Dictiornary-Farsi | دفاع بسته در روی لوپس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
closed defence	دفاع بسته در روی لوپس


Other Matches

cozio defence	دفاع کوتسیو در روی لوپس
bord's defence	دفاع برد در روی لوپس
morphy's defence	دفاع مورفی در روی لوپس شطرنج
dogs	دفاع بسته
dogging	دفاع بسته
dog	دفاع بسته
ruy lopez	روی لوپس
lopez bishop	فیل لوپس
ruy lopez opening	گشایش روی لوپس
marshall attack	حمله مارشال در روی لوپس
noah's ark trap	دام کشتی نوح در روی لوپس
spanish game	بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
breslau variation	واریاسیون برسلاو در روس لوپس شطرنج
samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
packets	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense	دفاع وزارت دفاع
gift wrap	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
slated items	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
fencing	دفاع
vindication	دفاع
apologia	دفاع
apologias	دفاع
pleading	دفاع
munition	دفاع
advocation	دفاع
block	دفاع
defenses	دفاع
uncovered	بی دفاع
tae	دفاع با پا
parried	دفاع
parry	دفاع
blocked	دفاع
blocks	دفاع
one man block	تک دفاع
parrying	دفاع
defend	دفاع
defended	دفاع
defending	دفاع
defends	دفاع
defence	دفاع
parries	دفاع
answered	دفاع
answer	دفاع
czech defence	دفاع چک
defense	دفاع
advocacy	دفاع
answering	دفاع
answers	دفاع
fullback	دفاع پوششی
to make a d.	دفاع کردن
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
zone defence	دفاع منطقهای
pleads	دفاع کردن
say a good word for	دفاع کردن
pleaded	دفاع کردن
plead	دفاع کردن
secretary of defense	وزیر دفاع
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
soto uke	دفاع از خارج
untenable	غیرقابل دفاع
answering	دفاع کردن
secretary of defence	وزیر دفاع
secretary of state for defence	وزیر دفاع
legitimate defence	دفاع مشروع
fencible	قابل دفاع
double guard	دفاع با دو دست
dory defence	دفاع دوری
position defense	دفاع یا پدافندثابت
position defense	دفاع موضعی
polish defence	دفاع لهستانی
deraign	دفاع کردن
plea of accused	دفاع متهم
pirc defence	دفاع پیرک
advocating	دفاع کردن
dutch attack	دفاع برد
tenability	دفاع پذیری
extended defense	دفاع گسترده
russian defence	دفاع روسی
right of self preservation	حق دفاع از خود
right of self defence	حق دفاع مشروع
replication	رونوشت دفاع
three man block	دفاع سه نفره
yogoslav defence	دفاع پیرک
propugn	دفاع کردن از
answered	دفاع کردن
self defence	دفاع مشروع
defending	دفاع کردن از
sham plea	دفاع پوچ
defended	دفاع کردن
defended	دفاع کردن از
kwon	دفاع با دست
defend	دفاع کردن
defend	دفاع کردن از
asserted	دفاع کردن از
defending	دفاع کردن
kake uke	دفاع قلابی
in self defence	برای دفاع
implead	دفاع کردن
janisch defence	دفاع شلیمان
assert	دفاع کردن از
juji uke	دفاع ضربدری
ego defence	دفاع خود
defends	دفاع کردن
defends	دفاع کردن از
daylight	نفوذ در دفاع
penetrates	نفوذ در دفاع
sham plea	دفاع ناموجه
uchi uke	دفاع از داخل
semi circular parry	دفاع نیمدایره
self protection	دفاع از نفس
vindicative	دفاع کننده
ward off	دفاع کردن
war department	وزارت دفاع
two man block	دفاع دونفره
two knights' defence	دفاع دو اسب
penetrated	نفوذ در دفاع
penetrate	نفوذ در دفاع
asserting	دفاع کردن از
to stick up for	دفاع کردن از
asserts	دفاع کردن از
simple parry	دفاع ساده
answers	دفاع کردن
hasty defense	دفاع تعجیلی
indefensibility	دفاع ناپذیری
benoni defence	دفاع بنونی
catenaccio	دفاع بتونی
damiano's defence	دفاع دامیانو
answer	دفاع کردن
self-defence	دفاع از خود
d. armour	اسلحه دفاع
robatsch defence	دفاع روباتش
open	بی دفاع واریز نش
classical variation	دفاع ارتدوکس
to defend [from]	دفاع کردن [از]
the right of self-defence	حق دفاع از خود
makki	دفاع کردن
opened	بی دفاع واریز نش
opened	خط بازبی دفاع
buckler	دفاع کردن
offensive block	دفاع تهاجمی
janisch defence	دفاع یانیش
composite defense	دفاع مرکب
meran defence	دفاع مران
zones	دفاع منطقهای
zone	دفاع منطقهای
internal defense	دفاع داخلی
summetrical defence	دفاع متقارن
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
closed variation	دفاع تاراش
morote uke	دفاع دوتایی
morote uke	دفاع با دست
national defense	دفاع ملی
national defence	دفاع ملی
nagashi uke	دفاع پرسی
open	خط بازبی دفاع
opening	شکافتن دفاع
openings	شکافتن دفاع
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
fend	دفاع کردن
defensive board	دفاع سبد
advocates	دفاع کردن
advocate	دفاع کردن
special plea	دفاع خاص
stand	دفاع مداوم
parry of debate	دفاع درمنافره
advocated	دفاع کردن
defensive	منطقه دفاع
indefensible	غیرقابل دفاع
pierce the block	شکافتن دفاع
philidor's defence	دفاع فیلیدور
defendant	دفاع کننده
defendants	دفاع کننده
coverage	دفاع پوششی
perceptual defense	دفاع ادراکی
department of defense	وزارت دفاع
deliberate defense	دفاع بافرصت
defense in place	دفاع در محل
achi komi	دفاع فشاری
defensible	دفاع پذیر
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
opens	بی دفاع واریز نش
defensible	دفاع کردنی
defensible	قابل دفاع
backfield	دفاع نفوذی
ball hawking	دفاع خوب
alekhine's defence	دفاع الخین
age ake	دفاع بالارونده
defense in depth	دفاع در عمق
active defense	دفاع عامل
opens	خط بازبی دفاع
spike over the block	ابشار از بالای دفاع
kevitz trajkovic defence	دفاع کویتس- تراکوویچ