Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
extended defense
دفاع گسترده
Search result with all words
nsfnet
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
Other Matches
samisch variation
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
one on one
دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense
دفاع وزارت دفاع
self defense
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
widespread
گسترده
extensive
گسترده
widespreading
گسترده
far reaching
گسترده
radiant
گسترده
palmate
گسترده
raft foundation
پی گسترده
scattered
<adj.>
گسترده
porrect
گسترده
expanded type
نوع گسترده
expanded scope
صفحه گسترده
structural formula
فرمول گسترده
broad spectrum
طیف گسترده
broadminded
گسترده اندیش
wide area network
شبکه گسترده
extended family
خانواده گسترده
outstretched
بیرون گسترده
full sail
بابادبانهای گسترده
explode
گسترده کردن
exploded
گسترده کردن
patulously
گسترده وار
explodes
گسترده کردن
exploding
گسترده کردن
latitudinarian
گسترده فکر
distributed load
گسترده بار
latitudinal
گسترده فکر
spreadsheets
صفحه گسترده
spreadsheet
صفحه گسترده
distributed fire
اتش گسترده
palmated
مانند کف دست گسترده
splays
باز کردن گسترده
splaying
باز کردن گسترده
opened
زمین باز گسترده
splayed
باز کردن گسترده
three dimentional spreadsheet
صفحه گسترده سه بعدی
splay
باز کردن گسترده
graphics spreadsheet
صفحه گسترده نگارهای
quattro
یک برنامه صفحه گسترده
opens
زمین باز گسترده
under sail
دارای بادبانهای گسترده
spreadsheet program
برنامه صفحه گسترده
extended addressing
ادرس دهی گسترده
open
زمین باز گسترده
electronic spreadsheet
صفحه گسترده الکترونیکی
mans
شبکه با گسترده محدود
aperiodic antenna
انتن با باند گسترده
wide area telephone service
سرویس تلفنی گسترده
extended family system
نظام فامیلی گسترده
man
شبکه با گسترده محدود
broadband antenna
انتن با باند گسترده
broadband amplifier
فزونساز باند گسترده
uniformly distributed load
بار گسترده یکنواخت
uniformly distribution load
بار گسترده یکنواخت
metropolitan area network
شبکه گسترده در مسافت محدود.
stratus
ابر گسترده ونزدیک بزمین
total gross floor area
سطح بنا با گسترده ساختمان
spread eagle
تصویر عقاب بال گسترده
blank
خانه خالی در صفحه گسترده
PCMCIA
که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
blankest
خانه خالی در صفحه گسترده
roll out
ازتختخواب بیرون امدن گسترده شدن
nimbostratus
ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
spread eagle
چاخان بصورت بال گسترده دراوردن
cells
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cells
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
alias
وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
aliases
وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
framework
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
frameworks
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
multiplan
یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
XMS
قوانینی که نحوه دستیابی برنامه یه حافظه گسترده در PC را بیان میکند
anchor cell
خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
lotuses
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
smog
میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
visicalc
یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
lotus
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
PCMCIA
مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
Sun Microsystems
شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
open
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
opens
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
opened
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
ripple through effect
نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
HSSI
اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود
absolute address
مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
Micro Channel Architecture
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA
micro
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micros
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
sail
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
cell
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cells
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
portability
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
standard
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standards
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
munition
دفاع
fencing
دفاع
one man block
تک دفاع
apologias
دفاع
apologia
دفاع
pleading
دفاع
czech defence
دفاع چک
vindication
دفاع
defense
دفاع
advocation
دفاع
blocks
دفاع
answers
دفاع
answered
دفاع
answer
دفاع
defenses
دفاع
answering
دفاع
defence
دفاع
defends
دفاع
blocked
دفاع
block
دفاع
tae
دفاع با پا
defend
دفاع
advocacy
دفاع
defended
دفاع
defending
دفاع
uncovered
بی دفاع
parry
دفاع
parries
دفاع
parried
دفاع
parrying
دفاع
DIF file
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
yogoslav defence
دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence
دفاع پیرک
zone defence
دفاع منطقهای
janisch defence
دفاع یانیش
ward off
دفاع کردن
to make a d.
دفاع کردن
to stick up for
دفاع کردن از
two knights' defence
دفاع دو اسب
two man block
دفاع دونفره
war department
وزارت دفاع
uchi uke
دفاع از داخل
fencible
قابل دفاع
vindicative
دفاع کننده
buckler
دفاع کردن
catenaccio
دفاع بتونی
d. armour
اسلحه دفاع
defense in place
دفاع در محل
deraign
دفاع کردن
damiano's defence
دفاع دامیانو
department of defense
وزارت دفاع
deliberate defense
دفاع بافرصت
defense in depth
دفاع در عمق
composite defense
دفاع مرکب
dory defence
دفاع دوری
dutch attack
دفاع برد
the right of self-defence
حق دفاع از خود
classical variation
دفاع ارتدوکس
ego defence
دفاع خود
double guard
دفاع با دو دست
closed variation
دفاع تاراش
defensive board
دفاع سبد
russian defence
دفاع روسی
perceptual defense
دفاع ادراکی
secretary of state for defence
وزیر دفاع
parry of debate
دفاع درمنافره
robatsch defence
دفاع روباتش
offensive block
دفاع تهاجمی
right of self preservation
حق دفاع از خود
national defense
دفاع ملی
national defence
دفاع ملی
nagashi uke
دفاع پرسی
secretary of defense
وزیر دفاع
philidor's defence
دفاع فیلیدور
pierce the block
شکافتن دفاع
pillsbury defence
دفاع پیلزبری
right of self defence
حق دفاع مشروع
replication
رونوشت دفاع
say a good word for
دفاع کردن
scandinavian defence
دفاع اسکاندیناویایی
secretary of defence
وزیر دفاع
propugn
دفاع کردن از
position defense
دفاع یا پدافندثابت
position defense
دفاع موضعی
polish defence
دفاع لهستانی
plea of accused
دفاع متهم
pirc defence
دفاع پیرک
morote uke
دفاع با دست
morote uke
دفاع دوتایی
mikazuki uke ushiro geri
دفاع هلالی
juji uke
دفاع ضربدری
janisch defence
دفاع شلیمان
summetrical defence
دفاع متقارن
internal defense
دفاع داخلی
indefensibility
دفاع ناپذیری
in self defence
برای دفاع
implead
دفاع کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com