Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
acrometer
دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
Other Matches
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
radiosonde
بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
penetrameter
الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
cohesiometer
دستگاه سنجش چسبندگی خاک
ergograph
دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
exposure meter
دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
piezometer
دستگاه سنجش شدت انفجار
oil color
روغن مخصوص نقاشی
raking
دستگاه سنجش خطای برد توپ
rake
دستگاه سنجش خطای برد توپ
rakes
دستگاه سنجش خطای برد توپ
audiometer
دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
situation indicator
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
measuring technique
متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
lubritorium
جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
tachistoscope
دستگاه تصویرافکنی سریع برای سنجش حافظه وتوجه
instrument for absolute measurement
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
lubricator
دستگاه روغن زنی
oil level gage
دستگاه نشاندهنده سطح روغن
oil pressure
دستگاه اندازه گیری فشار روغن
laryngoscope
دستگاه مخصوص معاینه حنجره
flame cultivator
دستگاه مخصوص سوزاندن علف
rougher
دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
public address system
دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ
rotameter
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
rotometer
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
public address systems
دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ
aerocartograph
دستگاه برجسته بین مخصوص تهیه نقشه
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
jarred
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
scalar
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
oil dent
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
data scope
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
access mechanism
دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
oil
روغن کاری کردن روغن ساختن
oils
روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling
روغن کاری کردن روغن ساختن
air cooled oil cooler
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
cutting oil
روغن سردکننده روغن برش
creosote
روغن قیر روغن قطران
creosoted
روغن قیر روغن قطران
creosotes
روغن قیر روغن قطران
oil can
حلب روغن , روغن دان
creosoting
روغن قیر روغن قطران
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
poneration
سنجش
measure
سنجش
pondered
سنجش
deliberations
سنجش
evaluations
سنجش
ponder
سنجش
assays
سنجش
measurements
سنجش
degress of comparison
سنجش
measurment
سنجش
g
سنجش
evaluation
سنجش
assay
سنجش
pondering
سنجش
measurement
سنجش
evalution
سنجش
appraisals
سنجش
scaling
سنجش
assessments
سنجش
assessment
سنجش
scalar
سنجش
appraisal
سنجش
deliberation
سنجش
ponderingly
با سنجش
ponders
سنجش
ponderation
سنجش
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
measuring thermocouple
عنصرحرارتی سنجش
accuracy to gage
دقت سنجش
surveyor's chain
زنچیر سنجش
measuring transductor
ترانسدوکتور سنجش
measuring diaphragm
ممبران سنجش
colorimetry
سنجش رنگ
measuring period
دوره سنجش
measuring diaphragm
دیافراگم سنجش
measuring position
محل سنجش
measuring range
حیطه سنجش
measuring current
جریان سنجش
measuring unit
واحد سنجش
measuring range
ناحیه ی سنجش
measuring unit
عضو سنجش
market appraisal
سنجش بازار
depth measurement
سنجش گودی
measuring rectifier
یکسوکننده سنجش
measuring coil
بوبین سنجش
measuring point
نقطه سنجش
delib erator
سنجش کننده
measuring period
مدت سنجش
measuring method
اسلوب سنجش
comparative measurement
سنجش قیاسی
measuring circuit
مدار سنجش
datum line
خط مبنای سنجش
sociometry
سنجش افکاراجتماعی
measuring relay
رله سنجش
assay
ازمایش سنجش
measuring sensitivity
حساسیت سنجش
measuring junction
نقطه سنجش
measuring switch
کلید سنجش
assays
ازمایش سنجش
measuring technique
روش سنجش
measuring frequency
فرکانس سنجش
measuring technique
تکنیک سنجش
font metric
سنجش فونت
measuring cable
کابل سنجش
measuring error
خطای سنجش
measuring thermocouple
ترموکوپل سنجش
measuring generator
مولد سنجش
measuring junction
محل سنجش
comparative measurement
سنجش مقایسهای
measuring system
سیستم سنجش
comparison
تطبیق سنجش
frequency measurement
سنجش فرکانس
measurment
سنجش اندازه
method of measurment
روش سنجش
ponderability
سنجش پذیری
graduated steel straight edge
شینه سنجش
metage
حق سنجش قپانداری
pulmometry
سنجش گنجایش شش
incommensurable
سنجش ناپذیر
biometrics
زیست سنجش
measurable
سنجش پذیر
high accuracy measurement
سنجش دقیق
clocked
با سنجش زمان
comparisons
تطبیق سنجش
meter
وسیله سنجش
rating
سنجش توان
ratings
سنجش توان
voltage measuring
سنجش ولتاژ
voltage measuring
سنجش فشارالکتریکی
ponderable
قابل سنجش
meters
وسیله سنجش
volumetric analysis
سنجش حجمی
measuring voltage
فشار سنجش
precision measurment
سنجش دقیق
indirect measurement
سنجش غیرمستقیم
emergency measure
سنجش اضطراری
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
the estimative faculty
قوه سنجش یا براورد
perimetry
سنجش میدان دید
tangible benefits
سودهای قابل سنجش
scruple
واحد سنجش چیزجزئی
acre
برای سنجش زمین
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
milage
سنجش برحسب میل
barometry
سنجش فشار هوا
bel
یگان سنجش صوت
photomrtry
سنجش شدت روشنایی
eudiometry
سنجش اکسیژن هوا
optical measuring system
سیستم سنجش نوری
coductivity cell
پیل سنجش رسانندگی
clocked input
ورودی با سنجش زمان
clocked flip flop
الاکلنگ با سنجش زمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com