن |
disorganizing |
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن |
disorganised |
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن |
furthest |
پیشرفته ترین |
schizocaria |
اسکیزوفرنی پیشرفته |
advanced rigging |
ملوانی پیشرفته |
aided tracking |
ردگیری پیشرفته |
advancee nations |
ملل پیشرفته |
power user |
کاربر پیشرفته |
advanced basic |
بیسیک پیشرفته |
developed contries |
ممالک پیشرفته |
superalloy |
الیاژهای پیشرفته |
super alloy |
الیاژهای پیشرفته |
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . |
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد. |
high grade |
خیلی پیشرفته پرقدرت |
redevelops |
دوباره پیشرفته کردن |
redeveloped |
دوباره پیشرفته کردن |
advanced capitalism |
سرمایه داری پیشرفته |
paper advance setting |
جایگاه پیشرفته ورق |
redeveloping |
دوباره پیشرفته کردن |
redevelop |
دوباره پیشرفته کردن |
identification |
تشخیص تشخیص دادن |
high technology |
پیشرفته بودن از نظر فناوری |
enhanced expanded memory specification |
مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته |
high tech |
پیشرفته بودن از نظر فناوری |
the developed world |
جهان توسعه یافته [پیشرفته] |
advanced progressive matrices test |
ازمون ماتریسهای مدرج پیشرفته |
sophisticated |
از نظر تکنیکی پیشرفته بودن |
ega |
وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته |
enhanced graphics adaptor |
وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته |
adccp |
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده |
enhanced graphics display |
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته |
advanced |
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات |
electrometallurgy |
صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی |
xmodem |
گونه پیشرفته XMODEM که حاوی بررسی خطا است |
arpanet |
Agency ResearchProjects Advancedاژانس پروژههای پیشرفته تحقیقاتی ارپانت |
first world |
کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی |
synchro |
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه |
meteorograph |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
rawin |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
approach march |
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن |
end on |
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی |
transponder |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
directional gyro indicator |
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی |
qube |
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است |
out flank |
دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن |
repels |
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن |
repelling |
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن |
repelled |
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن |
repel |
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن |
print |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
all mains set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
prints |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
printed |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
ac dc set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
semaphore |
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده |
bogies |
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس |
bogeys |
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس |
bogey |
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس |
quad density |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
pulmotor |
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن |
facsimile recorder |
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل |
equilibrator |
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه |
compressors |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
compressor |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
extend |
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد |
extends |
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد |
extending |
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد |
EIDE |
مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد |
fibre over Etherenet |
گونه پیشرفته استاندارد پرآکل شبکه اینترنت که اجازه ارسال داده به صورت مگا بیت در ثانیه |
shelling report |
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
magnetometer |
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان |
densities |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
density |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
gun slide |
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ |
cold swaging machine |
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد |
rheostatic |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
performance factor |
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه |
rheostat |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
bells and whistles |
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی |
fibre distributed data interface |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
transducer |
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری |
plate milling stand |
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه |
cipher device |
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن |
MMX |
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود |
CD ROM Extended Architecture |
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند |
CD ROM/XA |
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند |
laziest |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazier |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazy |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
advanced countries |
کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته |
developed countries |
کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته |
dial test indicator |
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج |
foeman |
دشمن |
abhorrer |
دشمن |
at d. |
دشمن |
enemy |
دشمن |
foes |
دشمن |
hostile |
دشمن |
adversarial |
دشمن |
adversaries |
دشمن |
xenophobe |
دشمن |
foe |
دشمن |
adversary |
دشمن |
enemies |
دشمن |
NetBEUI |
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود |
unit |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
units |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
enemies |
دشمن کردن |
the enemy |
کشتی دشمن |
antagonised |
دشمن کردن |
the enemy |
نیروی دشمن |
hateable |
دشمن داشتنی |
evaded |
گریز از دشمن |
evades |
گریز از دشمن |
evading |
گریز از دشمن |
xenophobe |
دشمن بیگانه |
contain |
احاطه دشمن |
hostile artillery |
توپخانه دشمن |
contained |
احاطه دشمن |