Total search result: 201 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
polyphase system |
دستگاه چندفاز |
|
|
Other Matches |
|
polyphase |
چندفاز |
multiphase |
چندفاز |
polyphase current |
جریان چندفاز |
polyphase circuit |
مدار چندفاز |
polyphase motor |
موتور چندفاز |
polyphase transformer |
مبدل چندفاز |
polygonal voltage of a polyphase system |
ولتاژ چند ضلعی مدار چندفاز |
synchro |
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه |
rawin |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
meteorograph |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
transponder |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
directional gyro indicator |
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی |
print |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
printed |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
prints |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
ac dc set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
all mains set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
semaphore |
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده |
quad density |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
equilibrator |
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه |
pulmotor |
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن |
facsimile recorder |
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل |
compressors |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
compressor |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
magnetometer |
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان |
performance factor |
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه |
gun slide |
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ |
rheostat |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
cold swaging machine |
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد |
rheostatic |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
transducer |
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری |
plate milling stand |
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه |
cipher device |
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن |
lazy |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
laziest |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazier |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
dial test indicator |
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج |
units |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
unit |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
automatic search jammer |
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار |
computer controlled machine |
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی |
direct access storage device |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
intercept receiver |
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی |
column grinder |
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی |
insulation testing apparatus |
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی |
survey meter |
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی |
telephone repeater |
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی |
laser linescan |
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری |
preset vector |
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب |
traversing mechanism |
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت |
declination constant |
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه |
moving iron instrument |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
plants |
دستگاه |
appliances |
دستگاه |
system |
دستگاه |
plant |
دستگاه |
appliance |
دستگاه |
setting up |
دستگاه |
unit |
دستگاه |
units |
یک دستگاه |
device code |
کد دستگاه |
units |
دستگاه |
unit |
یک دستگاه |
nervous systems |
دستگاه پی |
teams |
یک دستگاه |
systems |
دستگاه |
team |
یک دستگاه |
organ system |
دستگاه |
mechanism |
دستگاه |
mechanisms |
دستگاه |
devices |
دستگاه |
device |
دستگاه |
apparatus |
دستگاه |
utensil |
دستگاه |
utensils |
دستگاه |
machine |
دستگاه |
instrument |
دستگاه |
machines |
دستگاه |
machined |
دستگاه |
installation |
دستگاه |
installations |
دستگاه |
equipment |
دستگاه |
appurtenance |
دستگاه |
nervous system |
دستگاه پی |
set |
دستگاه |
sets |
دستگاه |
telegraphs |
دستگاه تلگراف |
fifth column |
دستگاه جاسوسی |
electrostatic system |
دستگاه الکتروستاتیکی |
device number |
شماره دستگاه |
cyclostat |
دستگاه چرخش |
double column machine |
دستگاه دو ستونی |
dividing attachment |
دستگاه مقسم |
display device |
دستگاه نمایش |
device status |
وضعیت دستگاه |
discrete device |
دستگاه گسسته |
giorgi system |
دستگاه جورجی |
folding machine |
دستگاه خم کاری |
evaporator |
دستگاه اب شیرین کن |
monocyclic system |
دستگاه تکدور |
gasifying apparatus |
دستگاه تبخیر |
device independence |
استقلال دستگاه |
prime mover |
دستگاه محرک |
electromagnetic system |
دستگاه الکترومغناطیسی |
robots |
دستگاه خودکار |
curlers |
دستگاه فرزنی |
robot |
دستگاه خودکار |
drawing device |
دستگاه ترسیمه |
appendages |
دستگاه فرعی |
appendage |
دستگاه فرعی |
duplexer |
دستگاه دوراهه |
drilling machine |
دستگاه مته |
duplexing assembly |
دستگاه دو راهه |
retorts |
دستگاه تقطیر |
electric machine |
دستگاه برقی |
prime movers |
دستگاه محرک |
retort |
دستگاه تقطیر |
apparatus |
الت دستگاه |
guns |
دستگاه تزریق |
gun |
دستگاه تزریق |
double v machine |
دستگاه ورق خم کن |
curler |
دستگاه فرزنی |
devices |
شعار دستگاه |
electric apparatus |
دستگاه الکتریکی |
drill press |
دستگاه مته |
device name |
نام دستگاه |
bistable device |
دستگاه دوپایا |
asymmetric system |
دستگاه بی تقارن |
brick moulding |
دستگاه خشتزنی |
bridging set |
دستگاه پلوار |
c.g.s. system |
دستگاه سگث |
carpenter's bench |
دستگاه نجاری |
armature winder |
دستگاه ارمیچرپیچ |
classical system |
دستگاه کلاسیک |
anti interference device |
دستگاه ضد تداخل |
communication device |
دستگاه ارتباطی |
analog device |
دستگاه انالوگ |
asynchronous device |
دستگاه ناهمگام |
asynchronous device |
دستگاه غیرهمزمان |
audio device |
دستگاه سمعی |
blanck cutting |
دستگاه منگنه |
blasting machine |
دستگاه انفجار |
blasting machine |
دستگاه ترکش |
blooming roll |
دستگاه نوردشمشه |
bracing system |
دستگاه مهاربندی |
bradyscope |
دستگاه کندنما |
binary device |
دستگاه دو حالته |
automatic controller |
دستگاه فرمان |
breating apparatus |
دستگاه دم زدن |
breating apparatus |
دستگاه تنفس |
breech mechanism |
دستگاه کولاس |
analog device |
دستگاه قیاسی |
control gear |
دستگاه کنترل |
coordinates |
دستگاه مختصات |
abel closed tester |
دستگاه ابل |
telegraphing |
دستگاه تلگراف |
dedicated device |
دستگاه اختصاصی |
device cluster |
گروه دستگاه |
telegraphed |
دستگاه تلگراف |
telegraph |
دستگاه تلگراف |
power plants |
دستگاه تولیدنیروی |
power plant |
دستگاه تولیدنیروی |
device dependent |
وابسته به دستگاه |
device driver |
محرک دستگاه |
device flag |
پرچم دستگاه |
abrasive cutting machine |
دستگاه برش |
absorption apparatus |
دستگاه جذب |
automatic machine |
دستگاه خودکار |
counter recoil |
دستگاه عاید |
crystal system |
دستگاه بلور |
cyclon |
دستگاه غبارگیر |
anaglyptoscope |
دستگاه ژرفانما |
anaglyphoscope |
دستگاه ژرفانما |
air exhausting plant |
دستگاه خلاء |
after burner |
دستگاه پس سوز |
aerometeorograph |
دستگاه هوانگار |
aerator |
دستگاه بخور |
active device |
دستگاه کنشی |
active device |
دستگاه فعال |
device independence |
مستقل از دستگاه |
supercharge |
دستگاه تشدید |
triclinic system |
دستگاه سه شیب |
two unit system |
دستگاه دو برقی |
ventilatory system |
دستگاه تهویهای |
vestibular system |
دستگاه دهلیزی |
virtual machine |
دستگاه مجازی |
water still |
دستگاه تقطیر اب |
welding set |
دستگاه جوش |
x ray apparatus |
دستگاه رونتگن |
accept machine |
دستگاه پذیرنده |
idiot box <idiom> |
دستگاه تلوزیون |
transmission system |
دستگاه انتقالی |
transfer machine |
دستگاه انتقال |
symbolic device |
دستگاه سمبلیک |
synchronous device |
دستگاه همگام |