English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
peripheral device دستگاه جنبی
Other Matches
circumferential جنبی
bypasses جنبی
bypassing جنبی
next door [to] <adv.> جنبی
bypassed جنبی
hypokinesis کم جنبی
margins جنبی
margin جنبی
peripheral جنبی
lateral جنبی
bypass جنبی
sideways جنبی
laterad جنبی
side view نمای جنبی
bypasses مسیر جنبی
coproduct فراورده جنبی
next پهلویی جنبی
bypassed مسیر جنبی
bypass مسیر جنبی
collateral heirs وراث جنبی
by-products فراورده جنبی
bypassing مسیر جنبی
slow motion کند جنبی
by-product فراورده جنبی
auxiliary service خدمات جنبی
bradykinesis کند جنبی
racking stress تنش جنبی
lateral جنبی جناحی
by product محصول جنبی
immediately next door <adv.> همین جنبی
margin cost هزینه جنبی
side effects اثرات جنبی
peripheral processor پردازشگر جنبی
off hand game بازی جنبی
peripheral driver محرک جنبی
peripheral equipment تجهیزات جنبی
peripheral unit واحد جنبی
photokinesis نور جنبی
adjunctive therapy درمان جنبی
peripheral control unit واحد کنترل جنبی
peripheral controller کنترل کننده جنبی
yaw حرکت جنبی قایق
byway کار یا فعالیت جنبی
byways کار یا فعالیت جنبی
yawed حرکت جنبی قایق
aids to trade خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
ultromotivy جنبش خود بخود نیروی خودبخودی جنبی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cross servicing خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
unit یک دستگاه
units یک دستگاه
system دستگاه
unit دستگاه
appurtenance دستگاه
devices دستگاه
device دستگاه
systems دستگاه
units دستگاه
apparatus دستگاه
equipment دستگاه
plant دستگاه
set دستگاه
installations دستگاه
sets دستگاه
plants دستگاه
installation دستگاه
mechanism دستگاه
utensils دستگاه
nervous system دستگاه پی
machine دستگاه
nervous systems دستگاه پی
utensil دستگاه
machines دستگاه
machined دستگاه
mechanisms دستگاه
appliances دستگاه
team یک دستگاه
organ system دستگاه
instrument دستگاه
appliance دستگاه
teams یک دستگاه
device code کد دستگاه
setting up دستگاه
device شعار دستگاه
retort دستگاه تقطیر
null instrument دستگاه صفر
retorts دستگاه تقطیر
permeameter دستگاه نفوذسنج
apparatus الت دستگاه
idiot box <idiom> دستگاه تلوزیون
leverage دستگاه اهرمی
set چیدن دستگاه
guns دستگاه تزریق
gun دستگاه تزریق
non quantized system دستگاه ناکوانتایی
non quantized system دستگاه کلاسیک
devices شعار دستگاه
tape drives دستگاه نوارخوان
output device دستگاه خروجی
fifth column دستگاه جاسوسی
robot دستگاه خودکار
appendages دستگاه فرعی
appendage دستگاه فرعی
papalism دستگاه پاپ
overcurrent device دستگاه حفافت
orsat apparatus دستگاه رسا
prime mover دستگاه محرک
prime movers دستگاه محرک
curlers دستگاه فرزنی
robots دستگاه خودکار
obsolescence free دستگاه متروک
oil press دستگاه عصاری
cyclostat دستگاه چرخش
automatic دستگاه خودکار
automatics دستگاه خودکار
curler دستگاه فرزنی
passive device دستگاه منفعل
nervous system دستگاه عصبی
nervous systems دستگاه عصبی
operating signal سیگنال دستگاه
accept machine دستگاه پذیرنده
blasting machine دستگاه ترکش
carpenter's bench دستگاه نجاری
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
classical system دستگاه کلاسیک
mobile plant دستگاه متحرک
giorgi system دستگاه جورجی
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
communication device دستگاه ارتباطی
folding machine دستگاه خم کاری
evaporator دستگاه اب شیرین کن
control gear دستگاه کنترل
coordinates دستگاه مختصات
electrostatic system دستگاه الکتروستاتیکی
electromagnetic system دستگاه الکترومغناطیسی
honing machine دستگاه سنگ
i.f.f. system دستگاه تشخیص
blooming roll دستگاه نوردشمشه
bracing system دستگاه مهاربندی
bradyscope دستگاه کندنما
breating apparatus دستگاه دم زدن
breating apparatus دستگاه تنفس
breech mechanism دستگاه کولاس
brick moulding دستگاه خشتزنی
bridging set دستگاه پلوار
induction instrument دستگاه القائی
induction current instrument دستگاه القائی
illuminator دستگاه روشنایی
c.g.s. system دستگاه سگث
identification of friend from foe دستگاه تشخیص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com