Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
fault localization apparatus
دستگاه تعیین کننده محل خطا
Other Matches
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
activation detector
دستگاه تعیین غلظت نوترون
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
vicker's diamond hardness tester
دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
miss distance scorer
دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
designative
اشاره کننده تعیین کننده
aggregate batching plant
دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
determinant
تعیین کننده
determinants
تعیین کننده
indicating
تعیین کننده
determinative
تعیین کننده
crucial
تعیین کننده
crucially
تعیین کننده
rorschach determinant
تعیین کننده رورشاخ
crucial experiment
ازمایش تعیین کننده
form determinant
تعیین کننده شکل
coefficient of determination
ضریب تعیین کننده
electroscope
تعیین کننده برق
determinant
عامل تعیین کننده
dream determinant
تعیین کننده رویا
determining tendency
گرایش تعیین کننده
determinants
عامل تعیین کننده
oddsmaker
تعیین کننده امتیاز
rate determining step
مرحله تعیین کننده سرعت
laser disignator
تعیین کننده هدف لیزری
authenticator
تعیین کننده سیستم نشانی
driving range
علامت تعیین کننده فاصله ها
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
gyroscopes
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
range markers
علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
doppler radar
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
air transport allocations board
هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
words of limitation
الفاظ تعیین کننده سهم هرکس در سند
gyroscope
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
boxman
عضو هیئت تعیین کننده محل افتادن توپ
localizer
انتن سمت نما یا تعیین کننده محل هواپیما نسبت به مسیرباند فرود
synchronizer
دستگاه همزمان کننده
arming system
دستگاه مسلح کننده
blasting machine
دستگاه پاک کننده
comparative gage
دستگاه مقایسه کننده
pulverizer
دستگاه پودر کننده
spreader
دستگاه پخش کننده شن
cooler
دستگاه خنک کننده
actuator
دستگاه مسلح کننده
multiplier
دستگاه تقویت کننده
double v machine
دستگاه دولا کننده ورق
ground control
دستگاه کنترل کننده زمینی
dosing machine
دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
cooler
کولر دستگاه خنک کننده
maximum recording attachment
دستگاه ضبط کننده حداکثر
edging machine
دستگاه خم کننده لبه فلزات
grouter
دستگاه متراکم کننده سیمان
smoothing rolls
دستگاه نورد نرم کننده
card sorter
دستگاه مرتب کننده کارت
radiant
دستگاه پخش کننده حرارت
acetylator
دستگاه استیل دار کننده
coke pusher
دستگاه متراکم کننده ذغال کک
fatigue testing machine
دستگاه ازمایش کننده خستگی
lat machine
دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
pacemaker
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
course recorder
دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
dash pot
دستگاه کند کننده حرکت میراگر
stereophonic
دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
foam type fire extinguisher
دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی
detector crayon
مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
video amplifier
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
pointers
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
spoiler
تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
pointer
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
policy maker
سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
pile height
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
cartel
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartels
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
marker
تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers
تعیین کننده شاخص هدف شاخص
authentication
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
cylinder block boring machine
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
record
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
soft clip area
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
spooler
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
test element
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
dosimetry
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
combat resolution
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
MIDI sequencer
داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
located
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
air priorities committee
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
continuous processor
دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
radar locating
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
running fix
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
tube tester
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
designation
تعیین
assignment of space
تعیین جا
fixations
تعیین
appointments
تعیین
appointment
تعیین
specification
تعیین
formulation
تعیین
emplacement
تعیین جا
designations
تعیین
fixation
تعیین
determination
تعیین
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
damage assessment
تعیین خسارات
assignment
تعیین تعدادسهمیه
identified
تعیین کردن
identifies
تعیین کردن
abounded
تعیین حدودکردن
identify
تعیین کردن
watermark
تعیین میزان مد اب
identifying
تعیین کردن
coefficient of determination
ضریب تعیین
price determination
تعیین قیمت
abounding
تعیین حدودکردن
appraisals
تعیین قیمت
job placement
تعیین شغل
route
تعیین خط مسیر
assignations
تعیین وقت
specified
تعیین شده
assignation
تعیین وقت
completely specified
با تعیین کامل
routes
تعیین خط مسیر
redirection
تعیین مسیر
abounds
تعیین حدودکردن
redirection
تعیین جهت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com