Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
watchfulness	دقیق هشیاری
Other Matches
appreciation [awareness]	هشیاری
consciousness	هشیاری
watchful	هشیاری
conscience [archaic for: consciousness]	هشیاری
sharpness	هشیاری
sobriety	هشیاری
awareness	هشیاری
cogency	هشیاری
conscious mind	هشیاری
alertness	هشیاری
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
security cognizance	هشیاری امنیتی
field of consciousness	میدان هشیاری
span of consciousness	فراخنای هشیاری
vigilance	بیداری و هشیاری
social consciousness	هشیاری اجتماعی
foreconscious	نیمه هشیاری
marginal consciousness	هشیاری مرزی
coconsciousness	هشیاری دوگانه
cogency	قدرت ضریب هشیاری زور
vigil	گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigils	گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
exacted	دقیق
punctiliously	دقیق
punctilious	دقیق
stringently	دقیق
stringent	دقیق
literal	دقیق
exact	دقیق
astute	دقیق
wistful	دقیق
exacts	دقیق
scholastical	دقیق
punctual	دقیق
tenty	دقیق
scholastic	دقیق
intent	دقیق
accurate	دقیق
precision	دقیق
subtil	دقیق
particular redemption	دقیق
scrutinizer	دقیق
advertent	دقیق
exquisite	دقیق
exact solution	حل دقیق
queazy	زیاد دقیق
perpend	دقیق بودن
strictly speaking	دقیق شویم
instruments	الات دقیق
precision tools	الات دقیق
precision instrument	سنجه دقیق
precision fire	تیر دقیق
exact location	محل دقیق
fine adjustment	تنظیم دقیق
fine setting	تنظیم دقیق
precision balance	ترازوی دقیق
precision adjustment	تنظیم دقیق
fine spun	دقیق خیالی
precisian	خیلی دقیق
persnickety	کاربسیار دقیق
particularization	شرح دقیق
high accuracy measurement	سنجش دقیق
precision levelling	ترازیابی دقیق
arm of precision	اسلحه دقیق
precision scale	مقیاس دقیق
queasy	زیاد دقیق
pernickety	کاربسیار دقیق
scrutiny	بررسی دقیق
pryingly	با نگاه دقیق
precisionist	بسیار دقیق
precision tool	ابزار دقیق
precise	دقیق کردن
precise	صریح دقیق
precise	خیلی دقیق
precision sweep	روبش دقیق
precision spirit level	ترازوی دقیق
an a calculator	محاسب دقیق
precision measurment	سنجش دقیق
set	لجوج دقیق
detailed analysis	بررسی دقیق
controls	توپزن دقیق
controlling	توپزن دقیق
control	توپزن دقیق
detailed analysis	آنالیز دقیق
watchful	بی خواب دقیق
subtlest	دقیق لطیف
subtler	دقیق لطیف
subtle	دقیق لطیف
tenuous	لطیف دقیق
setting up	لجوج دقیق
sets	لجوج دقیق
imprecise	غیر دقیق
corrects	دقیق یا درست
correcting	دقیق یا درست
goings-over	بررسی دقیق
instrument	الات دقیق
going-over	بررسی دقیق
punctual	باذکرجزئیات دقیق
micro pressure gage	فشارسنج دقیق
sound	بی خطر دقیق
sounded	بی خطر دقیق
soundest	بی خطر دقیق
sounds	بی خطر دقیق
thorough paced	دقیق گام
correct	دقیق یا درست
in-depth	دقیق و عمیق
thoroughgoing	بسیار دقیق
precision bore	سوراخ کردن دقیق
precision adjustment	تنظیم دقیق تیر
precision adjustment	تنظیم تیر دقیق
pin point	تعیین دقیق نقاط
altitude fine adjustment	دستگاه تنظیم دقیق
scrupulously <adv.>	خیلی دقیق وسواسی
mind one's P's and Q's <idiom>	خیلی دقیق به رفتاروگفتار
pick someone's brains <idiom>	اطلاعات دقیق به کسی
off base <idiom>	غیر دقیق ،نادرست
fine adjustment knob	دکمه تنظیم دقیق
precision measuring equipment	تجهیزات سنجش دقیق
precision casting	ریخته گری دقیق
precision drill	مته کردن دقیق
precision engineering	مهندسی ابزار دقیق
