English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (21 milliseconds)
English Persian
pretend دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretending دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretends دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
Other Matches
lodge a complaint اقامه دعوی کردن
bring a suit against a person اقامه دعوی علیه کسی کردن
bring an action against someone علیه کسی اقامه دعوی کردن
lodge a complaint against someone علیه کسی اقامه دعوی کردن
go to law اقامه دعوی کردن دادخواهی کردن عارض شدن
estopel عملی که باعث میشود عامل از طرح دعوی یاادعا یا تکذیب و انکار
bringing an action اقامه دعوی
initiating proceedings اقامه دعوی
right of action حق اقامه دعوی
judge advocate اقامه کننده دعوی
use and occupation عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
forclosure سلب حق اقامه دعوی ممانعت
demurrer ایراد میکند که ادله ابرازی برای اقامه دعوی کافی نیست و بالنتیجه خود را به پاسخگویی دادخواست ملزم نمیداند
restitution of conjugal rights دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
set up claim to دعوی کردن
quarrelling دعوی کردن
sued دعوی کردن
quarrel دعوی کردن
sues دعوی کردن
sue دعوی کردن
quarreled دعوی کردن
quarreling دعوی کردن
suing دعوی کردن
quarrelled دعوی کردن
quarrels دعوی کردن
stet processus گزارش اصلاحی تنظیم کردن ترک دعوی کردن
litigated طرح دعوی کردن
litigate طرح دعوی کردن
litigates طرح دعوی کردن
quarreled دعوی کردن منازعه
quarrelled دعوی کردن منازعه
subduct ترک دعوی کردن
traversed تکذیب کردن دعوی
traverses تکذیب کردن دعوی
traverse تکذیب کردن دعوی
quarreling دعوی کردن منازعه
relinquish a claim ترک دعوی کردن
traversing تکذیب کردن دعوی
quarrels دعوی کردن منازعه
disclaim ترک دعوی کردن
to go [fall] together by the ears [outdated] <idiom> شروع به دعوی کردن
litigating طرح دعوی کردن
disclaiming ترک دعوی کردن
disclaims ترک دعوی کردن
quarrelling دعوی کردن منازعه
quarrel دعوی کردن منازعه
pretend to دعوی یا ادعا کردن
relinquishes ترک دعوی کردن
relinquished ترک دعوی کردن
disaffirm ترک دعوی کردن
disclaimed ترک دعوی کردن
relinquish ترک دعوی کردن
dismissals عزل مختومه کردن دعوی
to pretend to wisdom دعوی عقل یا حکمت کردن
pretends بخود بستن دعوی کردن
pretending بخود بستن دعوی کردن
dismissal عزل مختومه کردن دعوی
pretend بخود بستن دعوی کردن
litigated دعوی کردن مورد اعتراض قراردادن
litigate دعوی کردن مورد اعتراض قراردادن
litigates دعوی کردن مورد اعتراض قراردادن
litigating دعوی کردن مورد اعتراض قراردادن
to start quarrelling <idiom> شروع به دعوی کردن [اصطلاح روزمره]
redundancy در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
processes جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
redundancies در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
to square up خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
process جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
disaffirm دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
trover دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
compounding a felony سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
pleadings افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
briefed خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
quarrelled دعوی
lawsuit دعوی
quarrels دعوی
quarreled دعوی
suit at law دعوی
pretension دعوی
pretensions دعوی
strife دعوی
claiming دعوی
quarrelling دعوی
profession دعوی
quarreling دعوی
claim دعوی
claimed دعوی
case دعوی
cases دعوی
quarrel دعوی
claims دعوی
professions دعوی
lawsuits دعوی
jactation دعوی دروغ
litigants اصحاب دعوی
retraxit استرداد دعوی
ancillary suit دعوی طاری
admissible case دعوی مسموع
plea پاسخ دعوی
criminal action دعوی جزایی
case دعوی مورد
jactitation دعوی دروغ
disclaimers ترک دعوی
counterclaim دعوی متقابل
the litigants طرفین دعوی
desistement ترک دعوی
cases دعوی مرافعه
litigation ترافع دعوی
disclaimer ترک دعوی
pleas پاسخ دعوی
withdrawal of a case استرداد دعوی
litigation دعوی قضایی
case دعوی مرافعه
post litem motam پس از طرح دعوی
s.c همان دعوی
cross action دعوی متقابل
desistement انصراف از دعوی
proceeding for damage دعوی خسارت
waiving a claim اسقاط دعوی
possessory action دعوی مالکیت
lis mota شروع دعوی
relinquishment of a claim اسقاط دعوی
object of claim خواسته دعوی
nullity proceeding دعوی بطلان
hypothetical case دعوی فرضی
opponents طرف دعوی
relinquishment of a claim ترک دعوی
subject of debate موضوع دعوی
cause of claim منشاء دعوی
remedy sought by plaintiff خواسته دعوی
quitclaim ترک دعوی
claim for restitution دعوی استرداد
litigant طرف دعوی
splitting a cause of action تجزیه دعوی
substituted service اوراق دعوی
issues موضوع دعوی
parties to a dispute اصحاب دعوی
suit خواستگاری دعوی
hearings استماع دعوی
hearing استماع دعوی
suited خواستگاری دعوی
suits خواستگاری دعوی
parties of dispute اصحاب دعوی
personal action دعوی منقول
issue موضوع دعوی
personal action دعوی شخصی
issued موضوع دعوی
restitution of conjugal rights دعوی تمکین
set off دعوی متقابل
cases دعوی مورد
counter claim دعوی متقابل
prime impression دعوی ابتدایی
mertis of the case ماهیت دعوی
parties اصحاب دعوی
claimants اصحاب دعوی
pretension دعوی خودفروشی
acquittance سندترک دعوی
pretensions دعوی خودفروشی
opponent طرف دعوی
acquittance ترک دعوی
prime impression دعوی بدوی
civil action دعوی مدنی
party to a suit طرف دعوی
vexatious action دعوی ایذائی
right of action حق طرح دعوی در دادگاه
seduction دعوی فریب و اغوا
civil action دعوی مدنی یا حقوقی
prima facie case دعوی قابل طرح
litigable قابل طرح دعوی
sounding in damages دعوی خسارت مستدل
bill گزارش جریان دعوی
taxation of costs ارزیابی هزینههای دعوی
real action دعوی غیر منقول
action in personam دعوی بر علیه شخص
lose the case محکوم شدن در دعوی
secta ادله خواهان دعوی
right of action حق طرح دعوی دردادگاه
prima facie case دعوی قابل استماع
security for costs تامین هزینه دعوی
quitclaim سند ترک دعوی
pleas in bar مدافعات مسقط دعوی
possessory action دعوی اعاده مالکیت
bills گزارش جریان دعوی
obiter dictum خارج از موضوع دعوی
replevin دعوی اعاده مالکیت
evidance in substanttiation of claims ادله اثبات دعوی
parties متداعیین اطراف دعوی
querela دعوی مطروح در محکمه
libllant خواهان یا شاکی دعوی افترا
extrajudicial بدون ارتباط به موضوع دعوی
jactitation of marriage دعوی دروغ نسبت به زناشویی
sounding in damages دعوی خسارت صحیح و محکم
counter charge دعوی متقابل در امر جزایی
lawsuit دادخواهی طرح دعوی در دادگاه
venues محل وقوع جرم یا دعوی
venue محل وقوع جرم یا دعوی
suppliant خواهان دعوی اعاده تصرف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com