English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
miniperipheral دستگاه جانبی کوچک
Other Matches
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
peripheral دستگاه جانبی
sbc RA و رابط دستگاه جانبی RO ,Computer SmallBusiness
double buffering روش انتقال اطلاعات میان کامپیوتر و دستگاه جانبی میانگیر مضاعف
cycle stealing روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
spools Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spool Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
driver برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device handler برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drivers برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
strobe سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود
walkie talkie دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
walkie-talkies دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
walkie-talkie دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
dial gage دستگاه اندازه گیری تغییربعدهای بسیار کوچک
spooler برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
oem Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
joint دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
expansion interface حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
bells and whistles خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
sidelap بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
audio چرخ نوار ضبط مغناطیسی در یک پوشش کوچک که وارد دستگاه ضبط صدا میشود
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
peripheral مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
channel واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
communication بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
channeling واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
side effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
wait condition 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait state 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
fall-out [side effect] عوارض جانبی [اثر جانبی]
by-effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
adverse reaction عوارض جانبی [اثر جانبی]
byeffect عوارض جانبی [اثر جانبی]
spillover effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
flank observation دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
contour line خط جانبی
adverse reaction اثر جانبی
bilateral دو جانبی
lateral جانبی
laterad جانبی
secondary effect اثر جانبی
accessory جانبی
byeffect اثر جانبی
sidelong جانبی
fall-out [side effect] اثر جانبی
by-effect اثر جانبی
spillover effect اثر جانبی
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
byeffect عوارض جانبی
oblique fire اتش جانبی
devices وسیله جانبی
peripherals دستگاههای جانبی
device وسیله جانبی
auxiliary equipment تجهیزات جانبی
input/output وسیله جانبی
dorsolateral پشتی و جانبی
byeffects آثار جانبی
ancillary equipment وسیله جانبی
ventrolateral بطنی و جانبی
flank speed سرعت جانبی
ancillary equipment تجهیزات جانبی
marginal bund خاکریز جانبی
accessory وسیله جانبی
aisles جانبی صحن
aisle جانبی صحن
trilaterality حالت سه جانبی
wing wall دیواره جانبی
side reaction واکنش جانبی
byeffects اثرهای جانبی
adverse reactions اثرهای جانبی
lateral buckling کمانکش جانبی
lateral surface سطح جانبی
spillover effect نتیجه جانبی
secondary effect نتیجه جانبی
fall-out [side effect] نتیجه جانبی
sideband باندهای جانبی
sidelooking airborne radar رادار جانبی
lateral shifts حرکت جانبی
byeffect نتیجه جانبی
by-effect نتیجه جانبی
adverse reaction نتیجه جانبی
secondary effects اثرهای جانبی
side effects اثرهای جانبی
lateral yield له شدگی جانبی
unit وسیله جانبی
units وسیله جانبی
side view نمای جانبی
side group گروه جانبی
side friction اصطکاک جانبی
side circuit مدار جانبی
side chain زنجیر جانبی
spillover effects آثار جانبی
side effects آثار جانبی
secondary effects آثار جانبی
by-effects آثار جانبی
adverse reactions آثار جانبی
spillover effects اثرهای جانبی
sideways sum مجموع جانبی
lateral shifts تغییرات جانبی
by-effects اثرهای جانبی
lateral control کنترل جانبی
end gable نمای جانبی
lateral inversion معکوس جانبی
side-effect نتیجه جانبی
lateral dispersion پراکندگی جانبی
side-effects اثر جانبی
side-effects نتیجه جانبی
lateral fissure شیار جانبی
i/o وسیله جانبی
lateral load بار جانبی
laterality برتری جانبی
side-effect اثر جانبی
lateral dominance برتری جانبی
side effect نتیجه جانبی
lateral pressure فشار جانبی
cross wind باد جانبی
side effect اثر جانبی
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
lateral-adjustment lever سطح تنظیم جانبی
side tone صدای جانبی گوشی
lateral and sway bracing حرکات جانبی و نوسانی
peripheral equipment operator متصدی تجهیزات جانبی
side chain substitution استخلاف در زنجیر جانبی
angle of sideslip زاویه انحراف جانبی
diaschisis کارکرد پریشی جانبی
peripheral controller کنترل کننده جانبی
sidelobe بیم جانبی رادار
girthed area سطح جانبی [ریاضی]
crab حرکت جانبی ناو
sidelooking airborne radar رادار با دید جانبی
side-effect اثرجانبی نتیجه جانبی
side effect اثرجانبی نتیجه جانبی
crabs حرکت جانبی ناو
lateral support تکیه گاه جانبی
processor پردازنده جانبی مخصوص
lateral magnifying power درشت نمایی جانبی
sides way تغییر مکان جانبی
ventrolateral درقسمت جانبی شکم
side-effects اثرجانبی نتیجه جانبی
angle of sideslip زاویه لغزش جانبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com