Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
three man block
دفاع سه نفره
Other Matches
scull
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculled
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculling
مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
darts
پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
samisch variation
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
one on one
دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense
دفاع وزارت دفاع
self defense
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
three handed
سه نفره
one man
یک نفره
one-man
یک نفره
two some
دو نفره
double
دو نفره
one handed
یک نفره
single
یک نفره
a single room
یک اتاق یک نفره
bob
لوژ 2 یا 4 نفره
bobbing
لوژ 2 یا 4 نفره
bobs
لوژ 2 یا 4 نفره
fours
قایقرانی 4 نفره
four
قایق 4 نفره
solitaire
بازی یک نفره
solitaires
بازی یک نفره
bobsleds
لوژ 2 یا 4 نفره
single
قایق یک نفره
touring car
اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
tandem
مسابقه دو نفره
a double bed
یک تخت دو نفره
luge
لوژ یک نفره
a double room
یک اتاق دو نفره
a sinlge room
یک اتاق یک نفره
bobsled
لوژ 2 یا 4 نفره
tandems
مسابقه دو نفره
boblet
لوژ 2 نفره
five man line
خط دفاعی 5 نفره
odd front
خط دفاعی 4 نفره
double tent
چادر دو نفره
tempests
نوعی قایق 2 نفره
dragon
قایق مسابقهای 3 نفره
quadruple scylls
مسابقه قایقهای 4 نفره
two seater
اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
tempest
نوعی قایق 2 نفره
wherry
قایق باریک یک نفره
four man team
تیم چهار نفره
I'd like a double room
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
jitterbug
نوعی رقص دو نفره
dragons
قایق مسابقهای 3 نفره
eights
مسابقه پاروزنی 8 نفره
six man football
فوتبال دو تیم 6 نفره
two person zero sum game
بازی دو نفره با مجموع صفر
flying dutchman
قایق بادبان دار 3 نفره
I'd like a double bed room.
من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
to go away in a foursome
چهار نفره سفر کردن
two person game
بازی دو نفره در تئوری بازیها
helicopter double rescue harness
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
A pot of tea for 4, please.
لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
tetherball
نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
elevens
تیم 11 نفره هاکی روی چمن
mixed foursome
بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
mixed doubles
پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
australian pursuit
مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
sprint relay
مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
buddy system
شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
eleven
تیم 11 نفره هاکی روی چمن
foursomes
مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
double up
در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
foursome
مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
baseball
بازی بین دو تیم 9 نفره با چوب و توپ
curling
بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
hurling
نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
speedway
مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
spinner play
حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
handball
بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
lawn bowling
بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
team roping
مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
skittles
بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
doubled up
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
lacrosse
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
answered
دفاع
defending
دفاع
defenses
دفاع
defense
دفاع
tae
دفاع با پا
czech defence
دفاع چک
advocacy
دفاع
fencing
دفاع
one man block
تک دفاع
answering
دفاع
block
دفاع
answers
دفاع
blocked
دفاع
defence
دفاع
defend
دفاع
blocks
دفاع
munition
دفاع
defended
دفاع
defends
دفاع
parried
دفاع
parries
دفاع
parry
دفاع
advocation
دفاع
vindication
دفاع
parrying
دفاع
pleading
دفاع
apologias
دفاع
apologia
دفاع
answer
دفاع
uncovered
بی دفاع
position defense
دفاع یا پدافندثابت
polish defence
دفاع لهستانی
position defense
دفاع موضعی
opening
شکافتن دفاع
defense in place
دفاع در محل
defense in depth
دفاع در عمق
damiano's defence
دفاع دامیانو
replication
رونوشت دفاع
propugn
دفاع کردن از
right of self defence
حق دفاع مشروع
catenaccio
دفاع بتونی
secretary of state for defence
وزیر دفاع
secretary of defense
وزیر دفاع
self defence
دفاع مشروع
zones
دفاع منطقهای
buckler
دفاع کردن
self protection
دفاع از نفس
semi circular parry
دفاع نیمدایره
sham plea
دفاع ناموجه
secretary of defence
وزیر دفاع
zone
دفاع منطقهای
scandinavian defence
دفاع اسکاندیناویایی
classical variation
دفاع ارتدوکس
openings
شکافتن دفاع
right of self preservation
حق دفاع از خود
robatsch defence
دفاع روباتش
russian defence
دفاع روسی
composite defense
دفاع مرکب
closed variation
دفاع تاراش
d. armour
اسلحه دفاع
plea of accused
دفاع متهم
internal defense
دفاع داخلی
morote uke
دفاع با دست
indefensibility
دفاع ناپذیری
in self defence
برای دفاع
implead
دفاع کردن
national defence
دفاع ملی
national defense
دفاع ملی
answered
دفاع کردن
janisch defence
دفاع یانیش
janisch defence
دفاع شلیمان
morote uke
دفاع دوتایی
makki
دفاع کردن
meran defence
دفاع مران
legitimate defence
دفاع مشروع
mikazuki uke ushiro geri
دفاع هلالی
kwon
دفاع با دست
answer
دفاع کردن
kake uke
دفاع قلابی
juji uke
دفاع ضربدری
hasty defense
دفاع تعجیلی
offensive block
دفاع تهاجمی
pirc defence
دفاع پیرک
double guard
دفاع با دو دست
dory defence
دفاع دوری
deraign
دفاع کردن
department of defense
وزارت دفاع
deliberate defense
دفاع بافرصت
defensive board
دفاع سبد
dutch attack
دفاع برد
ego defence
دفاع خود
pillsbury defence
دفاع پیلزبری
answering
دفاع کردن
fullback
دفاع پوششی
parry of debate
دفاع درمنافره
answers
دفاع کردن
defensible
قابل دفاع
fencible
قابل دفاع
philidor's defence
دفاع فیلیدور
extended defense
دفاع گسترده
pierce the block
شکافتن دفاع
perceptual defense
دفاع ادراکی
sham plea
دفاع پوچ
asserting
دفاع کردن از
advocates
دفاع کردن
defending
دفاع کردن
defends
دفاع کردن از
defends
دفاع کردن
stand
دفاع مداوم
dogs
دفاع بسته
dogging
دفاع بسته
dog
دفاع بسته
defendant
دفاع کننده
defendants
دفاع کننده
defend
دفاع کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com