English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
card punch دستگاه کارت منگنه
Other Matches
punch card کارت منگنه
card punch کارت منگنه کن
punched card کارت منگنه
punched card کارت منگنه شده
punch card machine ماشین کارت منگنه
edge punched card کارت لب منگنه شده
punching machine دستگاه منگنه
blanck cutting دستگاه منگنه
automatic punching machine دستگاه منگنه خودکار
double ended machine دستگاه برشکاری و منگنه کاری
port a punch card علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
card sorter دستگاه کارت جورکن
card sorter دستگاه مرتب کننده کارت
hopper وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
hoppers وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
card وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
cards وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
cards کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
wavetable حافظه در کارت صوتی که حاوی دستگاه ضبط دستگاههای موسیقی واقعی که اجرا می شوند است
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
leading edge اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cards وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards کارت تبریک کارت عضویت
name tag کارت معرفی کارت اسم
card کارت تبریک کارت عضویت
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
emergency medical tag کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
nippers منگنه
fringe منگنه
fringes منگنه
nipper منگنه
nipped منگنه
press vice منگنه
punchist منگنه زن
nip منگنه
nips منگنه
screw press منگنه
keypunch operator منگنه زن
punches منگنه
punched منگنه
rollers منگنه
stapler منگنه
punch منگنه
roller منگنه
moulding press منگنه
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
punch press پرس منگنه
hollow out منگنه کردن
drop forge منگنه زدن
punch position محل منگنه
blankest منگنه کردن
blank منگنه کردن
punch position موضع منگنه
reproducting punch منگنه تجدیدشده
hollow punch سمبه منگنه
draw punch منگنه کششی
keypunch منگنه زدن
perforates منگنه کردن
center punch مرکز منگنه
puncher منگنه کننده
perforate منگنه کردن
copying press منگنه سوادبرداری
control punch منگنه کنترلی
die قالب منگنه
keypunching منگنه زنی
compressor منگنه کمپرسور
compressors منگنه کمپرسور
keypunch منگنه کلیدی
double punch منگنه مضاعف
punched hole سوراخ منگنه
hydrostatic press منگنه ابی
digit punch منگنه رقمی
imperforate منگنه نشده
multiple punch منگنه چندگانه
lever punch منگنه اهرمی
punch card برگ منگنه
staple سوزن منگنه
gang punch منگنه گروهی
tape punch نوار منگنه کن
hole punching منگنه کاری
numeric punch منگنه عددی
stamper ماشین منگنه
perforating منگنه کردن
punching منگنه کاری
punching منگنه زنی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
paper tape punch منگنه نوار کاغذی
hot quenching منگنه کاری داغ
overpunch روی هم منگنه کردن
stamp منگنه کردن تمبرزدن
stamps منگنه کردن تمبرزدن
paper tape punch منگنه کن نوار کاغذی
printing punch منگنه کن با قابلیت چاپ
punch paper tape نوار کاغذی منگنه
chadless punch منگنه بی خرده کاغذ
reproducting punch منگنه تولید شده
punch plier انبر منگنه کاری
keypunch operator متصدی منگنه زنی
stamp mill ماشین پرس یا منگنه
hot press منگنه ماشین اهار
twelve punch منگنه سطر دوازدهم
punching tool پرس منگنه کاری
gang punch منگنه دسته جمعی
punching die حدیده منگنه کاری
punch room اطاق منگنه زنی
punched tape نوار منگنه شده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
punched paper tape نوار کاغذی منگنه شده
fuller منگنه شیاردار قالب گیری
smashes بشدت زدن منگنه کردن
smash بشدت زدن منگنه کردن
rams دژکوب پیستون منگنه ابی
rammed دژکوب پیستون منگنه ابی
ram دژکوب پیستون منگنه ابی
letterpress منگنه مسوده کاغذهای کپیه پرس نامه
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
flan تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
flans تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
hard sectored دیسک لرزانی که در ان سوراخهایی به منظور تعیین حدود هر قطاع یا بخش تعبیه و منگنه شده است
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
card کارت
paste board کارت
stub card ته کارت
card code کد کارت
cards کارت
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
visiting card کارت ویزیت
I want to have a word with you . I want you . کارت دارم
job card کارت کار
cards یک کارت پانچ
red card کارت قرمز
control card کارت کنترل
interface card کارت رابط
green cards کارت سبز
credit cards کارت اعتباری
job card کارت برنامه
debit card کارت بدهی
yello card کارت زرد
picture postcard کارت پستال
range card کارت برد
visting card کارت ویزیت
coulmn card کارت 69 ستونه
paper card کارت کاغذی
badge کارت شناسایی
card یک کارت پانچ
summary card کارت خلاصه
carte blanche کارت سفید
green card کارت سبز
input card کارت ورودی
credit card کارت اعتباری
continuation card کارت ادامه
tape to card از نوار به کارت
card reader کارت خوان
card deck دسته کارت
card row سطر کارت
ID card کارت شناسایی
identification document کارت شناسایی
card face رویه کارت
card feed خورد کارت
card field میدان کارت
postcard کارت پستال
card deck دستینه کارت
calling card کارت ویزیت
card hopper ناودان کارت
card image تصویر کارت
card cage محفظه کارت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com