Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
antichrst
دشمن مسیح
Other Matches
sudarium
دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
antichrst
مسیح دروغی مسیح کاذب
christly
شایسته مسیح مربوط به مسیح
Noel
سرود میلاد مسیح جشن میلاد مسیح
galls
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
radio countermeasures
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
to triumph over the enemy
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
radio deception
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
hitting
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
enemy alien
طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
rejecting
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejects
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
reject
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
close-ups
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close with
اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
close up
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
penetration
نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
roll back
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
breaching
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
espionage
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
shadower
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
close in security
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
evasion
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasions
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
breach
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
identification friendly or foe
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
disorganizes
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
hostile track
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
disorganised
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganises
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizing
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganising
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
Christ
مسیح
anointed
مسیح
antichrist
ضد مسیح
messianic
مسیح
christlike
مسیح وار
Christmas
عیدمیلاد مسیح
Christmases
عیدمیلاد مسیح
pseudo christ
مسیح نما
lachryma christi
اشک مسیح
jesus christ
عیسی مسیح
christhood
مسیح بودن
christly
مسیح وار
IHS
نمودار مسیح
vicar of christ
مسیح پاپ
messiahs
مسیح موعود
messiah
مسیح موعود
neo christianity
دین نوین مسیح
carol
سرودشب عیدمیلاد مسیح
christology
مبحث مسیح شناسی
carols
سرودشب عیدمیلاد مسیح
gospel
بشارت درباره مسیح
gospels
بشارت درباره مسیح
pseudo christ
مسیح کاذب دجال
dominical
یعنی حضرت مسیح
anno domini
بعد از میلاد مسیح
Yule
جشن میلاد عیسی مسیح
evangelizing
بشارت بدین مسیح دادن
passion week
هفته پیش از رستاخیز مسیح
judns be trayed jesus
یهودابه مسیح خیانت کرد
orthodox
مطابق عقاید کلیسای مسیح
adventism
اعتقاد بدوباره امدن مسیح
evangelizes
بشارت بدین مسیح دادن
evangelized
بشارت بدین مسیح دادن
evangelize
بشارت بدین مسیح دادن
evangelising
بشارت بدین مسیح دادن
evangelises
بشارت بدین مسیح دادن
evangelised
بشارت بدین مسیح دادن
chiliasm
اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
incarnationist
کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
psilanthropism
عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
zachariah
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
Anno Domini
[AD]
<adj.>
پس از میلاد مسیح
[جهت بیان سال]
millenarianism
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarian
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
zechariah
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
psilanthropy
عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
end on
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
approach march
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
the holy grail
دوری یاجامی که مسیح دراخرین شام خودبکاربرد
icons
تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
ikons
تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
icon
تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
postmillenarian
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillennialist
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
before Christ
[BC]
قبل از میلاد مسیح
[جهت بیان سال]
out flank
دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن
repels
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelling
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelled
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repel
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
bogies
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
Doom
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
Chrismon
[حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
kenosis
اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
monophysite
کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
lord of misrule
متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
passionist
عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
christian era
مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
essene
راهب یهودی) عضوفرقهای که دوقرن پیش ازامدن مسیح درفلسطین تشکی
apocrypha
کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
to transubstantiate
تغییر دادن ماده
[نان و شراب مربوط به عشاربانی]
به بدن و خون عیسی مسیح
[دین]
evangelical
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
adversarial
دشمن
hostile
دشمن
foe
دشمن
xenophobe
دشمن
foes
دشمن
abhorrer
دشمن
enemies
دشمن
foeman
دشمن
adversary
دشمن
adversaries
دشمن
enemy
دشمن
at d.
دشمن
antagonist
رقیب دشمن
antagonists
رقیب دشمن
hostile artillery
توپخانه دشمن
hostile battery
اتشبار دشمن
nemesis
دشمن بزرگ
engagements
درگیری با دشمن
man hater
دشمن ادم
hateable
دشمن داشتنی
feudist
متحد دشمن
alien enemy
دشمن خارجی
potential enemy
دشمن اصلی
potential enemy
دشمن حتمی
arch enemy
دشمن بزرگ
archenemy
دشمن بزرگ
the enemy
نیروی دشمن
the enemy
کشتی دشمن
enemy forces
نیروهای دشمن
xenophobe
دشمن بیگانه
enemy state
دولت دشمن
engagement
درگیری با دشمن
enemy state
حکومت دشمن
wanes
جنگ دشمن
waned
جنگ دشمن
evade
گریز از دشمن
wane
جنگ دشمن
enemies
دشمن کردن
antagonizing
دشمن کردن
antagonized
دشمن کردن
antagonize
دشمن کردن
merged
دشمن فاهر شد
antagonising
دشمن کردن
antagonizes
دشمن کردن
waning
جنگ دشمن
antagonised
دشمن کردن
contain
احاطه دشمن
front
سمت دشمن
evading
گریز از دشمن
contains
احاطه دشمن
fronting
سمت دشمن
contained
احاطه دشمن
evades
گریز از دشمن
unfriendly
دشمن ناشناس
evaded
گریز از دشمن
antagonises
دشمن کردن
enemy
دشمن کردن
break through
نفوذکردن در مواضع دشمن
break off
قطع تماس با دشمن
to roll up the enemy line
بخط دشمن کردن
betrayment
تسلیم به دشمن کردن
suspect battery
اتشبار مشکوک دشمن
anti air
ضد برتری هوایی دشمن
trophy of war
غنیمت جنگی از دشمن
hunting
شکار دشمن یا زیردریایی
repulsing
پس زدن دشمن وازدن
enemy in liken of friend
دشمن در لباس دوست
line of approach
راه تقرب به دشمن
betray
تسلیم دشمن کردن
close with
نزدیک شدن به دشمن
betrayed
تسلیم دشمن کردن
close in
نزدیک شدن به دشمن
betraying
تسلیم دشمن کردن
betrays
تسلیم دشمن کردن
repulse
پس زدن دشمن وازدن
repulsed
پس زدن دشمن وازدن
repulses
پس زدن دشمن وازدن
flank crossing
عبوراز جناح دشمن
harass
ایذا کردن دشمن
To the envy of our enemies .
به کوری چشم دشمن
harasses
ناراحت کردن دشمن
harasses
ایذا کردن دشمن
harassing
به هم زدن کارایی دشمن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com