English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
illuminator دستگاه روشنایی
lighting set دستگاه روشنایی
Other Matches
it is insensitive to light روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
coordinated illumination روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
lighted روشنایی
lighting روشنایی
illumination روشنایی
luminouity روشنایی
luminance روشنایی
lightest روشنایی
electric lighting روشنایی
rushlight روشنایی کم
light روشنایی
illuminations روشنایی
peep روشنایی کم
peeps روشنایی کم
clearness روشنایی
peeped روشنایی کم
luminosity روشنایی
lightness روشنایی
peeping روشنایی کم
night light روشنایی شب
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
glared روشنایی زننده
glares روشنایی زننده
indirect lighting روشنایی غیرمستقیم
lighting engineering مهندسی روشنایی
ray روشنایی تشعشع
illuminance شدت روشنایی
incandescent lamp لامپ روشنایی
lighting feeder تهیه روشنایی
lighting source منبع روشنایی
lighting scheme ترتیب روشنایی
lighting plant تاسیسات روشنایی
lighting outlet خروجی روشنایی
lighting mains خط روشنایی اصلی
lighting line سیم روشنایی
photology دانش روشنایی
photometer روشنایی سنج
illuminating device تجهیزات روشنایی
intensity level سطح روشنایی
lighting switch کلید روشنایی
intensity of illumination شدت روشنایی
glare روشنایی زننده
phosphorescence روشنایی شب تابی
lighting engineering تکنیک روشنایی
lambert واحد روشنایی
illuminating engineering مهندسی روشنایی
illuminating engineering تکنیک روشنایی
illuminating fixture لوازم روشنایی
illuminating gas گاز روشنایی
phot واحد روشنایی
illuminating system سیستم روشنایی
illumination change تعویض روشنایی
illumination method روش روشنایی
flash روشنایی مختصر
flashed روشنایی مختصر
illumination method سبک روشنایی
flashes روشنایی مختصر
illuminating beam پرتو روشنایی
image brightness روشنایی تصویر
light adaptation انطباق با روشنایی
lighting effect اثر روشنایی
illumniation aperture روزنه روشنایی
lighting battery باتری روشنایی
light point منبع روشنایی
light meter روشنایی سنج
illuminating aperture روزنه روشنایی
light gap فاصله روشنایی
light fluctuation نوسان روشنایی
light control کنترل روشنایی
light conditions نسبتهای روشنایی
lighting control کنترل روشنایی
light brightness control کنترل روشنایی
illuminator وسیله روشنایی
artifical light روشنایی مصنوعی
decorative ligthing روشنایی تزیینی
street lighting روشنایی خیابان
looms هاله روشنایی
looming هاله روشنایی
loomed هاله روشنایی
loom هاله روشنایی
direct lighting روشنایی مستقیم
glimmers روشنایی ضعیف
glimmered روشنایی ضعیف
glimmer روشنایی ضعیف
lux meter روشنایی سنج
luminous power قوه روشنایی
sustained illumination روشنایی مداوم
sustained illumination روشنایی پایدار
asterism روشنایی و نور
brightness control پیچ روشنایی
brightness signal پیام روشنایی
glimmerings روشنایی ضعیف
glimmering روشنایی ضعیف
ceiling light روشنایی سقفی
luminosity بازده روشنایی
constant luminance روشنایی ثابت
illuminations شدت روشنایی
illumination شدت روشنایی
continuous illumination روشنایی مداوم
country life زندگی روشنایی
luminous flux فلوی روشنایی
luminous intensity شدت روشنایی
search light illumination روشنایی با نورافکن
emergency lighting روشنایی اضطراری
lighting transformer مبدل روشنایی
room lighting روشنایی اطاق
fluorescent light روشنایی فلورسنت
lighting unit واحد روشنایی
incandescence روشنایی سیمابی
ligting conditions نسبتهای روشنایی
gaslight روشنایی گاز
optics علم روشنایی
candlelight روشنایی شمع
electric light روشنایی برقی
luminous efficiency راندمان روشنایی
luminous flux شار روشنایی
luminous efficiency ضریب روشنایی
luminance decay کم شدن روشنایی
luminance channel کانال روشنایی
earth light روشنایی خاکستری
earth shine روشنایی خاکستری
full beam spread باندکامل روشنایی
luminous flux شاره روشنایی
lighting cable کابل نور روشنایی
b y signal b y پیام روشنایی ب- ایگرگ
photomrtry سنجش شدت روشنایی
at first light در اولین روشنایی روز
train lighting battery باتری روشنایی ترن
zodiacal light روشنایی صبح کاذب
to i. light from anything گذر کردن روشنایی
sensitive to light حساس نسبت به روشنایی
lighting سیستم روشنایی ماشین
illumination photometer شدت روشنایی سنج
illumination plan طرح روشنایی منطقه
front lighting روشنایی جلو ساختمان
gas light نور یا روشنایی گازی
gas lights نور یا روشنایی گازی
g y signal پیام روشنایی جی ایگرگ
r y signal پیام روشنایی ار ایگرگ
neon شبیه روشنایی نئون
photothermic مربوط به گرماو روشنایی
it is pervious to light روشنایی ازان می گذرد
lighting point محل یا نقطه روشنایی
lambent دارای روشنایی ملایم
lucifugous گریزان از روشنایی روز
lighting hours زمان روشنایی یا سوختن
over expose زیاد روشنایی دادن
lighting equipments الات و ادوات روشنایی
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
photodynamics اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamic اثر روشنایی در جنبش گیاهان
continuous illumination روشنایی پایدار منطقه رزم
friars lantern روشنایی شبانه بر روی باطلاق
illuminations روشن کردن منطقه روشنایی
illumination روشن کردن منطقه روشنایی
paraselene روشنایی اطراف هاله ماه
photogenic ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
lambency ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
intensity amplifier تقویت کننده شدت روشنایی
photorealistic که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
ligting conditions شرایط روشنایی نسبتهای نور
photothropism جنبش در تحت تاثیر روشنایی
will o the wisp روشنایی مردابی فانوس شیطان
will o the wisp روشنایی کاذب درباغ سبز
light is necessary to life روشنایی لازمه زندگی است
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
nit واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
light is necessary to life روشنایی برای زندگی لازم است
nits واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com