English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
dead even دقیقا برابر
Other Matches
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
on the nose <idiom> دقیقا
strictly دقیقا"
rigidly دقیقا"
minutely دقیقا"
graciously دقیقا"
to a t دقیقا
nighly دقیقا
as ... as <adv.> دقیقا مانند ...
quite so دقیقا اینطور
on the dot <idiom> دقیقا سر موقع
to a T <idiom> کاملا،دقیقا
identical دقیقا مشابه
In the minutest detail . موبه مو ( دقیقا" )
spot-on دقیقا صحیح
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
Just what I needed. دقیقا همینو میخواستم.
this very question دقیقا همین پرسش
Just what I needed. دقیقا چیزی که میخواستم.
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
What does it exactly mean? منظور از این دقیقا چه است؟
be a carbon copy <idiom> دقیقا مثل دیگری بودن
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
This is just what I want . This is the very thing I want . این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
Greek Revival [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
triplicate سه برابر سه برابر کردن
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
for در برابر
triple سه برابر
level with each other برابر
triples سه برابر
tripling سه برابر
double دو برابر
equipollent برابر
one fold یک برابر
versus در برابر
tantamount برابر
identical برابر
tripled سه برابر
paripassu برابر
one hundred times as many صد برابر
ninefold نه برابر
homological برابر
euqal برابر
doubled up دو برابر
equals برابر
equalling برابر
doubled دو برابر
equalled برابر
bracketed برابر
equaling برابر
equaled برابر
equal برابر
as much a دو برابر
decuple ده برابر
eq برابر با
he is twice the man he was دو برابر
two fold دو برابر
opposites برابر
opposite برابر
breasts برابر
breast برابر
squares برابر
squaring برابر
squared برابر
square برابر
even <adj.> برابر
abreast برابر
threefold سه برابر
three fold سه برابر
vs در برابر
sextuple شش برابر
sixfold شش برابر
tenfold ده برابر
symmetric برابر
doubled up دو برابر کردن
under the same conditions شرایطی برابر
levelled سطح برابر
doubled up دو برابر بزرگتر
doubled up اندازه دو برابر
mustn't برابر است با not must
EC پیشوند برابر با ex-
manifold چند برابر
water resistant مقاوم در برابر اب
levels سطح برابر
doubled اندازه دو برابر
double دو برابر بزرگتر
double دو برابر کردن
double اندازه دو برابر
doubled : دو برابر دوتا
double : دو برابر دوتا
doubled دو برابر کردن
equalization برابر کردن
doubled دو برابر بزرگتر
identical کاملا" برابر
fair play شرایط برابر
triply بطور سه برابر
antitheses برابر نهاده
quintuple پنج برابر
leveler برابر کننده
leveller برابر کننده
life long برابر با یک عمر
millionfold یک میلون برابر
money worth برابر پول
nip and tuck تقریبا برابر
octuple هشت برابر
sevenfold هفت برابر
parallelize برابر کردن
peer to each other برابر با یکدیگر
prallelize برابر کردن
quadraple چهار برابر
sextuple شش برابر کردن
reduplicate دو برابر کردن
senary شش برابر ششگانه
level out برابر کردن
humbled to the dust باخاک برابر
treble our casualties سه برابر تلفات ما
antithesis برابر نهاده
triplex سه برابر کردن
against payment در برابر پول
anti thesis برابر نهاد
triple precision دقت سه برابر
doubler دو برابر کننده
eight fold هشت برابر
equality gate برابر سازی
equalze برابر کننده
triple precision با دقت سه برابر
eualize برابر کردن
trebly بطور سه برابر
fivefold پنج برابر
ge بزرگتر از یا برابر با
doubled up : دو برابر دوتا
septuple هفت برابر
leveled سطح برابر
deuce برابر درامتیاز 04
par برابر کردن
equal برابر مساوی
paralleled برابر خط موازی
paralleling برابر خط موازی
equalizer برابر کننده
parallelled برابر خط موازی
trebling سه برابر کردن
trebles سه برابر کردن
trebled سه برابر کردن
equaling برابر مساوی
equalled برابر مساوی
equalling برابر مساوی
equivalents برابر مشابه
parallel برابر خط موازی
equalizers برابر کننده
plains صاف برابر
plainest صاف برابر
plainer صاف برابر
peer برابر بودن با
plain صاف برابر
peered برابر بودن با
peering برابر بودن با
equivalent برابر مشابه
counterbalances نیروی برابر
multiple چند برابر
counterbalanced نیروی برابر
counterbalance نیروی برابر
parallelling برابر خط موازی
parallels برابر خط موازی
level سطح برابر
tie برابر شدن
treble سه برابر کردن
equaled برابر مساوی
counterweights وزنه برابر
ties برابر شدن
lifelong برابر یک عمر
counterweight وزنه برابر
equilateral دو پهلو برابر
equals برابر مساوی
resistance to failure مقاوم در برابر ترک
resistance to cracking مقاوم در برابر شکستگی
isopod برابر پای جورپای
isopodan برابر پای جورپای
slip proof مقام در برابر لغزش
le to Equal or Than Less کمتر از یا برابر با
keep up with some one با کسی برابر شدن
keep up with some one با کسی برابر بودن
resistance to tempering مقاوم در برابر بازپخت
iso cost curve منحنی هزینه برابر
fourfold چهار برابر چهارگانه
tripling سه برابر چیزی بودن
triples سه برابر چیزی بودن
tripled سه برابر چیزی بودن
hydrotaxis ایجاد واکنش در برابر اب
septuple هفت برابر کردن
septuple هفت برابر شدن
insulation against vibration حفافت در برابر ارتعاش
resistant to heat مقاوم در برابر گرما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com