Total search result: 201 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
diesel driven generation set |
دستگاه محرکه دیزلی |
|
|
Other Matches |
|
diesel engined pumping set |
دستگاه پمپ دیزلی |
diesel engined motive unit |
تراکتور دیزلی |
diesel engined tractor |
تراکتور دیزلی |
diesel engine cylinder head |
سرسیلندر موتور دیزلی |
driving force |
نیروی محرکه |
driving power |
قدرت محرکه |
drive shafts |
محور محرکه |
driving clutch |
کلاج محرکه |
propulsion |
نیروی محرکه |
driving pulley |
قرقره محرکه |
variable speed drive |
محرکه پلهای |
group drive |
محرکه گروهی |
drive |
محرکه گیربکس |
drives |
محرکه گیربکس |
hydro |
نیروی محرکه اب |
electric drive |
محرکه الکتریکی |
impulse charge |
خرج محرکه |
propellent |
نیروی محرکه |
propellant |
نیروی محرکه |
firepower |
نیروی محرکه |
propellants |
نیروی محرکه |
motor drive |
محرکه موتوری |
splenius |
عضله محرکه |
lineshaft drive |
محرکه انتقال |
motivational factors |
عوامل محرکه |
drive shaft |
محور محرکه |
gasoline driven |
محرکه بنزینی |
cone pulley drive |
محرکه صفحه پلهای |
final drive |
محرکه محور عقب |
rear axle drive |
محرکه چرخ عقب |
impulse charge |
نیروی محرکه اولیه |
magnetomotive force |
نیروی محرکه مغناطیسی |
dynamic pressure |
فشار محرکه درونی |
power plants |
محرکه وسیله نقلیه |
main drive motor |
موتور محرکه اصلی |
powerhouse |
مرکز قوه محرکه |
powerhouses |
مرکز قوه محرکه |
magneto e.m.f. |
نیروی محرکه مغناطیسی |
back voltage |
نیروی ضد محرکه الکتریکی |
d.c. drive |
محرکه جریان دائم |
electromotive force |
نیروی محرکه الکتریکی |
induced e.m.f. |
نیروی محرکه القائی |
power plant |
محرکه وسیله نقلیه |
dynamoelectric |
دارای نیروی محرکه برقی |
volt |
واحد نیروی محرکه برقی |
volts |
واحد نیروی محرکه برقی |
hydropower |
قوه محرکه مولد برق |
abasia |
عدم همکاری عضلات محرکه |
ship influence |
عامل محرکه عبور کشتی |
locomotives |
حرکت دهنده نیروی محرکه |
locomotive |
حرکت دهنده نیروی محرکه |
dynamic |
وابسته به نیروی محرکه جنباننده |
hydraulic |
وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک |
dynamically |
وابسته به نیروی محرکه جنباننده |
power plants |
کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل |
power plant |
کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل |
volts |
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک |
volt |
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک |
synchro |
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه |
meteorograph |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
rawin |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
transponder |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
directional gyro indicator |
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی |
all mains set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
print |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
prints |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
printed |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
semaphore |
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده |
ac dc set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
quad density |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
pulmotor |
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن |
compressors |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
facsimile recorder |
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل |
equilibrator |
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه |
compressor |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
magnetometer |
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان |
e.m.f |
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی |
rheostat |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
rheostatic |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
cold swaging machine |
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد |
gun slide |
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ |
performance factor |
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه |
hidden momentum of population growth |
نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد |
hydro kinetic |
وابسته به حرکت مایعات ونیروی محرکه مایعات |
transducer |
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری |
plate milling stand |
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
cipher device |
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن |
electromotive force |
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی |
kinetic |
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه |
lazier |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazy |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
laziest |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
dial test indicator |
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج |
units |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
unit |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
automatic search jammer |
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار |
computer controlled machine |
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی |
direct access storage device |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
intercept receiver |
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی |
insulation testing apparatus |
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی |
column grinder |
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی |
survey meter |
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی |
telephone repeater |
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی |
laser linescan |
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری |
preset vector |
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب |
traversing mechanism |
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت |
declination constant |
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه |
moving iron instrument |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
device code |
کد دستگاه |
units |
دستگاه |
units |
یک دستگاه |
utensil |
دستگاه |
nervous systems |
دستگاه پی |
systems |
دستگاه |
utensils |
دستگاه |
nervous system |
دستگاه پی |
device |
دستگاه |
team |
یک دستگاه |
teams |
یک دستگاه |
devices |
دستگاه |
apparatus |
دستگاه |
plants |
دستگاه |
instrument |
دستگاه |
plant |
دستگاه |
appurtenance |
دستگاه |
mechanisms |
دستگاه |
machines |
دستگاه |
machined |
دستگاه |
machine |
دستگاه |
appliance |
دستگاه |
appliances |
دستگاه |
setting up |
دستگاه |
mechanism |
دستگاه |
set |
دستگاه |
sets |
دستگاه |
equipment |
دستگاه |
installations |
دستگاه |
installation |
دستگاه |
organ system |
دستگاه |
unit |
یک دستگاه |
unit |
دستگاه |
system |
دستگاه |
safety device |
دستگاه ضامن |
magneto |
دستگاه مولدبرق |
after burner |
دستگاه پس سوز |
air exhausting plant |
دستگاه خلاء |
rolling mill |
دستگاه نورد |
rivet gun |
دستگاه پرچ |
aerometeorograph |
دستگاه هوانگار |
aerator |
دستگاه بخور |
active device |
دستگاه کنشی |
logic device |
دستگاه منطقی |
lighting set |
دستگاه روشنایی |
abel closed tester |
دستگاه ابل |
sequential device |
دستگاه ترتیبی |
abrasive cutting machine |
دستگاه برش |
separator |
دستگاه تجزیه |
absorption apparatus |
دستگاه جذب |
illuminator |
دستگاه روشنایی |
limbic system |
دستگاه کناری |
active device |
دستگاه فعال |
link trainer |
دستگاه پروازاموز |
rhombohedral system |
دستگاه لوزوجهی |
hexagonal system |
دستگاه شش گوشهای |
anti interference device |
دستگاه ضد تداخل |
mental apparatus |
دستگاه ذهن |
respiratory system |
دستگاه تنفسی |
armature winder |
دستگاه ارمیچرپیچ |
giorgi system |
دستگاه جورجی |
asymmetric system |
دستگاه بی تقارن |
analog device |
دستگاه انالوگ |
honing machine |
دستگاه سنگ |
analog device |
دستگاه قیاسی |
identification of friend from foe |
دستگاه تشخیص |
mapping device |
دستگاه نگاشت |
i.f.f. system |
دستگاه تشخیص |
mass storage device |
دستگاه تل انبارش |
anaglyphoscope |
دستگاه ژرفانما |
anaglyptoscope |
دستگاه ژرفانما |
asynchronous device |
دستگاه ناهمگام |
machine frame |
چارچوب دستگاه |
retort |
دستگاه تقطیر |
input device |
دستگاه ورودی |
machine foundation |
پایه دستگاه |
retorts |
دستگاه تقطیر |
device |
شعار دستگاه |
machine accessory |
متعلقات دستگاه |
devices |
شعار دستگاه |
induction instrument |
دستگاه القائی |
prime movers |
دستگاه محرک |
two unit system |
دستگاه دو برقی |
robots |
دستگاه خودکار |
instrumental error |
خطای دستگاه |
machinery saw |
دستگاه اره |
curler |
دستگاه فرزنی |