Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
ergograph
دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
Other Matches
cohesiometer
دستگاه سنجش چسبندگی خاک
exposure meter
دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
piezometer
دستگاه سنجش شدت انفجار
rake
دستگاه سنجش خطای برد توپ
raking
دستگاه سنجش خطای برد توپ
acrometer
دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
rakes
دستگاه سنجش خطای برد توپ
situation indicator
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
audiometer
دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
measuring technique
متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
tachistoscope
دستگاه تصویرافکنی سریع برای سنجش حافظه وتوجه
instrument for absolute measurement
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
volume
قدرت دستگاه مخابراتی
payout
قدرت کار دستگاه
payouts
قدرت کار دستگاه
volumes
قدرت دستگاه مخابراتی
zymoscope
دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
image degradation
کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
input
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
out put
حاصل کار قدرت خروجی دستگاه
inputted
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
scalar
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
empower
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
creativeness
قدرت خلاقه قدرت ابداع
dictatorship of proletariat
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
measure
سنجش
assays
سنجش
measurment
سنجش
evalution
سنجش
ponder
سنجش
pondered
سنجش
pondering
سنجش
ponders
سنجش
scalar
سنجش
deliberations
سنجش
assay
سنجش
measurement
سنجش
evaluations
سنجش
poneration
سنجش
evaluation
سنجش
scaling
سنجش
measurements
سنجش
appraisal
سنجش
degress of comparison
سنجش
g
سنجش
deliberation
سنجش
assessments
سنجش
assessment
سنجش
ponderation
سنجش
ponderingly
با سنجش
appraisals
سنجش
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
measuring sensitivity
حساسیت سنجش
measuring switch
کلید سنجش
measuring thermocouple
عنصرحرارتی سنجش
measuring thermocouple
ترموکوپل سنجش
measuring technique
روش سنجش
measuring system
سیستم سنجش
measuring transductor
ترانسدوکتور سنجش
measuring unit
عضو سنجش
assay
ازمایش سنجش
assays
ازمایش سنجش
ponderable
قابل سنجش
ponderability
سنجش پذیری
measurment
سنجش اندازه
measuring voltage
فشار سنجش
measuring unit
واحد سنجش
method of measurment
روش سنجش
metage
حق سنجش قپانداری
pulmometry
سنجش گنجایش شش
measuring relay
رله سنجش
comparison
تطبیق سنجش
depth measurement
سنجش گودی
emergency measure
سنجش اضطراری
font metric
سنجش فونت
frequency measurement
سنجش فرکانس
delib erator
سنجش کننده
graduated steel straight edge
شینه سنجش
high accuracy measurement
سنجش دقیق
precision measurment
سنجش دقیق
datum line
خط مبنای سنجش
comparative measurement
سنجش قیاسی
colorimetry
سنجش رنگ
comparisons
تطبیق سنجش
measurable
سنجش پذیر
rating
سنجش توان
ratings
سنجش توان
accuracy to gage
دقت سنجش
biometrics
زیست سنجش
measuring technique
تکنیک سنجش
clocked
با سنجش زمان
incommensurable
سنجش ناپذیر
indirect measurement
سنجش غیرمستقیم
measuring junction
نقطه سنجش
measuring method
اسلوب سنجش
measuring period
مدت سنجش
measuring period
دوره سنجش
measuring point
نقطه سنجش
measuring position
محل سنجش
measuring range
حیطه سنجش
measuring range
ناحیه ی سنجش
measuring junction
محل سنجش
measuring generator
مولد سنجش
measuring frequency
فرکانس سنجش
market appraisal
سنجش بازار
measuring cable
کابل سنجش
measuring circuit
مدار سنجش
measuring coil
بوبین سنجش
measuring current
جریان سنجش
measuring diaphragm
دیافراگم سنجش
measuring diaphragm
ممبران سنجش
measuring error
خطای سنجش
measuring rectifier
یکسوکننده سنجش
volumetric analysis
سنجش حجمی
meter
وسیله سنجش
comparative measurement
سنجش مقایسهای
meters
وسیله سنجش
voltage measuring
سنجش فشارالکتریکی
surveyor's chain
زنچیر سنجش
voltage measuring
سنجش ولتاژ
sociometry
سنجش افکاراجتماعی
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
insulation measurement
سنجش و ازمایش ایزولاسیون
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
assays
عیار گرفتن سنجش
pixing the coin
سنجش عیار سکه
limit gage
وسیله سنجش تلرانس
the estimative faculty
قوه سنجش یا براورد
eudiometry
سنجش اکسیژن هوا
acre
برای سنجش زمین
photomrtry
سنجش شدت روشنایی
imponderability
عدم قابلیت سنجش
optical measuring system
سیستم سنجش نوری
calipers
پرگار برای سنجش
measure
مقایسه کردن سنجش
perimetry
سنجش میدان دید
milage
سنجش برحسب میل
acres
برای سنجش زمین
instrumentation
کاربرد وسائل سنجش
assay
عیار گرفتن سنجش
mile
مقیاس سنجش مسافت
coductivity cell
پیل سنجش رسانندگی
clocked input
ورودی با سنجش زمان
clocked flip flop
الاکلنگ با سنجش زمان
means tests
سنجش استطاعت مالی
miles
مقیاس سنجش مسافت
bel
یگان سنجش صوت
barometry
سنجش فشار هوا
precision measuring equipment
تجهیزات سنجش دقیق
mileage
سنجش برحسب میل
pulmometer
الت سنجش گنجایش شش
means test
سنجش استطاعت مالی
tangible benefits
سودهای قابل سنجش
aerometry
سنجش غلظت هوا
quantifiable
قابل سنجش یا تعیین
measuring thermocouple
زوج فلزحرارتی سنجش
scruple
واحد سنجش چیزجزئی
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
magneto ohmmeter
میگر برای سنجش مقاومت
manometer
الت سنجش فشار خون
dynameter
اسباب سنجش قوه دوربین
sociometry
سنجش روابط افراد جامعه
incommensurability
عدم تقارن سنجش ناپذیری
butyrometer
الت سنجش چربی شیر
chronograph
الت سنجش فواصل زمانی
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com