Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
numerative
دستگاه شمارش
[ریاضی]
Other Matches
call off
فرمان نظامی برای شمارش قدم یا شمارش شمارش بشمار
clock method
روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
counts
شمارش
numeration
شمارش
count
شمارش
counted
شمارش
counting
شمارش
computation
شمارش
computations
شمارش
indigitation
اعلان شمارش
countered
عقربه شمارش
head counts
شمارش مردم
countless
<adj.>
غیرقابل شمارش
head count
شمارش مردم
record count
شمارش رکوردها
countering
عقربه شمارش
counting loop
حلقه شمارش
denumerable
قابل شمارش
counting votes
شمارش اراء
recounts
شمارش مجدد
recounting
شمارش مجدد
recounted
شمارش مجدد
recount
شمارش مجدد
counter
عقربه شمارش
innumerable
<adj.>
غیرقابل شمارش
countdown
شمارش معکوس
tallied
شمارش شمارشگر
tallies
شمارش شمارشگر
tally
شمارش شمارشگر
tallying
شمارش شمارشگر
calculability
قابلیت شمارش
numerable
قابل شمارش
enumerable
شمارش پذیر
enumeratoin
سرشماری شمارش
myriad
<adj.>
غیرقابل شمارش
countable
شمارش پذیر
uncountable
<adj.>
غیرقابل شمارش
countdowns
شمارش معکوس
numberless
<adj.>
غیرقابل شمارش
sumless
<adj.>
غیرقابل شمارش
computation
نتیجه شمارش محاسبه
tab
شمارش جدول بندی
tabs
شمارش جدول بندی
reference count technique
تکنیک شمارش ارجاعات
computations
نتیجه شمارش محاسبه
scrutineer
مامور شمارش ارا
uncounted
غیر قابل شمارش
dehind
شمارش امتیاز منفی بازیگر
quantifiable
آنچه قابل شمارش است
innumerable
غیرقابل شمارش بیحد و حصر
count down
از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
hemacytometer
اسبابی برای شمارش گویچههای خون
blood counts
شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
blood count
شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
communication security custodian
مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
keystroke
شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
server
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
count off
شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
grid
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
decimal file system
سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
plant
دستگاه
utensil
دستگاه
device
دستگاه
apparatus
دستگاه
teams
یک دستگاه
devices
دستگاه
team
یک دستگاه
instrument
دستگاه
plants
دستگاه
nervous systems
دستگاه پی
nervous system
دستگاه پی
systems
دستگاه
organ system
دستگاه
appurtenance
دستگاه
utensils
دستگاه
system
دستگاه
installations
دستگاه
machine
دستگاه
device code
کد دستگاه
installation
دستگاه
machines
دستگاه
machined
دستگاه
appliances
دستگاه
appliance
دستگاه
units
دستگاه
unit
دستگاه
sets
دستگاه
mechanisms
دستگاه
units
یک دستگاه
mechanism
دستگاه
set
دستگاه
equipment
دستگاه
setting up
دستگاه
unit
یک دستگاه
rhombohedral system
دستگاه لوزوجهی
folding machine
دستگاه خم کاری
device flag
پرچم دستگاه
gun
دستگاه تزریق
dedicated device
دستگاه اختصاصی
device dependent
وابسته به دستگاه
device cluster
گروه دستگاه
device driver
محرک دستگاه
gasifying apparatus
دستگاه تبخیر
crystal system
دستگاه بلور
counter recoil
دستگاه عاید
power plant
دستگاه تولیدنیروی
power plants
دستگاه تولیدنیروی
receiving set
دستگاه گیرنده
blanck cutting
دستگاه منگنه
i.f.f. system
دستگاه تشخیص
rail cambering machine
دستگاه ریل خم کن
identification of friend from foe
دستگاه تشخیص
illuminator
دستگاه روشنایی
recording instrument
دستگاه ضبط
honing machine
دستگاه سنگ
hexagonal system
دستگاه شش گوشهای
giorgi system
دستگاه جورجی
guns
دستگاه تزریق
respiratory system
دستگاه تنفسی
reference frame
دستگاه مقایسهای
cyclostat
دستگاه چرخش
recuperator
دستگاه عاید
apparatus
الت دستگاه
cyclon
دستگاه غبارگیر
recording instrument
دستگاه ثبات
coordinates
دستگاه مختصات
device independence
مستقل از دستگاه
double v machine
دستگاه ورق خم کن
electric machine
دستگاه برقی
storage device
دستگاه انبارش
leverage
دستگاه اهرمی
electromagnetic system
دستگاه الکترومغناطیسی
electrostatic system
دستگاه الکتروستاتیکی
evaporator
دستگاه اب شیرین کن
automatic
دستگاه خودکار
automatics
دستگاه خودکار
nervous system
دستگاه عصبی
electric apparatus
دستگاه الکتریکی
duplexing assembly
دستگاه دو راهه
drawing device
دستگاه ترسیمه
double column machine
دستگاه دو ستونی
drill press
دستگاه مته
storage device
دستگاه انباره
storage device
دستگاه ذخیره
dividing attachment
دستگاه مقسم
drilling machine
دستگاه مته
display device
دستگاه نمایش
discrete device
دستگاه گسسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com