English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
ingot slicing lathe دستگاه جداکننده شمش
Other Matches
delimiler جداکننده
divider جداکننده
spacer جداکننده
separator جداکننده
impluse separator جداکننده ایمپولز
separatory funnel قیف جداکننده
argument separator جداکننده شناسه
record separator جداکننده رکوردها
cut off wall دیوار جداکننده
cut off trench گودال جداکننده
strain insulator مقره جداکننده
isolating switch کلید جداکننده
central strip جداکننده جهات
three phase switch کلید جداکننده سه فاز
synchronizing separator جداکننده همزمان سازی
choir-wall [دیواره ی جداکننده جایگاه]
paravanc جداکننده زنجیر مین دریایی
wanelength طول جدار جداکننده یا پرده جدا کننده
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
end کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
appliances دستگاه
system دستگاه
devices دستگاه
device دستگاه
appliance دستگاه
unit یک دستگاه
units یک دستگاه
units دستگاه
nervous system دستگاه پی
device code کد دستگاه
utensils دستگاه
utensil دستگاه
nervous systems دستگاه پی
apparatus دستگاه
unit دستگاه
equipment دستگاه
mechanism دستگاه
mechanisms دستگاه
appurtenance دستگاه
machines دستگاه
plant دستگاه
organ system دستگاه
instrument دستگاه
team یک دستگاه
teams یک دستگاه
installations دستگاه
machine دستگاه
machined دستگاه
installation دستگاه
systems دستگاه
set دستگاه
sets دستگاه
setting up دستگاه
plants دستگاه
system of forces دستگاه نیروها
prime mover دستگاه محرک
control gear دستگاه کنترل
prime movers دستگاه محرک
synchronous device دستگاه همزمان
synchronous device دستگاه همگام
appendage دستگاه فرعی
rolling mill دستگاه نورد
system of units دستگاه یکانها
safety device دستگاه ضامن
system of units دستگاه واحدها
instrumental error خطای دستگاه
instrumental accuracy دقت دستگاه
rivet gun دستگاه پرچ
curlers دستگاه فرزنی
tar spraying machine دستگاه قطرانپاش
agitator دستگاه بهم زن
fifth column دستگاه جاسوسی
telegraph apparatus دستگاه تلگراف
agitators دستگاه بهم زن
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
curler دستگاه فرزنی
table set دستگاه میزی
coordinates دستگاه مختصات
supercharge دستگاه تشدید
tape drive دستگاه نوارخوان
tape drives دستگاه نوارخوان
identification of friend from foe دستگاه تشخیص
illuminator دستگاه روشنایی
sequential device دستگاه ترتیبی
input device دستگاه ورودی
communication device دستگاه ارتباطی
induction current instrument دستگاه القائی
leverage دستگاه اهرمی
shock inducer دستگاه ضربه زن
i.f.f. system دستگاه تشخیص
automatic دستگاه خودکار
automatics دستگاه خودکار
nervous systems دستگاه عصبی
storage device دستگاه انبارش
nervous system دستگاه عصبی
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
separator دستگاه تجزیه
honing machine دستگاه سنگ
symbolic device دستگاه سمبلیک
storage device دستگاه انباره
transmitter دستگاه فرستنده
transmitters دستگاه فرستنده
storage device دستگاه ذخیره
induction instrument دستگاه القائی
air exhausting plant دستگاه خلاء
analog device دستگاه انالوگ
machine frame چارچوب دستگاه
machinery saw دستگاه اره
anti interference device دستگاه ضد تداخل
orsat apparatus دستگاه رسا
operating signal سیگنال دستگاه
oil press دستگاه عصاری
obsolescence free دستگاه متروک
armature winder دستگاه ارمیچرپیچ
null instrument دستگاه صفر
magneto دستگاه مولدبرق
non quantized system دستگاه کلاسیک
analog device دستگاه قیاسی
peripheral device دستگاه جنبی
blasting machine دستگاه انفجار
passive device دستگاه منفعل
machine foundation پایه دستگاه
papalism دستگاه پاپ
overcurrent device دستگاه حفافت
output device دستگاه خروجی
anaglyphoscope دستگاه ژرفانما
anaglyptoscope دستگاه ژرفانما
asymmetric system دستگاه بی تقارن
asynchronous device دستگاه ناهمگام
breech mechanism دستگاه کولاس
breating apparatus دستگاه تنفس
mimeograph دستگاه تکثیر
milling machine دستگاه فرز
breating apparatus دستگاه دم زدن
bradyscope دستگاه کندنما
mental apparatus دستگاه ذهن
bracing system دستگاه مهاربندی
blooming roll دستگاه نوردشمشه
binary device دستگاه دو حالته
blasting machine دستگاه ترکش
bistable device دستگاه دوپایا
mksa system دستگاه مکثا
mobile plant دستگاه متحرک
asynchronous device دستگاه غیرهمزمان
non quantized system دستگاه ناکوانتایی
c.g.s. system دستگاه سگث
audio device دستگاه سمعی
mapping device دستگاه نگاشت
automatic controller دستگاه فرمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com