English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (13 milliseconds)
English Persian
gun sight دستگاه نشانه روی
Search result with all words
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
ring and bead sight دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
sight adjustment تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
sight base پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
sight cover روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
sighting device دوربین دستگاه نشانه روی
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
Other Matches
pointers نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
electro optics وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
emblem نشانه
markers نشانه
cue نشانه
cues نشانه
marks نشانه
presage نشانه
sacraments نشانه
portents نشانه
portent نشانه
indications نشانه ها
symptoms نشانه
icon نشانه
emblematic نشانه
icons نشانه
signal نشانه
ikons نشانه
one address با یک نشانه
attribute نشانه
signaled نشانه
signalled نشانه
symptom نشانه
indicative نشانه
marker نشانه
emblems نشانه
attributing نشانه
attributes نشانه
cursor نشانه گر
reminiscence نشانه
presages نشانه
bench mark نشانه
traced نشانه
presaging نشانه
trace نشانه
cursors نشانه گر
mark نشانه
reminiscences نشانه
omen نشانه
omens نشانه
traces نشانه
token نشانه
presaged نشانه
tokens نشانه
sacrament نشانه
symptomless بی نشانه
symbol نشانه
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
traffic signal نشانه روشن
prodrome پیش نشانه
aims نشانه گرفتن .
aimed نشانه گرفتن .
indicator علامت خط نشانه
proof of laziness نشانه تنبلی
vetoes نشانه مخالفت
aim نشانه گرفتن .
trains نشانه رفتن
vetoed نشانه مخالفت
go ahead نشانه ترقی
train نشانه رفتن
trained نشانه رفتن
cairns سنگ نشانه
frequency mark نشانه فرکانس
signal علامت نشانه
levels نشانه گرفتن
sightings نشانه رفتن
veto نشانه مخالفت
levelled نشانه گرفتن
leveled نشانه گرفتن
line of sight خط نشانه روی
aiming نشانه روی
sem نشانه شناسی
level نشانه گرفتن
typology نشانه شناسی
merit badge نشانه هنر
marksmen نشانه گیر
sighting نشانه رفتن
code نشانه قراردادی
signaled علامت نشانه
indicium نشانه ویژه
signalled علامت نشانه
token passing گذراندن نشانه
vetoing نشانه مخالفت
cairn سنگ نشانه
minimal cue نشانه کمینه
indication اشعار نشانه
symptomatology نشانه شناسی
symptomatic نشانه بیماری
target تیر نشانه
allegory نشانه علامت
proof نشانه مدرک
proofs نشانه مدرک
targetting تیر نشانه
cue learning نشانه اموزی
bench mark نشانه مبنا
targetted تیر نشانه
asterisks 1-نشانه گرافیکی
targets تیر نشانه
targeting تیر نشانه
asterisk 1-نشانه گرافیکی
marksman نشانه گیر
dan buoy بویه نشانه
cockshy نشانه روی
emblematical حاوی نشانه
bode نشانه بودن
discriminandum نشانه افتراق
direction peg میخ نشانه
targeted تیر نشانه
cockshot نشانه روی
allegories نشانه علامت
marker علامت نشانه
markers علامت نشانه
badge reader نشانه خوان
pivot point نقطه نشانه
pavement marking نشانه گذاری راه
caduceus نشانه علم پزشکی
peep sight دریچه نشانه روی
to present arms نشانه روی کردن
token ring network شبکه نشانه حلقهای
impresa نشانه جمله شعاری
directing point نقطه نشانه روی
extend گرافیک و نشانه ها است
symptom substitution theory نظریه جانشینی نشانه ها
traffic sign تابلو نشانه گذاری
traffic sign لوحه نشانه گذاری
mark علامت نشانه هدف
sightings نشانه روی کردن
sighting نشانه روی کردن
toxic symptom نشانه زهراگینی یامسمومیت
homage نشانه ی تکریم و وفاداری
point نشانه روی کردن
hallmark انگ نشانه عیار
hallmarks انگ نشانه عیار
aiming stake دستک نشانه روی
sighting device وسیله نشانه روی
sight scale مقیاس نشانه روی
kentish fire که نشانه نفاق ..باشد
k نشانه بیان یک هزار
term symbol نشانه جمله طیفی
road marking نشانه گذاری راه
aiming post شاخصهای نشانه روی
plotted نشانه میان چهارراه
plots نشانه میان چهارراه
plot نشانه میان چهارراه
it bobes evil نشانه بدی است
it is an indication of lazines نشانه تنبلی است
it is indicative of bad luck نشانه بدبختی است
semicolon نشانه چاپ شده
leading point نقطه نشانه روی
sight scale طبله نشانه روی
negative voice منع نشانه مخالفت
carry نشانه وقوع وام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com