Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (2 milliseconds)
English	Persian
pirc defence	دفاع پیرک
yogoslav defence	دفاع پیرک
Search result with all words
pirc variation	واریاسیون پیرک در دفاع نیمزوهندی
Other Matches
samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
defense	دفاع وزارت دفاع
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
blocked	دفاع
munition	دفاع
parried	دفاع
parries	دفاع
one man block	تک دفاع
parry	دفاع
parrying	دفاع
block	دفاع
pleading	دفاع
blocks	دفاع
defend	دفاع
uncovered	بی دفاع
defenses	دفاع
defence	دفاع
defends	دفاع
defending	دفاع
advocation	دفاع
defended	دفاع
apologias	دفاع
apologia	دفاع
vindication	دفاع
answering	دفاع
tae	دفاع با پا
advocacy	دفاع
czech defence	دفاع چک
defense	دفاع
fencing	دفاع
answer	دفاع
answers	دفاع
answered	دفاع
self protection	دفاع از نفس
zone defence	دفاع منطقهای
secretary of defence	وزیر دفاع
to stick up for	دفاع کردن از
age ake	دفاع بالارونده
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
pleads	دفاع کردن
pleaded	دفاع کردن
plead	دفاع کردن
secretary of state for defence	وزیر دفاع
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
defensive	منطقه دفاع
self defence	دفاع مشروع
defendants	دفاع کننده
meran defence	دفاع مران
defendant	دفاع کننده
makki	دفاع کردن
dogs	دفاع بسته
vindicative	دفاع کننده
achi komi	دفاع فشاری
dogging	دفاع بسته
dog	دفاع بسته
ward off	دفاع کردن
war department	وزارت دفاع
active defense	دفاع عامل
indefensible	غیرقابل دفاع
janisch defence	دفاع شلیمان
double guard	دفاع با دو دست
fencible	قابل دفاع
soto uke	دفاع از خارج
fullback	دفاع پوششی
composite defense	دفاع مرکب
closed variation	دفاع تاراش
special plea	دفاع خاص
dory defence	دفاع دوری
classical variation	دفاع ارتدوکس
hasty defense	دفاع تعجیلی
simple parry	دفاع ساده
d. armour	اسلحه دفاع
damiano's defence	دفاع دامیانو
deraign	دفاع کردن
department of defense	وزارت دفاع
deliberate defense	دفاع بافرصت
defensive board	دفاع سبد
dutch attack	دفاع برد
defense in place	دفاع در محل
defense in depth	دفاع در عمق
ego defence	دفاع خود
summetrical defence	دفاع متقارن
extended defense	دفاع گسترده
implead	دفاع کردن
catenaccio	دفاع بتونی
kwon	دفاع با دست
backfield	دفاع نفوذی
legitimate defence	دفاع مشروع
sham plea	دفاع پوچ
sham plea	دفاع ناموجه
two knights' defence	دفاع دو اسب
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
two man block	دفاع دونفره
semi circular parry	دفاع نیمدایره
alekhine's defence	دفاع الخین
ball hawking	دفاع خوب
to make a d.	دفاع کردن
in self defence	برای دفاع
indefensibility	دفاع ناپذیری
buckler	دفاع کردن
internal defense	دفاع داخلی
janisch defence	دفاع یانیش
juji uke	دفاع ضربدری
tenability	دفاع پذیری
three man block	دفاع سه نفره
kake uke	دفاع قلابی
benoni defence	دفاع بنونی
uchi uke	دفاع از داخل
defended	دفاع کردن از
pierce the block	شکافتن دفاع
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
nagashi uke	دفاع پرسی
fend	دفاع کردن
defensible	قابل دفاع
defensible	دفاع پذیر
defensible	دفاع کردنی
defend	دفاع کردن
russian defence	دفاع روسی
perceptual defense	دفاع ادراکی
daylight	نفوذ در دفاع
penetrates	نفوذ در دفاع
penetrated	نفوذ در دفاع
penetrate	نفوذ در دفاع
to defend [from]	دفاع کردن [از]
philidor's defence	دفاع فیلیدور
the right of self-defence	حق دفاع از خود
plea of accused	دفاع متهم
robatsch defence	دفاع روباتش
openings	شکافتن دفاع
opening	شکافتن دفاع
propugn	دفاع کردن از
answers	دفاع کردن
answering	دفاع کردن
answered	دفاع کردن
answer	دفاع کردن
defend	دفاع کردن از
right of self preservation	حق دفاع از خود
self-defence	دفاع از خود
polish defence	دفاع لهستانی
position defense	دفاع موضعی
position defense	دفاع یا پدافندثابت
right of self defence	حق دفاع مشروع
zones	دفاع منطقهای
zone	دفاع منطقهای
replication	رونوشت دفاع
advocate	دفاع کردن
national defense	دفاع ملی
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
advocating	دفاع کردن
advocates	دفاع کردن
advocated	دفاع کردن
opens	بی دفاع واریز نش
opens	خط بازبی دفاع
morote uke	دفاع دوتایی
morote uke	دفاع با دست
asserts	دفاع کردن از
asserting	دفاع کردن از
asserted	دفاع کردن از
assert	دفاع کردن از
secretary of defense	وزیر دفاع
national defence	دفاع ملی
opened	بی دفاع واریز نش
opened	خط بازبی دفاع
coverage	دفاع پوششی
untenable	غیرقابل دفاع
offensive block	دفاع تهاجمی
defends	دفاع کردن
stand	دفاع مداوم
defends	دفاع کردن از
defending	دفاع کردن
parry of debate	دفاع درمنافره
say a good word for	دفاع کردن
open	خط بازبی دفاع
defended	دفاع کردن
open	بی دفاع واریز نش
defending	دفاع کردن از
drop the ball behind the block	جاخالی پشت دفاع
line backing	دفاع پشت خط تجمع
passive defense	دفاع غیر عامل
muniment	وسیله دفاع لوازم
se defedendo	در حین دفاع از خود
modern defence	دفاع مدرن شطرنج
block	دفاع در مقابل ابشار
queen's fianchetto defence	دفاع فیانکتوی وزیر
fegatello	فگاتلو در دفاع دواسب
indian defence	دفاع هندی شطرنج
pillsbury defence	دفاع کمبریج اسپرینگز
sicilian defence	دفاع سیسیلی شطرنج
moon doung makki	نوعی دفاع تکواندو
grunfeld's defence	دفاع گرونفلد شطرنج
joke opening	دفاع مدرن شطرنج
ministry of national defence	وزارت دفاع ملی
national defense	دفاع در سطح ملی
geitja makki	دفاع دوبله بحالت
kevitz trajkovic defence	دفاع کویتس- تراکوویچ
french defence	دفاع فرانسوی شطرنج
scandinavian defence	دفاع متقابل مرکزی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com