Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
fifth column
دستگاه جاسوسی
Other Matches
spionnage
جاسوسی
counter-espionage
ضد جاسوسی
counter espionage
ضد جاسوسی
espial
جاسوسی
espionage
جاسوسی
counterespionage
ضد جاسوسی
espied
جاسوسی کردن
intelligence
خبرگیری جاسوسی
counterintelligence
سازمان ضد جاسوسی
espy
جاسوسی کردن
industrial espionage
جاسوسی در صنعت
spying
عمل جاسوسی
spy
جاسوسی کردن
industrial espionage
جاسوسی صنعتی
to spy
جاسوسی کردن
espying
جاسوسی کردن
spial
عملیات جاسوسی
spial
جاسوسی کردن
spies
جاسوسی کردن
spionnage
جاسوسی کردن
Counter – espionage operations k.
عملیات ضد جاسوسی
spied
جاسوسی کردن
counterspy
مامور ضد جاسوسی
stags
جاسوسی کردن
espies
جاسوسی کردن
espial
عملیات جاسوسی
stag
جاسوسی کردن
he was shot for a spy
او به جرم جاسوسی تیرباران شد
espial officer
افسر عملیات جاسوسی
spial officer
افسر عملیات جاسوسی
fifth cloumn
مامورین سازمانهای جاسوسی
finks
اعتصاب شکن جاسوسی کردن
fink
اعتصاب شکن جاسوسی کردن
pickeer
لاس زدن جاسوسی کردن
nark
مامور خفیه پلیس جاسوسی کردن
espial
جاسوسی عمل مخفی انجام دادن
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
Big Brother
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
espionage
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
device
دستگاه
organ system
دستگاه
teams
یک دستگاه
team
یک دستگاه
plant
دستگاه
plants
دستگاه
nervous systems
دستگاه پی
instrument
دستگاه
utensil
دستگاه
utensils
دستگاه
nervous system
دستگاه پی
devices
دستگاه
apparatus
دستگاه
systems
دستگاه
appurtenance
دستگاه
system
دستگاه
units
دستگاه
installations
دستگاه
set
دستگاه
appliances
دستگاه
equipment
دستگاه
machine
دستگاه
installation
دستگاه
machines
دستگاه
machined
دستگاه
setting up
دستگاه
unit
دستگاه
unit
یک دستگاه
device code
کد دستگاه
units
یک دستگاه
appliance
دستگاه
mechanism
دستگاه
mechanisms
دستگاه
sets
دستگاه
robots
دستگاه خودکار
cyclon
دستگاه غبارگیر
gasifying apparatus
دستگاه تبخیر
separator
دستگاه تجزیه
dedicated device
دستگاه اختصاصی
giorgi system
دستگاه جورجی
device
شعار دستگاه
retort
دستگاه تقطیر
devices
شعار دستگاه
cyclostat
دستگاه چرخش
retorts
دستگاه تقطیر
safety device
دستگاه ضامن
rolling mill
دستگاه نورد
counter recoil
دستگاه عاید
identification of friend from foe
دستگاه تشخیص
reference frame
دستگاه مقایسهای
power plant
دستگاه تولیدنیروی
recuperator
دستگاه عاید
illuminator
دستگاه روشنایی
induction current instrument
دستگاه القائی
induction instrument
دستگاه القائی
coordinates
دستگاه مختصات
mobile plant
دستگاه متحرک
i.f.f. system
دستگاه تشخیص
gun
دستگاه تزریق
apparatus
الت دستگاه
guns
دستگاه تزریق
rivet gun
دستگاه پرچ
rhombohedral system
دستگاه لوزوجهی
hexagonal system
دستگاه شش گوشهای
crystal system
دستگاه بلور
honing machine
دستگاه سنگ
respiratory system
دستگاه تنفسی
power plants
دستگاه تولیدنیروی
symbolic device
دستگاه سمبلیک
leverage
دستگاه اهرمی
duplexing assembly
دستگاه دو راهه
dividing attachment
دستگاه مقسم
abrasive cutting machine
دستگاه برش
electric apparatus
دستگاه الکتریکی
display device
دستگاه نمایش
automatic
دستگاه خودکار
automatics
دستگاه خودکار
discrete device
دستگاه گسسته
storage device
دستگاه انبارش
storage device
دستگاه ذخیره
double v machine
دستگاه ورق خم کن
drawing device
دستگاه ترسیمه
drill press
دستگاه مته
drilling machine
دستگاه مته
double column machine
دستگاه دو ستونی
duplexer
دستگاه دوراهه
supercharge
دستگاه تشدید
subassembly
مونتاژجزئی از یک دستگاه
storage device
دستگاه انباره
electric machine
دستگاه برقی
electromagnetic system
دستگاه الکترومغناطیسی
electrostatic system
دستگاه الکتروستاتیکی
shock inducer
دستگاه ضربه زن
prime mover
دستگاه محرک
prime movers
دستگاه محرک
device dependent
وابسته به دستگاه
sequential device
دستگاه ترتیبی
curlers
دستگاه فرزنی
appendage
دستگاه فرعی
device cluster
گروه دستگاه
appendages
دستگاه فرعی
device driver
محرک دستگاه
device independence
مستقل از دستگاه
nervous system
دستگاه عصبی
evaporator
دستگاه اب شیرین کن
nervous systems
دستگاه عصبی
device status
وضعیت دستگاه
device number
شماره دستگاه
device name
نام دستگاه
folding machine
دستگاه خم کاری
device independence
استقلال دستگاه
asynchronous device
دستگاه غیرهمزمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com