Dictiornary-Farsi | دفاع ناپذیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
indefensibility	دفاع ناپذیری


Other Matches

inexpiably	بطور کفاره ناپذیری بطورجبران ناپذیری
samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense	دفاع وزارت دفاع
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
illimitableness	حد ناپذیری
illimitability	حد ناپذیری
imperviousness	نم ناپذیری
indissolubility	حل ناپذیری
impassibility	تحمل ناپذیری
irremediableness	چاره ناپذیری
irremissibility	بخشش ناپذیری
irresistibility	ایستادگی ناپذیری
irreparableness	جبران ناپذیری
irrefutability	انکار ناپذیری
irreducibility	تحویل ناپذیری
immeusurableness	پیمایش ناپذیری
untouchability	لمس ناپذیری
immeasurability	پیمایش ناپذیری
intolerability	تحمل ناپذیری
invariance	تغییر ناپذیری
invincibility	شکست ناپذیری
irreconcilability	وفق ناپذیری
irreconcilability	اصلاح ناپذیری
irreconcilableness	وفق ناپذیری
irreconcilableness	اصلاح ناپذیری
irresistibility	مقاومت ناپذیری
irretrievability	جبران ناپذیری
elastance	برق ناپذیری
abclution	فرهنگ ناپذیری
impossibility	امکان ناپذیری
inaccessibility	دسترسی ناپذیری
inaccessibility	ارتباط ناپذیری
rigidity	انعطاف ناپذیری
inflexibility	انعطاف ناپذیری
immobility	تحرک ناپذیری
invulnerability	اسیب ناپذیری
achromatisation	رنگ ناپذیری
achromatization	رنگ ناپذیری
achromatism	رنگ ناپذیری
inseparability	تجزیه ناپذیری
irreversibility	برگشت ناپذیری
irrevocability	برگشت ناپذیری
irretrievability	چاره ناپذیری
chalktest	ازمایش اب ناپذیری با گچ
nonadditivity	جمع ناپذیری
permeability	نفود ناپذیری
acoria	سیری ناپذیری
inevitability	چاره ناپذیری
inscrutability	تفحص ناپذیری
indiscerptibility	تجزیه ناپذیری
insuperability	شکست ناپذیری
indestructibility	فنا ناپذیری
indescribability	وصف ناپذیری
intangibility	لمس ناپذیری
interminableness	پایان ناپذیری
indefensibility	تصدیق ناپذیری
indefatigability	خستگی ناپذیری
incurability	علاج ناپذیری
incorruption	فساد ناپذیری
indisputability	بحث ناپذیری
indomitability	تسخیر ناپذیری
ineffability	وصف ناپذیری
insatiability	تسکین ناپذیری
infallibly	لغزش ناپذیری
inextensibility	انبساط ناپذیری
inexpressibility	بیان ناپذیری
inexpiableness	مرمت ناپذیری
inexpiableness	کفاره ناپذیری
inerrable	لغزش ناپذیری
inerrability	لغزش ناپذیری
inelasticity	کشش ناپذیری
inexplicability	توضیح ناپذیری
incorrigibility	اصلاح ناپذیری
incondensability	انقباض ناپذیری
mortmain	انتقال ناپذیری
impermeability	نشت ناپذیری
irremediableness	علاج ناپذیری
impenetrableness	سرایت ناپذیری
impenetrability	نفوذ ناپذیری
imperviousness	سرایت ناپذیری
imperviousness	نفوذ ناپذیری
impenetrableness	خلول ناپذیری
impassiveness	تالم ناپذیری
inalterability	تغییر ناپذیری
immiscibility	امتزاج ناپذیری
incompressibility	تراکم ناپذیری
incomparability	مقایسه ناپذیری
incommutability	تخفیف ناپذیری
incommutability	تبدیل ناپذیری
immutability	تغییر ناپذیری
wage rigidity	انعطاف ناپذیری مزد
modulus of incompressibility	ضریب فشار ناپذیری
rigidity of wages	انعطاف ناپذیری مزدها
rigidity of prices	انعطاف ناپذیری قیمت ها
price rigidity	انعطاف ناپذیری قیمت
impermeability	نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
indispensability	چاره ناپذیری اقتضا
elastivity	واحد برق ناپذیری
impermeability	نفوذ ناپذیری ناتراوایی
factorial invariance	تغییر ناپذیری عاملی
incommensurability	عدم تقارن سنجش ناپذیری
impalpability	دارای خصوصیات لمس ناپذیری
implacability	تسکین ناپذیری کینه توزی
imperturbableness	خون سردی تشویش ناپذیری
unattainbility of absolute zero	دسترس ناپذیری صفر مطلق
impassablility	امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
impenitence	بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
undisputed	بی چون وچرابی بحث ناپذیری مسلم بودن
hydraulic fluid	سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
anoxia	فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
fencing	دفاع
parrying	دفاع
blocks	دفاع
blocked	دفاع
one man block	تک دفاع
defenses	دفاع
block	دفاع
advocation	دفاع
defended	دفاع
defend	دفاع
uncovered	بی دفاع
defending	دفاع
parried	دفاع
parries	دفاع
defends	دفاع
defence	دفاع
apologias	دفاع
apologia	دفاع
parry	دفاع
czech defence	دفاع چک
advocacy	دفاع
pleading	دفاع
answers	دفاع
defense	دفاع
answering	دفاع
answered	دفاع
answer	دفاع
tae	دفاع با پا
munition	دفاع
vindication	دفاع
damiano's defence	دفاع دامیانو
kake uke	دفاع قلابی
defensive board	دفاع سبد
kwon	دفاع با دست
deraign	دفاع کردن
d. armour	اسلحه دفاع
defending	دفاع کردن
deliberate defense	دفاع بافرصت
department of defense	وزارت دفاع
legitimate defence	دفاع مشروع
defending	دفاع کردن از
janisch defence	دفاع یانیش
defends	دفاع کردن از
janisch defence	دفاع شلیمان
juji uke	دفاع ضربدری
ego defence	دفاع خود
makki	دفاع کردن
defense in depth	دفاع در عمق
extended defense	دفاع گسترده
defense in place	دفاع در محل
double guard	دفاع با دو دست
dory defence	دفاع دوری
fencible	قابل دفاع
defends	دفاع کردن
fullback	دفاع پوششی
dutch attack	دفاع برد
zones	دفاع منطقهای
self-defence	دفاع از خود
zone	دفاع منطقهای
the right of self-defence	حق دفاع از خود
openings	شکافتن دفاع
two man block	دفاع دونفره
answer	دفاع کردن
answered	دفاع کردن
answering	دفاع کردن
answers	دفاع کردن
opening	شکافتن دفاع
defensible	دفاع کردنی
in self defence	برای دفاع
penetrate	نفوذ در دفاع
penetrated	نفوذ در دفاع
penetrates	نفوذ در دفاع
daylight	نفوذ در دفاع
defend	دفاع کردن از
hasty defense	دفاع تعجیلی
defend	دفاع کردن
defended	دفاع کردن از
vindicative	دفاع کننده
ward off	دفاع کردن
war department	وزارت دفاع
implead	دفاع کردن
defensible	دفاع پذیر
defensible	قابل دفاع
zone defence	دفاع منطقهای
fend	دفاع کردن
yogoslav defence	دفاع پیرک
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو

indefensibility

دفاع ناپذیری