English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
defense دفاع توپزن از میله ها
Search result with all words
castle میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castles میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
Other Matches
down میله افتاده واخراج توپزن
bowled باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
send down پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
popping crease خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
leg break بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
striker توپ زن هنگام دفاع از میله
strikers توپ زن هنگام دفاع از میله
sweeper اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
mid wicket توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
samisch variation واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
tenpin میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feint حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting حرکت از میله بالا به میله پایین
feints حرکت از میله بالا به میله پایین
shaft میله ستون میله چاه
shafts میله ستون میله چاه
defense دفاع وزارت دفاع
one on one دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
standard دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
backstop توپزن
batsman توپزن
batsmen توپزن
control توپزن دقیق
controlling توپزن دقیق
baulking خطای توپزن
baulks خطای توپزن
baulked خطای توپزن
stonewaller توپزن تدافعی
controls توپزن دقیق
balked خطای توپزن
balking خطای توپزن
balk خطای توپزن
batteries توپزن و توپگیر
battery توپزن و توپگیر
balks خطای توپزن
banjo hitter توپزن ضعیف
on drive ضربه بسمت توپزن
ground محل ایستادن توپزن
stump سوزاندن توپزن کریکت
stumps سوزاندن توپزن کریکت
stumping سوزاندن توپزن کریکت
stumped سوزاندن توپزن کریکت
dismissing سوزاندن توپزن و اخراج او
counting تعداد امتیاز توپزن
counts تعداد امتیاز توپزن
duckings اخراج توپزن بی امتیاز
ducked اخراج توپزن بی امتیاز
duck اخراج توپزن بی امتیاز
catcher توپگیر پشت سر توپزن
doubled up توپزن 0001امتیازی فصل
ducks اخراج توپزن بی امتیاز
fine leg محل پشت سر توپزن
doubled توپزن 0001امتیازی فصل
dismisses سوزاندن توپزن و اخراج او
dismiss سوزاندن توپزن و اخراج او
counted تعداد امتیاز توپزن
count تعداد امتیاز توپزن
take a wicket سوزاندن توپزن کریکت
double توپزن 0001امتیازی فصل
leg hit ضربه بسمت محدوده توپزن
ball توپ دور از دسترس توپزن
night watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
out of one's ground تجاوز توپزن از محل ایستادن
beanball توپی که هدف ان سر توپزن باشد
complete game یک بازی کامل از طرف توپزن
night-watchmen توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
handle the ball دست زدن توپزن به توپ
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
comebacker ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
fine ضربه توپزن به پشت منطقه خود
opener هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
cleanup توپزن چهارم که معمولا قوی است
sillier بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
finest ضربه توپزن به پشت منطقه خود
yorked توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
fined ضربه توپزن به پشت منطقه خود
silly بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
silliest بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
half century 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
skittle سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
third man محل توپگیر دور از توپزن کریکت
dig in جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
coacher یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
bean ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
throw out سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
beans ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
inswinger توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
late cut ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
leg glance ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
cover point محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
square leg محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
long off موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
leg theory روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
leg before wicket حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
called strick پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
innings نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
long hop توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
long on موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
pitches بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
off spin چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
steals از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
pitch بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
steal از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
brush back پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
designated hitter بازیگر تعیین شده بعنوان توپزن بجای توپ انداز
coacher مامور علامت دادن ازمربی به توپزن فعال بیس بال
leg before ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
half volley پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
leg bye امتیاز با دویدن در نتیجه خوردن توپ به بدن توپزن ومنحرف شدن ان
outed مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
out- مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
out مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
bunter توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
bumper توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumpers توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bye صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
wide توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
widest توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
outfield محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
block دفاع
fencing دفاع
apologia دفاع
blocked دفاع
defends دفاع
defence دفاع
defenses دفاع
defending دفاع
defended دفاع
blocks دفاع
uncovered بی دفاع
tae دفاع با پا
parrying دفاع
parry دفاع
parries دفاع
defend دفاع
parried دفاع
apologias دفاع
vindication دفاع
advocacy دفاع
advocation دفاع
czech defence دفاع چک
one man block تک دفاع
answers دفاع
pleading دفاع
defense دفاع
answer دفاع
answered دفاع
munition دفاع
answering دفاع
dutch attack دفاع برد
soto uke دفاع از خارج
assert دفاع کردن از
extended defense دفاع گسترده
ego defence دفاع خود
asserted دفاع کردن از
asserting دفاع کردن از
sham plea دفاع پوچ
deraign دفاع کردن
nagashi uke دفاع پرسی
dory defence دفاع دوری
pleads دفاع کردن
pleaded دفاع کردن
double guard دفاع با دو دست
plead دفاع کردن
simple parry دفاع ساده
morote uke دفاع دوتایی
asserts دفاع کردن از
fencible قابل دفاع
advocating دفاع کردن
advocates دفاع کردن
stand دفاع مداوم
indefensibility دفاع ناپذیری
coverage دفاع پوششی
internal defense دفاع داخلی
janisch defence دفاع یانیش
untenable غیرقابل دفاع
janisch defence دفاع شلیمان
juji uke دفاع ضربدری
kake uke دفاع قلابی
legitimate defence دفاع مشروع
kwon دفاع با دست
benoni defence دفاع بنونی
in self defence برای دفاع
implead دفاع کردن
advocated دفاع کردن
advocate دفاع کردن
mikazuki uke ushiro geri دفاع هلالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com