Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
Other Matches
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده امواج
frequency indicator
دستگاه نشان دهنده فرکانس
episcope
دستگاه نشان دهنده تصاویر
attitude indicator
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
air hose coupling
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
gas indicator
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
reverberation index
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
indicative
نشان دهنده
indicant
نشان دهنده
demonstrators
نشان دهنده
indicator
نشان دهنده
demonstrator
نشان دهنده
ended
کد نشان دهنده انتهای خط
ends
کد نشان دهنده انتهای خط
illustrators
نشان دهنده تصویر کش
illustrator
نشان دهنده تصویر کش
counting balance
ترازوی نشان دهنده
end
کد نشان دهنده انتهای خط
ring indicator
نشان دهنده حلقه
resilient
نشان دهنده فنری
receiver
دستگاه خوراک دهنده
receivers
دستگاه خوراک دهنده
jointer
دستگاه اتصال دهنده
oil gage
عقربه نشان دهنده روغن
taximeter
نشان دهنده کرایه تاکسی
adumbrant
نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
indicator
عقربه یاصفحه نشان دهنده
ended
کد نشان دهنده انتهای رکورد
control flag
پرچم نشان دهنده دستورات
status board
تابلوی نشان دهنده وضعیت
ends
کد نشان دهنده انتهای رکورد
end
کد نشان دهنده انتهای رکورد
audio response device
دستگاه جواب دهنده سمعی
frequency discriminator
دستگاه تشخیص دهنده فرکانس
boundary disclaimer
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
bathymetric contour
میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
to feel on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
to be on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
radix
عدد نشان دهنده اعشار صحیح
external indicator
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
escape character
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
situation map
نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
isobar
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
quasi-
که نشان دهنده تعداد دستورات است
isobars
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobare
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
gauge
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauged
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauges
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
responsor
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
arithmetic
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
azimuth micrometer
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
position buoy
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
plus sign
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
mark
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
zmarker beacon
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
earth
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
plus
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus signs
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
mark
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
attitude gyro
الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
arrow head
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
earths
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
deictic
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
end
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
ends
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
zeros
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fielded
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
indicator
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
zero
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
Manchester coding
نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
zeroes
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
colon
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colons
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
layer tints
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
scorecards
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecard
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
paragraphs
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
boolean operation
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
paragraph
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
transient voltage
فشارالکتریکی ناپایدار
voltage level
سطح فشارالکتریکی
voltage loss
گمگشتگی فشارالکتریکی
voltage measuring
سنجش فشارالکتریکی
earth
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
induced voltage
فشارالکتریکی القائی ولتاژاندوکسیون
isoelectric
دارای فشارالکتریکی مساوی
pages
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
unit cell
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
pointers
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointer
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
elevator
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevators
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
cards
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
decimals
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
cabin pressure altimeter
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
question mark
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question marks
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
parts explosion
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
landmark
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmarks
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
operating slide
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
biquinary notation
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
target indicator
شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
catalyst
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
garters
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
silver star
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
markings
نشان دار سازی نشان
marking
نشان دار سازی نشان
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com