English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
attack block دفاع روی تور والیبال
Other Matches
samisch variation واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
volleyball والیبال
volley ball والیبال
volleyball بازی والیبال
power volleyball والیبال قدرتی
volleyball court زمین والیبال
widest خط کناری والیبال
wider خط کناری والیبال
volleyball net تور والیبال
wide خط کناری والیبال
referee داور بالای والیبال
baselines خط انتهای زمین والیبال
change of service تعویض سرویس والیبال
refereed داور بالای والیبال
refereeing داور بالای والیبال
referees داور بالای والیبال
baseline خط انتهای زمین والیبال
back line player بازیگر خط عقب والیبال
hook service سرویس برگردان والیبال
rolls چرخش توپ والیبال
roll چرخش توپ والیبال
height of the volleyball net بلندای تور والیبال
rolled چرخش توپ والیبال
forwards سه بازیگر جلوی تور والیبال
back zone منطقه عقب زمین والیبال
blocker مدافع روی تور والیبال
contact with the net خطای تماس با تور والیبال
upper edge of the net نوار بالای تور والیبال
boundry lines خطوط اطراف زمین والیبال
He plays a beautiful game of volleyball. مثل ماه والیبال بازی می کند
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
net cord کابل یا سیم بالای تور والیبال
one on one دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense دفاع وزارت دفاع
center forward نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
net antena انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
toss a coin for choice of service of cou شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
scrimmages بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmage بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
fly فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
self defense دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
netball بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
rotation چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
floater هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
holding گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
fives هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
insides ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
pleading دفاع
advocacy دفاع
tae دفاع با پا
parrying دفاع
fencing دفاع
parry دفاع
parries دفاع
advocation دفاع
parried دفاع
one man block تک دفاع
uncovered بی دفاع
defence دفاع
defends دفاع
answer دفاع
defense دفاع
vindication دفاع
answering دفاع
answered دفاع
czech defence دفاع چک
block دفاع
answers دفاع
munition دفاع
apologias دفاع
defend دفاع
defended دفاع
defending دفاع
apologia دفاع
blocked دفاع
blocks دفاع
defenses دفاع
plea of accused دفاع متهم
hasty defense دفاع تعجیلی
alekhine's defence دفاع الخین
propugn دفاع کردن از
meran defence دفاع مران
defensive منطقه دفاع
defendants دفاع کننده
anti menchanized defense دفاع ضدمکانیزه
polish defence دفاع لهستانی
position defense دفاع موضعی
position defense دفاع یا پدافندثابت
age ake دفاع بالارونده
right of self preservation حق دفاع از خود
russian defence دفاع روسی
robatsch defence دفاع روباتش
indefensibility دفاع ناپذیری
in self defence برای دفاع
closed variation دفاع تاراش
right of self defence حق دفاع مشروع
implead دفاع کردن
replication رونوشت دفاع
achi komi دفاع فشاری
active defense دفاع عامل
fullback دفاع پوششی
to defend [from] دفاع کردن [از]
indefensible غیرقابل دفاع
backfield دفاع نفوذی
d. armour اسلحه دفاع
national defence دفاع ملی
defense in place دفاع در محل
national defense دفاع ملی
juji uke دفاع ضربدری
catenaccio دفاع بتونی
defensive board دفاع سبد
deliberate defense دفاع بافرصت
nagashi uke دفاع پرسی
classical variation دفاع ارتدوکس
defense in depth دفاع در عمق
makki دفاع کردن
mikazuki uke ushiro geri دفاع هلالی
damiano's defence دفاع دامیانو
dutch attack دفاع برد
kwon دفاع با دست
kake uke دفاع قلابی
composite defense دفاع مرکب
morote uke دفاع با دست
department of defense وزارت دفاع
deraign دفاع کردن
extended defense دفاع گسترده
perceptual defense دفاع ادراکی
philidor's defence دفاع فیلیدور
pierce the block شکافتن دفاع
benoni defence دفاع بنونی
pillsbury defence دفاع پیلزبری
ball hawking دفاع خوب
fencible قابل دفاع
legitimate defence دفاع مشروع
parry of debate دفاع درمنافره
internal defense دفاع داخلی
dory defence دفاع دوری
double guard دفاع با دو دست
janisch defence دفاع شلیمان
janisch defence دفاع یانیش
buckler دفاع کردن
offensive block دفاع تهاجمی
morote uke دفاع دوتایی
ego defence دفاع خود
pirc defence دفاع پیرک
defendant دفاع کننده
two knights' defence دفاع دو اسب
defend دفاع کردن
defend دفاع کردن از
daylight نفوذ در دفاع
penetrates نفوذ در دفاع
penetrated نفوذ در دفاع
penetrate نفوذ در دفاع
ward off دفاع کردن
war department وزارت دفاع
yogoslav defence دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence دفاع پیرک
defended دفاع کردن از
defended دفاع کردن
two man block دفاع دونفره
stand دفاع مداوم
coverage دفاع پوششی
uchi uke دفاع از داخل
untenable غیرقابل دفاع
vindicative دفاع کننده
zone دفاع منطقهای
defends دفاع کردن از
defending دفاع کردن
defending دفاع کردن از
zone defence دفاع منطقهای
fend دفاع کردن
the right of self-defence حق دفاع از خود
openings شکافتن دفاع
opening شکافتن دفاع
answers دفاع کردن
answering دفاع کردن
answered دفاع کردن
answer دفاع کردن
zones دفاع منطقهای
defensible قابل دفاع
defensible دفاع پذیر
defensible دفاع کردنی
self-defence دفاع از خود
to stick up for دفاع کردن از
sham plea دفاع پوچ
asserts دفاع کردن از
plead دفاع کردن
asserting دفاع کردن از
assert دفاع کردن از
special plea دفاع خاص
pleaded دفاع کردن
asserted دفاع کردن از
summetrical defence دفاع متقارن
secretary of defence وزیر دفاع
soto uke دفاع از خارج
semi circular parry دفاع نیمدایره
self protection دفاع از نفس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com