precision engineering	تکنیک ابزار دقیق
precision lathe	ماشین تراش دقیق
to pore [over; on]	به مطالعه دقیق پرداختن
a true and accurate report	گزارشی درست و دقیق
pores	بمطالعه دقیق پرداختن
tendering	دقیق ترد ونازک
mirrors	ایجاد کپی دقیق
stickler	سمج خیلی دقیق
sticklers	سمج خیلی دقیق
particular	دقیق نکته بین
tenderest	دقیق ترد ونازک
calibration	تنظیم الات دقیق
chronometer	ساعت شمار دقیق
mirror	ایجاد کپی دقیق
zero	تنظیم دقیق دستگاه
pore	بمطالعه دقیق پرداختن
probity	پیروی دقیق از اصول
inspected	ازمایش دقیق بازبینی
inspecting	ازمایش دقیق بازبینی
inspects	ازمایش دقیق بازبینی
astringent	سخت گیر دقیق
zeros	تنظیم دقیق دستگاه
zeroes	تنظیم دقیق دستگاه
tendered	دقیق ترد ونازک
measuring magnifier	مسافت یاب دقیق
fine turning	میزان سازی دقیق
precision	بسیار دقیق بودن
precision	اندازه گیری دقیق
facsimiles	کپی دقیق از یک متن
fine tuning	میزان سازی دقیق
fine sight	تنظیم خط نشانه دقیق
meticulous	خیلی دقیق وسواسی
mirrored	ایجاد کپی دقیق
edge sharpening	دقیق کردن لبه
facsimile	کپی دقیق از یک متن
tender	دقیق ترد ونازک
inspect	ازمایش دقیق بازبینی
format	قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
subtilization	ملایمت دقیق و لطیف سازی
handle with kid gloves <idiom>	باکسی همکاری دقیق داشتن
attenuated	تقلیل دادن دقیق شدن
attenuating	تقلیل دادن دقیق شدن
thread the needle	پاس دقیق از بین مدافعان
attenuates	تقلیل دادن دقیق شدن
zero hour <idiom>	لحظه دقیق حمله درجنگ
attenuate	تقلیل دادن دقیق شدن
formats	قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
image	کپی دقیق از فضایی از حافظه
images	کپی دقیق از فضایی از حافظه
approximates	نه دقیق ولی تقریبا درست
an i calculation	حساب نادرست یا غیر دقیق
pinpoint target	هدف دقیق تعیین شده
punctilio	نکته دقیق در ایین رفتار
approximate	نه دقیق ولی تقریبا درست
approximated	نه دقیق ولی تقریبا درست
accuracy	تعریف دقیق تر خواهد بود
theodolites	زاویه یاب دقیق ثانیهای
theodolite	زاویه یاب دقیق ثانیهای
subtilize	دقیق وحساس ولطیف کردن
fine sight	تنظیم دقیق زاویه توپ
metronome	اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
metronomes	اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
soul searching	بررسی دقیق احساسات وانگیزههای خود
soul-searching	بررسی دقیق احساسات وانگیزههای خود
nuance	اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
nuances	اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
exact location	تعیین کردن محل دقیق نقاط
precisian	شخص دقیق در مراعات قواعداخلاقی ومذهبی
he was p in his promises	درانجام وعدههای خود دقیق بود
zero beat	تنظیم کردن دقیق موج دستگاه وفرکانس ان
rhadamanthine	وابسته به قضاوت خیلی دقیق و سخت گیرانه
programming specification	مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
The planes pin- pointed the enemy targets .	هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند
action architecture	[معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
supervised	بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
hand forming	شکل دادن فلزات تورق پذیر باابزارهای دستی و بلوکهای دقیق
supervise	بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
supervises	بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
supervising	بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com