English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
Search result with all words
pressure breathing تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
Other Matches
aqualungs دستگاه تنفس اکسیژن
aqualung دستگاه تنفس اکسیژن
breating apparatus دستگاه تنفس
gill دستگاه تنفس ماهی
spirograph دستگاه تنفس نگار
spirometer دستگاه تنفس سنج
respirator دستگاه تنفس مصونوعی دهان بند طبی
respirators دستگاه تنفس مصونوعی دهان بند طبی
gill slit شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
artificial respiration تنفس مصنوعی
artificial respiration تنفس مصنوعی resuscitation : syn
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
demand oxygen system سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
kiss of life تنفس مصنوعی دهان به دهان
oxygen convertor مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
oxygenize با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
utensils دستگاه
nervous system دستگاه پی
nervous systems دستگاه پی
set دستگاه
appliance دستگاه
appliances دستگاه
utensil دستگاه
plant دستگاه
plants دستگاه
device code کد دستگاه
sets دستگاه
setting up دستگاه
organ system دستگاه
systems دستگاه
system دستگاه
machine دستگاه
machined دستگاه
machines دستگاه
devices دستگاه
instrument دستگاه
installation دستگاه
installations دستگاه
appurtenance دستگاه
apparatus دستگاه
teams یک دستگاه
units دستگاه
units یک دستگاه
device دستگاه
unit دستگاه
unit یک دستگاه
equipment دستگاه
team یک دستگاه
mechanism دستگاه
mechanisms دستگاه
mimeograph دستگاه تکثیر
thermoscope دستگاه گرمابین
brick moulding دستگاه خشتزنی
tar spraying machine دستگاه قطرانپاش
mental apparatus دستگاه ذهن
three wire system دستگاه سه سیمی
transmitters دستگاه فرستنده
telephone set دستگاه تلفن
telegraph apparatus دستگاه تلگراف
tape drives دستگاه نوارخوان
breech mechanism دستگاه کولاس
c.g.s. system دستگاه سگث
table set دستگاه میزی
milling machine دستگاه فرز
test set دستگاه ازمایش
tester دستگاه ازمایش
telephone equipment دستگاه تلفن
transmitter دستگاه فرستنده
bridging set دستگاه پلوار
tape drive دستگاه نوارخوان
coordinates دستگاه مختصات
recorder دستگاه ضبط
machine foundation پایه دستگاه
machine frame چارچوب دستگاه
recorders دستگاه ضبط
machinery saw دستگاه اره
idiot box <idiom> دستگاه تلوزیون
machine accessory متعلقات دستگاه
lymphatic system دستگاه لنفاوی
control gear دستگاه کنترل
transporter دستگاه ناقله
chuck دستگاه نظام
chucked دستگاه نظام
chucks دستگاه نظام
low potential system دستگاه کم فشار
blower دستگاه دمنده
glass دستگاه بارومتر
load عملکردماشین یا دستگاه
loads عملکردماشین یا دستگاه
accept machine دستگاه پذیرنده
triclinic system دستگاه سه شیب
transmission system دستگاه انتقالی
transfer machine دستگاه انتقال
mapping device دستگاه نگاشت
mass storage device دستگاه تل انبارش
carpenter's bench دستگاه نجاری
time delay device دستگاه تاخیردار
agitator دستگاه بهم زن
agitators دستگاه بهم زن
two unit system دستگاه دو برقی
active device دستگاه کنشی
ventilatory system دستگاه تهویهای
communication device دستگاه ارتباطی
x ray apparatus دستگاه رونتگن
magneto دستگاه مولدبرق
transporters دستگاه ناقله
welding set دستگاه جوش
water still دستگاه تقطیر اب
classical system دستگاه کلاسیک
virtual machine دستگاه مجازی
vestibular system دستگاه دهلیزی
three unit electrical system دستگاه سه برقی
system of units دستگاه واحدها
recording instrument دستگاه ثبات
devices شعار دستگاه
papalism دستگاه پاپ
gun دستگاه تزریق
guns دستگاه تزریق
passive device دستگاه منفعل
radio set دستگاه رادیو
armature winder دستگاه ارمیچرپیچ
apparatus الت دستگاه
power plant دستگاه تولیدنیروی
peripheral device دستگاه جنبی
power plants دستگاه تولیدنیروی
device شعار دستگاه
overcurrent device دستگاه حفافت
recording instrument دستگاه ضبط
orsat apparatus دستگاه رسا
robots دستگاه خودکار
receiving set دستگاه گیرنده
output device دستگاه خروجی
monocyclic system دستگاه تکدور
rail cambering machine دستگاه ریل خم کن
retort دستگاه تقطیر
retorts دستگاه تقطیر
quantized system دستگاه کوانتایی
anti interference device دستگاه ضد تداخل
psychic apparatus دستگاه روانی
abrasive cutting machine دستگاه برش
printer machine دستگاه چاپ
absorption apparatus دستگاه جذب
predictor دستگاه مدبر
pointing device دستگاه اشاره گر
air exhausting plant دستگاه خلاء
power saw دستگاه اره
active device دستگاه فعال
polyphase system دستگاه چندفاز
after burner دستگاه پس سوز
aerator دستگاه بخور
puller دستگاه کشش
anaglyphoscope دستگاه ژرفانما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com