English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (9 milliseconds)
English Persian
f.claims دعاوی خیالی
Other Matches
romanticized بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizing بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticising بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticises بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
graustark سر زمین خیالی داستان خیالی
legitimacy claims دعاوی بر حق
counsels وکیل دعاوی
barristers وکیل دعاوی
trade disputes دعاوی تجارتی
attorneys وکیل دعاوی
counseled وکیل دعاوی
counsel وکیل دعاوی
counselling وکیل دعاوی
attorney وکیل دعاوی
barrister وکیل دعاوی
righful claims دعاوی حقه
legitimate claims دعاوی حقه
capital suits دعاوی مهمه
attorneyship وکالت دعاوی
attorney at low وکیل دعاوی
attorney at law وکیل دعاوی
counselled وکیل دعاوی
preferent claims دعاوی مقدم
rightful claims دعاوی حقه
go to the bar وکالت کردن در دعاوی
small claims court دادگاه دعاوی کوچک
limitation of actions مرور زمان دعاوی
QC مخفف وکیل دعاوی
QCs مخفف وکیل دعاوی
dockets دفتر ثبت دعاوی حقوقی
iran u.s. claims tribunal دیوان دعاوی ایران و امریکا
u. claims دعاوی غیر مشروع یا ناحق
docketed دفتر ثبت دعاوی حقوقی
docket دفتر ثبت دعاوی حقوقی
docketing دفتر ثبت دعاوی حقوقی
legitimacy claims دعاوی حقه دعویهای درست یا قانونی
court of record دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
plene administravit دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
visionaries خیالی
visionary خیالی
abandon بی خیالی
chimerical خیالی
phantasy خیالی
dreamy خیالی
dreamiest خیالی
dreamier خیالی
brainchild خیالی
fantasmal خیالی
viewy خیالی
fantastic خیالی
phantasmal خیالی
poetic خیالی
fantastical خیالی
vagariously خیالی
visional خیالی
romantic خیالی
romantically خیالی
romantics خیالی
fanciful خیالی
insubstantial خیالی
fictitious خیالی
laputan خیالی
illusional خیالی
imaginary خیالی
metaphsical خیالی
phantasmic خیالی
abandons بی خیالی
abandoning بی خیالی
abstracting مطلق خیالی
false stereo تصویر خیالی
fancifully بطور خیالی
abstract مطلق خیالی
fantasie اهنگ خیالی
eidolon تصویر خیالی
fancy picture عکس خیالی
fantasia اهنگ خیالی
fantastically بطور خیالی
kinephantom حرکت خیالی
imaginativeness خیالی بودن
imagnarily بطور خیالی
ideative خیالی اندیشهای
ideational خیالی اندیشهای
humoresque تصنیف خیالی
notional income درامد خیالی
fine spun دقیق خیالی
fantast ادم خیالی
dreamful غیرواقعی خیالی
delusory وهمی یا خیالی
Utopia خیالی و تصوری
bizarre خیالی وهمی
unrealistic خیالی تصوری
shangri بهشت خیالی
soubriquet لقب خیالی
spectral خیالی طیفی
suppositious فرضی خیالی
vagarious خیالی وهمی
undreamed of خیالی رویایی
phantom خیالی روح
Utopias خیالی و تصوری
sobriquet لقب خیالی
unrealistically خیالی تصوری
abstracts مطلق خیالی
image تصور خیالی
images تصور خیالی
accidencental color رنگ خیالی
phantom limb اندام خیالی
phantoms خیالی روح
sobriquets لقب خیالی
babel طرح خیالی
soubriquets لقب خیالی
visionist ادم خیالی یاغیرعملی
A castle in the air. Wishful thinking. آرزوی واهی ( خیالی)
imaginary friends دوستان خیالی [روانشناسی]
to chuck up the sponge از خیالی دست کشیدن
fictitious force نیروی خیالی [فیزیک]
pruriently از روی هرزه خیالی
simulacrum صورت خیالی خیال
extravaganzas ازیک شخصیت خیالی
mirage نقش بر اب امر خیالی
idealism سبک هنری خیالی
wonderlands کشور زیبای خیالی
fantasies هوس نقشه خیالی
fantasy هوس نقشه خیالی
wonderland کشور زیبای خیالی
utopian خیالی و غیر عملی
unreal غیر واقعی خیالی
pipe dream نقشه خیالی و موهوم
pipe dreams نقشه خیالی و موهوم
extravaganza ازیک شخصیت خیالی
false stereo تصویربرجسته بین خیالی
mirages نقش بر اب امر خیالی
shadow بحریف خیالی مشت زدن
shadowing بحریف خیالی مشت زدن
shadows بحریف خیالی مشت زدن
surrealism سبک نگارش خیالی سوررئالیسم
shadowed بحریف خیالی مشت زدن
fantastico ادم خیالی و خنده اور
fantasticality طبیعت خیالی یاوسواسی بوالهوسی
liliputian وابسته به جزیره خیالی لی لی پوت
international court of justice دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
She has a twisted mind . آدم کج خیالی است ( سوء ظن دارد )
phantasmagoria منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
whim wham شیی ء یا چیز هوس انگیز و خیالی
phantasmagorias منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
To live in a fools paradise . گول خوشیهای خیالی وزود گذر را خوردن
idealizing بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizes بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealize بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
to be on a guilt trip <idiom> احساس خیالی داشتن که مقصر هستنند [اصطلاح روزمره]
idealising بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealised بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
res ipsa loquitur این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
paranoia or noea دیوانگی خیالی که دران انسان مردم دیگر رازیردست وسزاوارمی پندارد
term مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
terming مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
termed مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
barrister وکیل مشاور وکیل دعاوی
barristers وکیل مشاور وکیل دعاوی
adventure game بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
fools paradise خوشی بی اساس یا خیالی الکی خوشی
virtual حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com