Total search result: 249 (28 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
blasting machine |
دستگاه پاک کننده |
|
|
Search result with all words |
|
compressor |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
compressors |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
stereophonic |
دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت |
pointer |
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری |
pointers |
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری |
record |
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه |
cooler |
کولر دستگاه خنک کننده |
cooler |
دستگاه خنک کننده |
pacemaker |
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب |
pacemakers |
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب |
radiant |
دستگاه پخش کننده حرارت |
acetylator |
دستگاه استیل دار کننده |
actuator |
دستگاه مسلح کننده |
arming system |
دستگاه مسلح کننده |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
card sorter |
دستگاه مرتب کننده کارت |
coke pusher |
دستگاه متراکم کننده ذغال کک |
comparative gage |
دستگاه مقایسه کننده |
continuous processor |
دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس |
course recorder |
دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت |
cylinder block boring machine |
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر |
dash pot |
دستگاه کند کننده حرکت میراگر |
detector crayon |
مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده |
dial test indicator |
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج |
dosing machine |
دستگاه تقسیم کننده با مقیاس |
double v machine |
دستگاه دولا کننده ورق |
edging machine |
دستگاه خم کننده لبه فلزات |
emission control |
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج |
equilibrator |
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه |
fatigue testing machine |
دستگاه ازمایش کننده خستگی |
fault localization apparatus |
دستگاه تعیین کننده محل خطا |
foam type fire extinguisher |
دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی |
ground control |
دستگاه کنترل کننده زمینی |
grouter |
دستگاه متراکم کننده سیمان |
lat machine |
دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت |
maximum recording attachment |
دستگاه ضبط کننده حداکثر |
MIDI sequencer |
داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند |
multiplier |
دستگاه تقویت کننده |
pulverizer |
دستگاه پودر کننده |
smoothing rolls |
دستگاه نورد نرم کننده |
soft clip area |
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود |
spreader |
دستگاه پخش کننده شن |
spoiler |
تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل |
spooler |
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده |
synchronizer |
دستگاه همزمان کننده |
test element |
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار |
tube tester |
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ |
video amplifier |
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری |
Other Matches |
|
synchro |
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه |
rawin |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
meteorograph |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
transponder |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
directional gyro indicator |
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی |
printed |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
ac dc set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
semaphore |
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده |
print |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
all mains set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
prints |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
quad density |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
facsimile recorder |
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل |
pulmotor |
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن |
corrector |
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
magnetometer |
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان |
cold swaging machine |
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد |
performance factor |
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه |
gun slide |
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ |
rheostatic |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
rheostat |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
transducer |
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
plate milling stand |
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه |
cipher device |
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن |
laziest |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazier |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazy |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
units |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
unit |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
automatic search jammer |
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار |
computer controlled machine |
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی |
direct access storage device |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
altitude/height hold |
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما |
marshaller |
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان |
propounder |
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی |
inhibitor |
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
insulation testing apparatus |
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی |
intercept receiver |
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی |
column grinder |
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی |
quick disconnect coupling |
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده |
primer |
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده |
primers |
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده |
sensor |
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده |
homogeneous computer network |
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند |
distractive |
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر |
detonator |
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده |
vasomotor |
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها |
interceptors |
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده |
