Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
active device
دستگاه کنشی
Other Matches
retroactive
پس کنشی
acting
کنشی
active
فعال کنشی
active element
عنصر کنشی
active
اژیر کنشی کاریک
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
units
دستگاه
appliances
دستگاه
units
یک دستگاه
appurtenance
دستگاه
utensil
دستگاه
appliance
دستگاه
unit
یک دستگاه
unit
دستگاه
system
دستگاه
utensils
دستگاه
instrument
دستگاه
team
یک دستگاه
teams
یک دستگاه
systems
دستگاه
nervous system
دستگاه پی
apparatus
دستگاه
devices
دستگاه
device
دستگاه
organ system
دستگاه
plant
دستگاه
nervous systems
دستگاه پی
plants
دستگاه
sets
دستگاه
set
دستگاه
mechanisms
دستگاه
mechanism
دستگاه
equipment
دستگاه
installation
دستگاه
machine
دستگاه
installations
دستگاه
machines
دستگاه
machined
دستگاه
setting up
دستگاه
device code
کد دستگاه
telegraph apparatus
دستگاه تلگراف
quantized system
دستگاه کوانتایی
punching machine
دستگاه پانچ
punching machine
دستگاه منگنه
fifth column
دستگاه جاسوسی
nervous systems
دستگاه عصبی
classical system
دستگاه کلاسیک
predictor
دستگاه مدبر
nervous system
دستگاه عصبی
prime mover
دستگاه محرک
prime movers
دستگاه محرک
telephone equipment
دستگاه تلفن
dedicated device
دستگاه اختصاصی
carpenter's bench
دستگاه نجاری
retorts
دستگاه تقطیر
device
شعار دستگاه
receiving set
دستگاه گیرنده
rail cambering machine
دستگاه ریل خم کن
test set
دستگاه ازمایش
devices
شعار دستگاه
device cluster
گروه دستگاه
retort
دستگاه تقطیر
evaporator
دستگاه اب شیرین کن
curler
دستگاه فرزنی
curlers
دستگاه فرزنی
appendage
دستگاه فرعی
appendages
دستگاه فرعی
telephone set
دستگاه تلفن
robots
دستگاه خودکار
radio set
دستگاه رادیو
gun
دستگاه تزریق
coordinates
دستگاه مختصات
counter recoil
دستگاه عاید
synchronous device
دستگاه همگام
control gear
دستگاه کنترل
symbolic device
دستگاه سمبلیک
synchronous device
دستگاه همزمان
system of forces
دستگاه نیروها
transmitters
دستگاه فرستنده
transmitter
دستگاه فرستنده
gasifying apparatus
دستگاه تبخیر
agitator
دستگاه بهم زن
agitators
دستگاه بهم زن
pointing device
دستگاه اشاره گر
giorgi system
دستگاه جورجی
polyphase system
دستگاه چندفاز
robot
دستگاه خودکار
metal detecting device
دستگاه فلزیاب
metal detection device
دستگاه فلزیاب
tape drive
دستگاه نوارخوان
tape drives
دستگاه نوارخوان
automatic
دستگاه خودکار
automatics
دستگاه خودکار
cyclostat
دستگاه چرخش
communication device
دستگاه ارتباطی
storage device
دستگاه انباره
tar spraying machine
دستگاه قطرانپاش
storage device
دستگاه ذخیره
puller
دستگاه کشش
folding machine
دستگاه خم کاری
cyclon
دستگاه غبارگیر
double v machine
دستگاه ورق خم کن
subassembly
مونتاژجزئی از یک دستگاه
system of units
دستگاه یکانها
system of units
دستگاه واحدها
supercharge
دستگاه تشدید
crystal system
دستگاه بلور
power saw
دستگاه اره
leverage
دستگاه اهرمی
table set
دستگاه میزی
printer machine
دستگاه چاپ
psychic apparatus
دستگاه روانی
storage device
دستگاه انبارش
guns
دستگاه تزریق
safety device
دستگاه ضامن
air exhausting plant
دستگاه خلاء
device name
نام دستگاه
binary device
دستگاه دو حالته
welding set
دستگاه جوش
water still
دستگاه تقطیر اب
time delay device
دستگاه تاخیردار
double column machine
دستگاه دو ستونی
separator
دستگاه تجزیه
anaglyphoscope
دستگاه ژرفانما
anaglyptoscope
دستگاه ژرفانما
bistable device
دستگاه دوپایا
blanck cutting
دستگاه منگنه
x ray apparatus
دستگاه رونتگن
after burner
دستگاه پس سوز
breating apparatus
دستگاه تنفس
breating apparatus
دستگاه دم زدن
bradyscope
دستگاه کندنما
bracing system
دستگاه مهاربندی
blooming roll
دستگاه نوردشمشه
device independence
استقلال دستگاه
blasting machine
دستگاه ترکش
blasting machine
دستگاه انفجار
analog device
دستگاه قیاسی
asymmetric system
دستگاه بی تقارن
transfer machine
دستگاه انتقال
asynchronous device
دستگاه ناهمگام
asynchronous device
دستگاه غیرهمزمان
two unit system
دستگاه دو برقی
triclinic system
دستگاه سه شیب
audio device
دستگاه سمعی
automatic controller
دستگاه فرمان
transmission system
دستگاه انتقالی
automatic machine
دستگاه خودکار
device status
وضعیت دستگاه
discrete device
دستگاه گسسته
analog device
دستگاه انالوگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com