Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
electroencephalograph
دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
Other Matches
sonar
دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
microphones
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphone
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
oscillograph
دستگاه ثبت نوسان امواج
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده امواج
cynometer
دستگاه اندازه گیری امواج
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
repeater jammer
دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
operating signal
چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
reverberation index
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
asdic
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
electric apparatus
دستگاه الکتریکی
roentgenoscope
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
absolute system of electrical units
دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
electromagnet
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
radio approach
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
teleran
دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار
turbofan
دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
modulation
سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
confusion reflector
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulating
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
ink jet printer
دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
cybernetics
مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی
electroencephalogram
منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
radiation scattering
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
phototostat
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
heliograph
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
rubber banding
قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
magnetic tape
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tapes
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
cyclotron
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
trapping
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radiological monitoring
ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
electrostatic
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
scan
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
electrical and otherwise
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
ground swell
امواج
tidal waves
امواج جزرومدی
brain waves
امواج مغزی
ground waves
امواج زمینی
gravity waves
امواج ثقلی
oscilloscope
اشکارسازی امواج
gravitational waves
امواج گرانشی
incoherent waves
امواج همدوس
hertzian waves
امواج هرتز
gravitational waves
امواج جاذبه
pulsing
ضربان امواج
reverberations
برگشت امواج
spoondrift
ترشح امواج
the waves of the sea
امواج دریا
wander wave
امواج سیار
interference
تداخل امواج
transient wave
امواج سیار
tosser
دستخوش امواج
thermal waves
امواج گرمایی
electromagnetic waves
امواج الکترومگنتیک
electromagnetic waves
امواج الکترومغناطیسی
crashing waves
امواج خروشان
radio waves
امواج رادیویی
pulsed
امواج ضربانی
pulse
امواج ضربانی
sky wave
امواج اسمانی
emissions
انتشار امواج
reverberation
برگشت امواج
emission
انتشار امواج
high freqyency aerial
آنتن امواج بلند
diathermy interference
تداخل امواج دیاترمی
wave band
دسته امواج رادیو
wave front
جبهه امواج رادیویی
conical scanning
ردیابی امواج به طورمخروطی
tidal wave
امواج جذر و مدی
reverberations
برگشت دادن امواج
conical scanning
انتشار مخروطی امواج
interference zone
ناحیه ی تداخل امواج
reverberation
برگشت دادن امواج
hertzian wave
امواج هرتز hertz
interference area
ناحیه ی تداخل امواج
the waves beats or the shore
امواج به ساحل می کوبد
the wares beat the shore
خوردن امواج به ساحل
echoed
برگشت امواج رادار
attenuation
افت قدرت امواج
radio sextant
گیرنده امواج کیهانی
echoes
برگشت امواج رادار
echoing
برگشت امواج رادار
pulsing
پرتاب امواج انرژی
airwave
امواج رادیو و تلویزیون
propagation
پخش امواج یا اعلامیه
bleeding
باند تداخل امواج
echo
برگشت امواج رادار
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
gas electric generating set
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
wave period
زمان تناوب امواج دریا
oscillations
تفکیک امواج اشکار سازی
homing mine
مین حساس به انعکاس امواج
radar imagery
عکاسی به وسیله امواج رادار
inductive interference voltage
ولتاژ تداخل امواج القائی
sweep jamming
امواج سیار پارازیت رادیویی
radio navigation
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
surface reverbration
امواج برگشتی سطحی رادار
altitude delay
افت ارتفاع امواج رادار
back scattering
پخش معکوس امواج رادیویی
back scattering
توزیع معکوس امواج رادیویی
awash
سرگردان بر روی امواج دریا
coastal refraction
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
convergence zone
منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
assault waves
امواج هجومی نفرات و وسایل
beam width
عرض ستون امواج رادار
oscillator
تفکیک کننده امواج اشکارساز
numbered wave
امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
beach foam
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
ocean foam
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
spume
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
emitter
منتشر کننده پس دهنده امواج
oscillation
تفکیک امواج اشکار سازی
sea foam
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sea return
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
emission
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
omnidirectional
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
junk surf
امواج نامناسب برای موج سواری
angstrom
واحد اندازه گیری طول امواج
emissions
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
doppler effect
اثر برگشت امواج روی فرستنده
balloon reflector
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
carrier wave
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
sound box
جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
influence mine
مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
carrier frequency
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
beacons
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacon
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
ground waves
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
warbles
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
coastal refraction
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
scend
در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
lotic
زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
warbling
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
high frequency interference
تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
equisignal zone
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
radar mile
زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
active mine
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
bang
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
vor
وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
hypersonic
دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
bangs
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
low frequency
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
terrain return
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
banged
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
influence sweep
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
CB
رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
cardinal points effect
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
radioactivity
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
homing adaptor
تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
homing device
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
fan marker
نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
homing
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com