Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
jaw breaking
دشوار برای تلفظ
Other Matches
tongue-twisters
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
glossarist
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
spoonerism
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
trickly
دشوار
nerve wrack
دشوار
nerve-racking
دشوار
tough
دشوار
nerve racking
دشوار
mind-blowing
دشوار
tougher
دشوار
toughest
دشوار
rough
دشوار
harder
دشوار
deep
<adj.>
دشوار
hard
دشوار
hardest
دشوار
metaphisical
دشوار
rock bound
دشوار
spiny
دشوار
operous
دشوار
operose
دشوار
mind-boggling
دشوار
straits
دشوار
strait
دشوار
roughest
دشوار
spinose
دشوار
arduous
دشوار
inexplicit
دشوار
intolerable
دشوار
difficult
دشوار
inexplicable
دشوار
formidable
دشوار نیرومند
clutch
وضع دشوار
sore
سخت دشوار
poseur
پرسش دشوار
sores
سخت دشوار
slippery
دشوار لغزان
hard game
بازی دشوار
insuperability
دشوار گیری
laborious
دشوار پرزحمت
escapades
فراراززندگی دشوار
herculean
بسیار دشوار
sticky
دشوار سخت
clutched
وضع دشوار
dilemmas
وضع دشوار
dilemma
وضع دشوار
tour de force
کار دشوار
escapade
فراراززندگی دشوار
posers
پرسش دشوار
poser
پرسش دشوار
clutching
وضع دشوار
clutches
وضع دشوار
crux
مسئله دشوار
poseurs
پرسش دشوار
knotted
سفت دشوار
succussatory
دارای حرکت دشوار
to be in a pickle
<idiom>
در وضعیتی دشوار بودن
uphill
جاده سربالا دشوار
onerous
دشوار طاقت فرسا
impasse
وضع بغرنج و دشوار
hot potato
کار دشوار و ناخوشایند
pickles
خیارترشی وضعیت دشوار
pickle
خیارترشی وضعیت دشوار
glossary
فرهنگ لغات دشوار
glossaries
فرهنگ لغات دشوار
hot potatoes
کار دشوار و ناخوشایند
hydra
چیزی که برانداختن ان دشوار است
insupportable
دشوار غیر قابل مقاومت
However difficult the circumstances
[are]
, ...
هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
money player
ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
overparted
دارای سهم زیاد یا دشوار سنگین بار
accented
تلفظ
pronunciation
تلفظ
accents
تلفظ
pronunciations
تلفظ
accenting
تلفظ
pronouncing
تلفظ
cacoepy
تلفظ بد
accent
تلفظ
velarization
تلفظ کامی
enunciates
تلفظ کردن
enunciated
تلفظ کردن
enunciate
تلفظ کردن
mispronunciations
تلفظ غلط
pronounces
تلفظ کردن
mispronounciation
تلفظ نادرست
laissez aller
تلفظ به فرانسه
mispronunciation
تلفظ نادرست
mispronunciation
تلفظ غلط
pronounce
تلفظ کردن
pronouncing
تلفظ دار
lam dacism
تلفظ حرف
orthoepist
درست تلفظ کن
tunes
لحن تلفظ
mispronunciations
تلفظ نادرست
tune
لحن تلفظ
vocalization
تلفظ صوتی
enounce
تلفظ کردن
enunciating
تلفظ کردن
pronounceable
قابل تلفظ
emphatic
باقوت تلفظ شده
lisps
شل وسرزبانی تلفظ کردن
well spoken
دارای تلفظ خوب
anglicize
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicized
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicizes
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
accentuated
با تکیه تلفظ کردن
emphasised
باقوت تلفظ کردن
enunciation
تلفظ واضح و روشن
diction
تلفظ واضح و روشن
anglicising
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
burred
غلیظ تلفظ کردن
mispronounced
غلط تلفظ کردن
lisped
شل وسرزبانی تلفظ کردن
mispronounces
غلط تلفظ کردن
well-spoken
دارای تلفظ خوب
cacology
تلفظ یا انشاء غلط
mispronouncing
غلط تلفظ کردن
burrs
غلیظ تلفظ کردن
burring
غلیظ تلفظ کردن
burr
غلیظ تلفظ کردن
anglicised
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicises
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicization
تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
phonics
تلفظ وهجاهای کلمات
mispronounce
غلط تلفظ کردن
lisping
شل وسرزبانی تلفظ کردن
orthoepy
فن درست تلفظ کردن
tonemic
دارای تلفظ مشابه
tolay street on
باتکیه تلفظ کردن
sibilation
تلفظ بشکل حرف " س "
aspirations
تلفظ حرف H ازحلق
aspiration
تلفظ حرف H ازحلق
sibilate
مانندحرف " س " تلفظ کردن
intonations
طرز قرائت تلفظ
orthoepic
وابسته به تلفظ درست
accentuating
با تکیه تلفظ کردن
intonation
طرز قرائت تلفظ
zee
تلفظ امریکایی حرف Z
zed
تلفظ انگلیسی حرف Z
enouce
تلفظ کردن افهارکردن
sigmatism
تلفظ نادرست حرف " س "
anglicizing
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphasizing
باقوت تلفظ کردن
emphasizes
باقوت تلفظ کردن
emphasized
باقوت تلفظ کردن
aspirate
بانفس تلفظ کردن
emphasize
باقوت تلفظ کردن
emphasising
باقوت تلفظ کردن
aspirates
بانفس تلفظ کردن
emphasises
باقوت تلفظ کردن
accentuate
با تکیه تلفظ کردن
aspirating
بانفس تلفظ کردن
lisp
شل وسرزبانی تلفظ کردن
sigmatismus lateralis
تلفظ کناری حرف " س "
accentuates
با تکیه تلفظ کردن
intonate
با لحن خاصی تلفظ کردن
lenis
دارای تلفظ نرم رقیق
sigmatismus adentalis
تلفظ روی دندانی حرف " س "
Your pronunciation is good.
تلفظ شما خوب است.
articulation
تلفظ شمرده طرز گفتار
vocalize
تلفظ کردن تشکیل دادن
sigmatismus interdentalis
تلفظ میان دندانی حرف " س "
velarize
حروف را از کام تلفظ کردن
slobber
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
etacism
تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
phonemics
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
phonetics
مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
jaw breaker
سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
extends
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extending
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
diphthongize
تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
slobbers
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
extend
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
slobbered
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbering
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
orthoepist
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
How do you pronounce
[say]
that
[this]
word?
این واژه چه جور تلفظ می شود؟
slide
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
smooth breathing
که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
lection
اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
labiovelar
تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
fricative
تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
fortis
دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
rough breathing
که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
slides
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
aspirating
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
toneme
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
labialism
حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
aspirate
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
velarization
تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
aspirates
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
transliteration
نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
homonym
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com