Dictiornary-Farsi | دفاع از خارج | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
soto uke	دفاع از خارج


Other Matches

samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
out of bounds	خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
defense	دفاع وزارت دفاع
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
hooked medallion	ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
advocacy	دفاع
parrying	دفاع
blocked	دفاع
apologia	دفاع
apologias	دفاع
defend	دفاع
defence	دفاع
blocks	دفاع
munition	دفاع
defense	دفاع
fencing	دفاع
czech defence	دفاع چک
defended	دفاع
one man block	تک دفاع
defending	دفاع
defenses	دفاع
pleading	دفاع
answers	دفاع
answering	دفاع
uncovered	بی دفاع
answered	دفاع
defends	دفاع
answer	دفاع
tae	دفاع با پا
parried	دفاع
vindication	دفاع
advocation	دفاع
parry	دفاع
block	دفاع
parries	دفاع
simple parry	دفاع ساده
self protection	دفاع از نفس
advocates	دفاع کردن
sham plea	دفاع ناموجه
sham plea	دفاع پوچ
semi circular parry	دفاع نیمدایره
advocated	دفاع کردن
offensive block	دفاع تهاجمی
asserting	دفاع کردن از
summetrical defence	دفاع متقارن
fend	دفاع کردن
asserts	دفاع کردن از
legitimate defence	دفاع مشروع
kwon	دفاع با دست
kake uke	دفاع قلابی
juji uke	دفاع ضربدری
makki	دفاع کردن
assert	دفاع کردن از
special plea	دفاع خاص
national defence	دفاع ملی
nagashi uke	دفاع پرسی
asserted	دفاع کردن از
morote uke	دفاع با دست
morote uke	دفاع دوتایی
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
meran defence	دفاع مران
advocating	دفاع کردن
defensible	قابل دفاع
philidor's defence	دفاع فیلیدور
replication	رونوشت دفاع
untenable	غیرقابل دفاع
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
defends	دفاع کردن
defends	دفاع کردن از
defending	دفاع کردن
defending	دفاع کردن از
defended	دفاع کردن
propugn	دفاع کردن از
position defense	دفاع یا پدافندثابت
position defense	دفاع موضعی
pierce the block	شکافتن دفاع
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
stand	دفاع مداوم
perceptual defense	دفاع ادراکی
pirc defence	دفاع پیرک
coverage	دفاع پوششی
plea of accused	دفاع متهم
polish defence	دفاع لهستانی
defended	دفاع کردن از
defend	دفاع کردن
defend	دفاع کردن از
say a good word for	دفاع کردن
opened	بی دفاع واریز نش
opens	خط بازبی دفاع
opens	بی دفاع واریز نش
advocate	دفاع کردن
secretary of defence	وزیر دفاع
secretary of state for defence	وزیر دفاع
secretary of defense	وزیر دفاع
opened	خط بازبی دفاع
russian defence	دفاع روسی
robatsch defence	دفاع روباتش
daylight	نفوذ در دفاع
penetrates	نفوذ در دفاع
penetrated	نفوذ در دفاع
penetrate	نفوذ در دفاع
open	خط بازبی دفاع
open	بی دفاع واریز نش
right of self defence	حق دفاع مشروع
right of self preservation	حق دفاع از خود
self defence	دفاع مشروع
extended defense	دفاع گسترده
defense in place	دفاع در محل
defense in depth	دفاع در عمق
parry of debate	دفاع درمنافره
tenability	دفاع پذیری
defensive board	دفاع سبد
deliberate defense	دفاع بافرصت
ego defence	دفاع خود
dutch attack	دفاع برد
double guard	دفاع با دو دست
dory defence	دفاع دوری
deraign	دفاع کردن
department of defense	وزارت دفاع
openings	شکافتن دفاع
opening	شکافتن دفاع
dog	دفاع بسته
dogging	دفاع بسته
dogs	دفاع بسته
d. armour	اسلحه دفاع
the right of self-defence	حق دفاع از خود
damiano's defence	دفاع دامیانو
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
answers	دفاع کردن
answering	دفاع کردن
answered	دفاع کردن
answer	دفاع کردن
to defend [from]	دفاع کردن [از]
achi komi	دفاع فشاری
backfield	دفاع نفوذی
ball hawking	دفاع خوب
composite defense	دفاع مرکب
closed variation	دفاع تاراش
classical variation	دفاع ارتدوکس
defendant	دفاع کننده
defendants	دفاع کننده
catenaccio	دفاع بتونی
alekhine's defence	دفاع الخین
buckler	دفاع کردن
indefensible	غیرقابل دفاع
defensive	منطقه دفاع
benoni defence	دفاع بنونی
active defense	دفاع عامل
zone	دفاع منطقهای
pleaded	دفاع کردن
two knights' defence	دفاع دو اسب
janisch defence	دفاع شلیمان
war department	وزارت دفاع
pleads	دفاع کردن
to make a d.	دفاع کردن
ward off	دفاع کردن
plead	دفاع کردن
vindicative	دفاع کننده
indefensibility	دفاع ناپذیری
self-defence	دفاع از خود
janisch defence	دفاع یانیش
internal defense	دفاع داخلی
uchi uke	دفاع از داخل
implead	دفاع کردن
to stick up for	دفاع کردن از
two man block	دفاع دونفره
zones	دفاع منطقهای
defensible	دفاع پذیر
fencible	قابل دفاع
age ake	دفاع بالارونده
zone defence	دفاع منطقهای
yogoslav defence	دفاع پیرک
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
hasty defense	دفاع تعجیلی
defensible	دفاع کردنی
in self defence	برای دفاع
national defense	دفاع ملی
fullback	دفاع پوششی
three man block	دفاع سه نفره
parries	سد کردن دفاع مستقیم
bayed	دفاع کردن درمقابل
bays	دفاع کردن درمقابل
back checker	بازگشته برای دفاع
indefensibly	بطور دفاع ناپذیر
baying	دفاع کردن درمقابل
indian defence	دفاع هندی شطرنج
petrov	دفاع پتروف یا روسی
kake uke	دفاع قلاب وار
all around defense	دفاع دورتا دور
joke opening	دفاع مدرن شطرنج
kevitz trajkovic defence	دفاع کویتس- تراکوویچ
press	فشار روی دفاع
passive defense	دفاع غیر عامل
line backing	دفاع پشت خط تجمع
parried	سد کردن دفاع مستقیم
assert oneself	از حق خود دفاع کردن
caro kann defence	دفاع کارو- کان