Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 63 (5 milliseconds)
English	Persian
the loard's prayer	دعای ربانی
Search result with all words
paternoster	دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
paternosters	دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
post communion	دعای بعد از عشاء ربانی
Other Matches
vigil	دعای شب
vigils	دعای شب
the loard's supper	عشا ربانی
benison	دعای خیر
supererogatory prayer	دعای نافله
the loard's prayer	دعای خداوند
blessing	دعای خیر
Lord's Prayer	دعای خداوند
benediction	دعای خیر
benedictions	دعای خیر
blessings	دعای خیر
low mass	عشای ربانی ساده
mystagogy	نماز عشاء ربانی
massing	مراسم عشاء ربانی
housel	ایین عشاء ربانی
mass	مراسم عشاء ربانی
masses	مراسم عشاء ربانی
unhouseled	محروم از عشاء ربانی
benediction	دعای اختتام برکت
deprecation	دعای بخشش یاشفاعت
confiscator	دعای اعتراف نامه
confiscator	دعای اعتراف بگناهان
benedictions	دعای اختتام برکت
grace	دعای فیض و برکت
graced	دعای فیض و برکت
graces	دعای فیض و برکت
gracing	دعای فیض و برکت
Holy Communion	ایین عشای ربانی مسیحیان
altar of credence	[محل میز عشای ربانی]
annals	برنامه سالیانهء عشاء ربانی
suppers	عشای ربانی یا شام خداوند
paten	بشقاب نان عشای ربانی
supper	عشای ربانی یا شام خداوند
benedicite	دعای برکت قبل از غذا
blessings	دعای پیش از غذا نعمت
blessing	دعای پیش از غذا نعمت
corporale	پارچهای که هنگام عشاء ربانی بکارمیرود
communion	ایین عشاء ربانی صمیمیت وهمدلی
tunicle	لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
High Mass	عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
last rites	مراسم دفن و کفن و دعای ختم
white paternoster	دعای نگهداری ازشر روح پلید
lord's table	میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
no paternosterŠno p	تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
communicant	اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicants	اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
they gave him a fine sendoff	ایین بدرود راباوی بجااوردندبرایش دعای خیرکردند
impanate	داخل نانی که درشام خداوندبا عشا ربانی میخورند
blessed sacrament	مراسم عشاء ربانی که با نان وشراب برگزار میشود
prothesis	چیدن نان وشراب عشای ربانی روی میز
to say grace	دعای سپاسگزاری کردن پیش ازخوراک یاپس ازان
altar-steps	[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
altar-stair	[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
kyrie	دعای مناجاتی که با کلمات >ای خداوند بر مارحم فرما<اغاز میشود
maniple	بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
lavabo	ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
ostensory	فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
monstrance	فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
transubstantiation	اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com