Total search result: 202 (18 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
extended defense |
دفاع گسترده |
|
|
Search result with all words |
|
nsfnet |
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد |
Other Matches |
|
samisch variation |
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج |
russian defence |
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو |
schleman defence |
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش |
one on one |
دفاع یارگری دفاع تک به تک |
defense |
دفاع وزارت دفاع |
self defense |
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود |
widespread |
گسترده |
extensive |
گسترده |
widespreading |
گسترده |
far reaching |
گسترده |
radiant |
گسترده |
palmate |
گسترده |
raft foundation |
پی گسترده |
scattered <adj.> |
گسترده |
porrect |
گسترده |
expanded type |
نوع گسترده |
expanded scope |
صفحه گسترده |
structural formula |
فرمول گسترده |
broad spectrum |
طیف گسترده |
broadminded |
گسترده اندیش |
wide area network |
شبکه گسترده |
extended family |
خانواده گسترده |
outstretched |
بیرون گسترده |
full sail |
بابادبانهای گسترده |
explode |
گسترده کردن |
exploded |
گسترده کردن |
patulously |
گسترده وار |
explodes |
گسترده کردن |
exploding |
گسترده کردن |
latitudinarian |
گسترده فکر |
distributed load |
گسترده بار |
latitudinal |
گسترده فکر |
spreadsheets |
صفحه گسترده |
spreadsheet |
صفحه گسترده |
distributed fire |
اتش گسترده |
palmated |
مانند کف دست گسترده |
splays |
باز کردن گسترده |
splaying |
باز کردن گسترده |
opened |
زمین باز گسترده |
splayed |
باز کردن گسترده |
three dimentional spreadsheet |
صفحه گسترده سه بعدی |
splay |
باز کردن گسترده |
graphics spreadsheet |
صفحه گسترده نگارهای |
quattro |
یک برنامه صفحه گسترده |
opens |
زمین باز گسترده |
under sail |
دارای بادبانهای گسترده |
spreadsheet program |
برنامه صفحه گسترده |
extended addressing |
ادرس دهی گسترده |
open |
زمین باز گسترده |
electronic spreadsheet |
صفحه گسترده الکترونیکی |
mans |
شبکه با گسترده محدود |
aperiodic antenna |
انتن با باند گسترده |
wide area telephone service |
سرویس تلفنی گسترده |
extended family system |
نظام فامیلی گسترده |
man |
شبکه با گسترده محدود |
broadband antenna |
انتن با باند گسترده |
broadband amplifier |
فزونساز باند گسترده |
uniformly distributed load |
بار گسترده یکنواخت |
uniformly distribution load |
بار گسترده یکنواخت |
metropolitan area network |
شبکه گسترده در مسافت محدود. |
stratus |
ابر گسترده ونزدیک بزمین |
total gross floor area |
سطح بنا با گسترده ساختمان |
spread eagle |
تصویر عقاب بال گسترده |
blank |
خانه خالی در صفحه گسترده |
PCMCIA |
که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد |
blankest |
خانه خالی در صفحه گسترده |
roll out |
ازتختخواب بیرون امدن گسترده شدن |
nimbostratus |
ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم |
spread eagle |
چاخان بصورت بال گسترده دراوردن |
cells |
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده |
cells |
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد |
cell |
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد |
cell |
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده |
alias |
وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود |
aliases |
وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود |
framework |
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند |
frameworks |
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند |
multiplan |
یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد |
XMS |
قوانینی که نحوه دستیابی برنامه یه حافظه گسترده در PC را بیان میکند |
anchor cell |
خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند |
lotuses |
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است |
smog |
میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است |
visicalc |
یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری |
lotus |
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است |
PCMCIA |
مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند |
Sun Microsystems |
شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود |
open |
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند |
opens |
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند |
opened |
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند |
ripple through effect |
نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود |
HSSI |
اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود |
absolute address |
مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود |
Micro Channel Architecture |
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA |
micro |
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است |
micros |
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است |
sail |
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن |
sailed |
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن |
sailings |
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن |
cell |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
cells |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
portability |
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند |
standard |
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد |
standards |
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد |
munition |
دفاع |
fencing |
دفاع |
one man block |
تک دفاع |
apologias |
دفاع |
apologia |
دفاع |
pleading |
دفاع |
czech defence |
دفاع چک |
vindication |
دفاع |
defense |
دفاع |
advocation |
دفاع |
blocks |
دفاع |
answers |
دفاع |
answered |
دفاع |
answer |
دفاع |
defenses |
دفاع |
answering |
دفاع |
defence |
دفاع |
defends |
دفاع |
blocked |
دفاع |
block |
دفاع |
tae |
دفاع با پا |
defend |
دفاع |
advocacy |
دفاع |
defended |
دفاع |
defending |
دفاع |
uncovered |
بی دفاع |
parry |
دفاع |
parries |
دفاع |
parried |
دفاع |
parrying |
دفاع |
DIF file |
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند |
yogoslav defence |
دفاع یوگوسلاو |
yogoslav defence |
دفاع پیرک |
zone defence |
دفاع منطقهای |
janisch defence |
دفاع یانیش |
ward off |
دفاع کردن |
to make a d. |
دفاع کردن |
to stick up for |
دفاع کردن از |
two knights' defence |
دفاع دو اسب |
two man block |
دفاع دونفره |
war department |
وزارت دفاع |
uchi uke |
دفاع از داخل |
fencible |
قابل دفاع |
vindicative |
دفاع کننده |
buckler |
دفاع کردن |
catenaccio |
دفاع بتونی |
d. armour |
اسلحه دفاع |
defense in place |
دفاع در محل |
deraign |
دفاع کردن |
damiano's defence |
دفاع دامیانو |
department of defense |
وزارت دفاع |
deliberate defense |
دفاع بافرصت |
defense in depth |
دفاع در عمق |
composite defense |
دفاع مرکب |
dory defence |
دفاع دوری |
dutch attack |
دفاع برد |
the right of self-defence |
حق دفاع از خود |
classical variation |
دفاع ارتدوکس |
ego defence |
دفاع خود |
double guard |
دفاع با دو دست |
closed variation |
دفاع تاراش |
defensive board |
دفاع سبد |
russian defence |
دفاع روسی |
perceptual defense |
دفاع ادراکی |
secretary of state for defence |
وزیر دفاع |
parry of debate |
دفاع درمنافره |
robatsch defence |
دفاع روباتش |
offensive block |
دفاع تهاجمی |
right of self preservation |
حق دفاع از خود |
national defense |
دفاع ملی |
national defence |
دفاع ملی |
nagashi uke |
دفاع پرسی |
secretary of defense |
وزیر دفاع |
philidor's defence |
دفاع فیلیدور |
pierce the block |
شکافتن دفاع |
pillsbury defence |
دفاع پیلزبری |
right of self defence |
حق دفاع مشروع |
replication |
رونوشت دفاع |
say a good word for |
دفاع کردن |
scandinavian defence |
دفاع اسکاندیناویایی |
secretary of defence |
وزیر دفاع |
propugn |
دفاع کردن از |
position defense |
دفاع یا پدافندثابت |
position defense |
دفاع موضعی |
polish defence |
دفاع لهستانی |
plea of accused |
دفاع متهم |
pirc defence |
دفاع پیرک |
morote uke |
دفاع با دست |
morote uke |
دفاع دوتایی |
mikazuki uke ushiro geri |
دفاع هلالی |
juji uke |
دفاع ضربدری |
janisch defence |
دفاع شلیمان |
summetrical defence |
دفاع متقارن |
internal defense |
دفاع داخلی |
indefensibility |
دفاع ناپذیری |
in self defence |
برای دفاع |
implead |
دفاع کردن |