Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
eyelesi
دستگاه کنترل خودکار هواپیما
Other Matches
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
synchroreceiver
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
ground controled approach
دستگاه فرود خودکار هواپیما
land arm mode
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
automatic approach and landing
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
mach trim compensator
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
automatic trim
روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
controlled stick steering
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
synchroscope
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
automatic pilot
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
automatic check
کنترل خودکار بررسی خودکار
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
axis of control
محورکنترل خودکار هواپیما
avionic
مربوط به دستگاههای خودکار هواپیما
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
automatic control
کنترل خودکار
terrain avoidance
ممانعت خودکار هواپیما ازنزدیک شدن به زمین
robots
دستگاه خودکار
automatic machine
دستگاه خودکار
automatics
دستگاه خودکار
robot
دستگاه خودکار
automatic
دستگاه خودکار
governing mode
روش کنترل خودکار
coupled mode
روش کنترل خودکار
industrial robot
دستگاه خودکار صنعتی
automatic boring machine
دستگاه درل خودکار
automatic milling machine
دستگاه فرز خودکار
four spindle automatic machine
دستگاه خودکار با چهارهرزگرد
fully automatic machine
دستگاه تماما"خودکار
automatic welding machine
دستگاه جوشکاری خودکار
ground controled approach
دستگاه تقرب خودکار
automation
دستگاه تنظیم خودکار
automatic drilling machine
دستگاه درل خودکار
automatic sawing machine
دستگاه اره خودکار
automatic punching machine
دستگاه منگنه خودکار
automatic screw machine
دستگاه پیچ خودکار
source data automation
کنترل خودکار داده منبع
automatic program control
کنترل برنامه بطور خودکار
automatic gain control
کنترل بازده بطور خودکار
bang bang control
سیستم کنترل خودکار مسیرموشک
terrain avoidance
اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
process
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
processes
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
governor
دستگاه فرمان خودکار گاورنور
eight spindle automatic machine
دستگاه خودکار با هشت هرزگرد
governors
دستگاه فرمان خودکار گاورنور
autonomic
منسوب به دستگاه عصبی خودکار
automatic forming machine
دستگاه قالب بندی خودکار
automatic bar machine
دستگاه میله دار خودکار
sampling servo
دستگاه نمونه گیری خودکار
radar altitude
ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
free lance
اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
automatic pilot
دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
automatic pilots
دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
aircraft handover
تبادل کنترل هواپیما
aircraft handover
تعویض کنترل هواپیما
attitude control
کنترل وضعیت هواپیما
axis of control
محور کنترل هواپیما
aircraft modification and control
کنترل و هدایت هواپیما
aircraft control unit
کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit
قسمت کنترل هواپیما
advisory control
کنترل آزاد هواپیما
advisory control
کنترل مشورتی هواپیما
aircraft vectoring
کنترل سمتی هواپیما
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
numerical
ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
aircraft vectoring
کنترل مسیر سمتی هواپیما
aircraft arresting
دستگاه مهار هواپیما
ifac
Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
coupled mode
روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
control line
ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
air controlman
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
instrument flight
پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
automatic carrier landing system
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
aircraft arresting
دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
absolute altimeter
دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
automated
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
dnc
Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
appliance
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
appliances
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
instrument landing
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
localizer mode
روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
control gear
دستگاه کنترل
radio approach
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
quadrantal points
نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
teleran
دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار
quadrantal error
اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
transponder
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
transpondor
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
card
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
cards
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
controls
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
throttles
دستگاه کنترل سوخت
cdev
دستگاه تابلوی کنترل
throttle
دستگاه کنترل سوخت
throttling
دستگاه کنترل سوخت
frequency monitor
دستگاه کنترل فرکانس
throttled
دستگاه کنترل سوخت
radio control
دستگاه کنترل بی سیم
trim for take off
سیستم بلند شدن هواپیما به طور خودکار تنظیم خودکاربلند شدن
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
holding pattern
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
ground control
دستگاه کنترل کننده زمینی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
transfer loader
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
pitch control
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
control column
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
control surface angle
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
simulator
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulators
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
hand
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
squawk
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
pressure altitude
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
inertial navigation
سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
puck
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
pucks
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
mark mark
اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
automatic error correction
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
free form
نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
birdcage
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
ebam
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
elevation tracking
دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
submachinegun
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
autoloader
اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatics
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
aided tracking
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com