detonators |
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده |
steam fitter |
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار |
makgi boowi |
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو |
interceptor |
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده |
del credere |
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها |
changer |
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری |
search jammer |
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت |
padding |
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها |
suppressive |
خنثی کننده اتش سرکوب کننده |
claqueur |
تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده |
sprining charge |
خرج چال کننده یا گود کننده |
expostulator |
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش |
prepossessing |
مجذوب کننده جلب توجه کننده |
telephone repeater |
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی |
laser linescan |
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری |
survey meter |
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی |
preset vector |
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب |
declination constant |
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه |
traversing mechanism |
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت |
astigmatizer |
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب |
stop order |
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده |
contractive |
جمع کننده چوروک کننده |
coordinator |
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده |
thwarter |
خنثی کننده مسدود کننده |
corrupter |
فاسد کننده منحرف کننده |
provisioner |
تدارک کننده تهیه کننده |
oppressive |
خورد کننده ناراحت کننده |
the producer and the consumer |
تولید کننده و مصرف کننده |
gesticulant |
اشاره کننده وحرکت کننده |
modifiers |
اصلاح کننده تعدیل کننده |
transmitter |
منتقل کننده مخابره کننده |
cogitator |
اندیشه کننده مطالعه کننده |
practicer |
تمرین کننده مشق کننده |
presentor |
ارائه کننده معرفی کننده |
modulator demodulator |
تلفیق کننده- تفکیک کننده |
transmitters |
منتقل کننده مخابره کننده |
venerator |
تکریم کننده ستایش کننده |
corruptor |
فاسد کننده منحرف کننده |
modifier |
اصلاح کننده تعدیل کننده |
designative |
اشاره کننده تعیین کننده |
preventive |
حفافت کننده جلوگیری کننده |
prosecutor |
پیگرد کننده تعقیب کننده |
insulator |
جدا کننده عایق کننده |
spell binder |
مسحور کننده مجذوب کننده |
lifter |
مرتفع کننده برطرف کننده |
discriminant |
تفکیک کننده جدا کننده |
whetstone |
تیز کننده تند کننده |
desolator |
ویران کننده متروک کننده |
hanger |
اویزان کننده معلق کننده |
favourer |
یاری کننده مساعدت کننده |
suberter |
سرنگون کننده تضعیف کننده |
striking force |
نیروی تک کننده یا کمین کننده |
homager |
تجلیل کننده کرنش کننده |
trimmer |
دستکاری کننده صاف کننده |
vibrator |
ارتعاش کننده نوسان کننده |
vibrators |
ارتعاش کننده نوسان کننده |
desolater |
ویران کننده متروک کننده |
insulators |
جدا کننده عایق کننده |
prosecutors |
پیگرد کننده تعقیب کننده |
intermediary |
وساطت کننده مداخله کننده |
supplicant |
درخواست کننده تضرع کننده |
supplicants |
درخواست کننده تضرع کننده |
thickeners |
غلیظ کننده پرپشت کننده |
thickener |
غلیظ کننده پرپشت کننده |
presenters |
ارائه کننده معرفی کننده |
diverting |
سرگرم کننده منحرف کننده |
divider |
جدا کننده تقسیم کننده |
intermediaries |
وساطت کننده مداخله کننده |
acknowledger |
تصدیق کننده قبول کننده |
hangers |
اویزان کننده معلق کننده |
sniffy |
افهار تنفر کننده فن فن کننده |
toasters |
سرخ کننده برشته کننده |
accaimer |
هلهله کننده تحسین کننده |
presenter |
ارائه کننده معرفی کننده |
toaster |
سرخ کننده برشته کننده |
fuel cooled oil cooler |
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود |
skeletonizer |
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب |
dragger |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
plasticizer |
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش |
procuring activity |
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده |
parity bit |
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل |
agent authentication |
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده |
components |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
component |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
dismantling shot |
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده |
voltage stabilizer |
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ |
families |
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند |
family |
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند |
tipper |
کج کننده واژگون کننده |
moving iron instrument |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
army component |
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی |
flares |
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده |
flare |
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده |
requistioner |
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست |
stabilizer |
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر |
stabilisers |
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر |
supporting arms |
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده |
unit |
دستگاه |
installation |
دستگاه |
appurtenance |
دستگاه |
units |
یک دستگاه |
installations |
دستگاه |
device code |
کد دستگاه |
sets |
دستگاه |
machined |
دستگاه |
machine |
دستگاه |
appliances |
دستگاه |
setting up |
دستگاه |
machines |
دستگاه |
appliance |
دستگاه |
team |
یک دستگاه |
utensil |
دستگاه |
teams |
یک دستگاه |
utensils |
دستگاه |
set |
دستگاه |
unit |
یک دستگاه |
systems |
دستگاه |
mechanisms |
دستگاه |
mechanism |
دستگاه |
equipment |
دستگاه |
plant |
دستگاه |
apparatus |
دستگاه |
units |
دستگاه |
nervous systems |
دستگاه پی |
plants |
دستگاه |
nervous system |
دستگاه پی |
organ system |
دستگاه |
devices |
دستگاه |
instrument |
دستگاه |
system |
دستگاه |
device |
دستگاه |
negative true logic |
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد |
jack plane |
رنده دستگاه |
jointing plane |
رنده دستگاه |
blocks |
یک دستگاه ساختمان |
welders |
دستگاه جوش |
dredger |
دستگاه کل تراش |
block |
یک دستگاه ساختمان |
shock inducer |
دستگاه ضربه زن |
receiver |
دستگاه گیرنده |
ventilators |
دستگاه تهویه |
input device |
دستگاه ورودی |
dredgers |
دستگاه کل تراش |
agitators |
دستگاه بهم زن |
ventilator |
دستگاه تهویه |
instrumental accuracy |
دقت دستگاه |
receivers |
دستگاه گیرنده |