Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (9 milliseconds)
English
Persian
equal
دقیقاگ معادل
equaled
دقیقاگ معادل
equaling
دقیقاگ معادل
equalled
دقیقاگ معادل
equalling
دقیقاگ معادل
equals
دقیقاگ معادل
Other Matches
slaved
صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slaves
صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slaving
صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slave
صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
emulation
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
ntamount
معادل
equipollent
معادل
tantamount
معادل
equivalents
معادل
equivalent
معادل
menaced
معادل blackmail
equivalent circuit
مدار معادل
menaces
معادل blackmail
equivalence
معادل بودن
expilation
معادل robbery
equivalent weight
وزن معادل
equivalent service rounds
گلوله معادل
menace
معادل blackmail
kilos
معادل هزار
kilo
معادل هزار
grade equivalent
معادل کلاسی
order of the day
معادل agenda
memorial
معادل memorandum
modifies
معادل adapt
modify
معادل adapt
memorials
معادل memorandum
modifying
معادل adapt
equalizing
معادل کردن .
equalizes
معادل کردن .
reformist
معادل reformer
egalitaire
معادل equalitarianism
writing obligatory
معادل bond
redemption
معادل ransom
counterclaim
معادل set-off
assessor
معادل assesor
b
معادل با بایتها
equalized
معادل کردن .
parity
معادل بودن
date labourer
معادل daysman
deceptions
معادل cheat
t equivalent circuit
مدار معادل " T "
reinsurance
معادل re-assurance
equivalence gate
دریچه معادل
equalize
معادل کردن .
equalising
معادل کردن .
equalises
معادل کردن .
equalised
معادل کردن .
deception
معادل cheat
reformists
معادل reformer
ration in kind
معادل جیره
equivalent area
سطح معادل
miles
معادل 53/9061 متر
mile
معادل 53/9061 متر
contango
معادل "continuation " & "carringover "
business cycle
معادل cycle trade
hecto
پیشوندی معادل 01 به توان 2
casus belli
معادل War Causeof
giga
پیشوندی معادل 01بتوان 9
final instrument
معادل act final
faculty of law
معادل law schoolof
air mile
هوانوردی معادل 3301
age equivalent scale
مقیاس معادل سنی
equivalent binary digits
ارقام دودویی معادل
acid equivalent
معادل شیمیایی اسید
equivalently
بطور هم ارز یا معادل
Kbit
معادل هزار بایت
long ton
تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
kilos
یک کیلوگرم معادل هزارگرم
lebensraum
معادل living-space
NOT function
معادل تابع NAND
therms
معادل هزارکالری بزرگ
disobedience
تقریبا" معادل desertion
kilo
یک کیلوگرم معادل هزارگرم
bi-
پیشوند معادل با bio-
onus probandi
معادل proof of burden
tnt equivalent
معادل با قدرت انفجار تی ان تی
ration in kind
جیره معادل یاجانشین
quamdiu bene se gesserit
معادل autculpam vitam ad
half
یکی از دو بخش معادل
therm
معادل هزارکالری بزرگ
t parameter equipment circuit
مدار معادل به صورت " T "
grain
معادل 8460/0گرم
equivalent service rounds
گلولههای معادل گلوله جنگی
logical
معادل وضعیت منط قی درست یا یک
highest
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
b
ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
high
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
highs
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high frequency equivalent circuit
مدار معادل فرکانس بالا
height equivalent of theroretical plate
ارتفاع معادل بشقابک نظری
match
تنظیم ثبات معادل با دیگری
nautical mile
مایل دریایی معادل 0581متر
computed price
قیمت ساختگی معادل administeredprice
matches
تنظیم ثبات معادل با دیگری
nautical miles
مایل دریایی معادل 0581متر
equivalence
دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
horsepower
واحد نیرو معادل 647 وات
logical
معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
yards
واحد طول معادل 4419/0متر
yard
واحد طول معادل 4419/0متر
quintal
واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
statute mile
میل رسمی معادل 0825 فوت
constant cost
هزینه ثابت معادل cost fixed
cubit
مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
bushel
مقیاس وزنی است معادل 4پک
barye
واحد فشار معادل 01بتوان 6- بار
pint
واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
half crown
سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
pints
واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
fluid ounce
واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
fluid ounces
واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
bushels
مقیاس وزنی است معادل 4پک
double dabble
روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
capital bonus
سودسهام معادل کلمه dividened stock میباشد
canonical time unit
زمان لازم برای طی مسافتی معادل یک رادیان
legal aid
معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
hypersonic
سرعتی معادل یا بیش از 5برابر سرعت صوت
mhz
اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
nautical mile
میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
mas
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
krona
مسکوک ایسلند و سوئد معادل 6202/0 دلار
zero
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zeroes
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
nautical miles
میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
zeros
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
microbar
واحد فشار معادل 01 بتوان 6 داین بر سانتیمترمربع
centi-
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
milliampere
اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر
pints
پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
pint
پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
ma
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
cents
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
cent-
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
cent
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
knot
[واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
en
واحد اندازه گیری که معادل نیمی از یک ein است
metric ton
مقیاس وزن معادل هزارکیلوگرم یا حدود 0022 پوند
kpsi
[واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
even time
دویدن 001 یارد معادل 5/19متر در01 ثانیه
assignment
معادل قرار دادن یک متغیر با یک مقدار یا رشته یا حرف
slugged
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
slug
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
yards
واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر
yard
واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر
assignments
معادل قرار دادن یک متغیر با یک مقدار یا رشته یا حرف
slugs
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
grain
واحد وزن در سیستم غیرمتریک معادل 8460/0گرم
menu
ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است
knots
واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
angstrom
واحد اندازه گیری معادل با یک هزار میلیونیوم متر
menus
ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است
AC
و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
balun
مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
knot
واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
r.s.c
قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
h.e.t.p
plate theoretical equivalentof height ارتفاع معادل بشقابک نظری
balance
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
kilderkin
چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
balances
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
persec
واحد طول در مقیاس کیهانی معادل 262/3 سال نوری
k
به هنگام اشاره به فرفیت با مسامحه می توان معادل 4201 دهدهی دانست
conversions
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversion
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
Kbyte
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
hard spun
[نخ با تاب زیاد با زاویه ای معادل سی تا چهل و پنج درجه نسبت به محور عمودی]
remainder
عدد معادل مقسوم منهای حاصل ضرب خارج قسمت ومقسوم علیه
assignments
دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignment
دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
sthene
واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
excess
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
nihilism
شورش و شدت عمل را توصیه کند مفهومی تقریبا" معادل نهیلیسم و انارشیسم از خودگذشتگی و تن به فنا دادن
grip length
طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
excesses
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
assign
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigning
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
denier
دنیر
[واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
assigned
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigns
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
text
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
texts
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
coincidence element
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
dominion
ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
coincidence circuit
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
dower
درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
hank
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
hard
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hardest
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
harder
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
set
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
gram atom
وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
basic type single tier formwork
قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
connexion
خویشاوندی سببی معادل affinity به معنی خویشاوندی ناشی از ازدواج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com