Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (10 milliseconds)
English	Persian
coagulation	دلمه شدگی
encrustation	دلمه شدگی
encrustations	دلمه شدگی
Other Matches
gelation	بسته شدگی سفت شدگی
imminution	کم شدگی باریک شدگی
clod	دلمه
clods	دلمه
jellies	دلمه
grumous	دلمه
floccule	دلمه
gelatine	دلمه
gelatin	دلمه
encrustations	دلمه
jelly	دلمه
coagulum	دلمه
curdy	دلمه
congelation	دلمه
encrustation	دلمه
curdle	دلمه کردن
pectin	دلمه گیاهی
grume	دلمه خون
posset	دلمه شدن
timbale	خوراک دلمه
jellied	دلمه وار
clotted	دلمه شده
pepper	فلفل دلمه ای
curdling	دلمه کردن
curdled	دلمه کردن
jell	دلمه شدن
gelatination	دلمه سازی
cruor	دلمه خون
coagulation	دلمه شدن
coagulable	دلمه شونده
clotty	دلمه شونده
clotty	دلمه شده
clabber	دلمه شدن
chondroma	دلمه غضروفی
farci	دلمه کرده
farcie	دلمه کرده
gelable	دلمه شونده
curd	دلمه شدن
gelatiniform	دلمه مانند
gelatinoid	دلمه وار
crud	شیر دلمه
quail	دلمه شدن
quails	دلمه شدن
curdles	دلمه کردن
coagulating	دلمه کردن
coagulates	دلمه کردن
gelatinous	دلمه مانند
coagulated	دلمه کردن
coagulate	دلمه کردن
shotten	دلمه شده
scabs	دلمه بستن زخم
gelatinate	دلمه کردن یا شدن
grenadine	مرغ دلمه کرده
gelatinoid	دلمه جسم ژلاتینی
gelatinoid	دلمه مانند ژلاتینی
gelling	ژلاتین دلمه شدن
gels	ژلاتین دلمه شدن
jelled	ژلاتین دلمه شدن
jelling	ژلاتین دلمه شدن
jells	ژلاتین دلمه شدن
gel	ژلاتین دلمه شدن
agglutination	دلمه شدن خون
gelled	ژلاتین دلمه شدن
scab	دلمه بستن زخم
coagulability	دلمه شدنی انعقاد پذیری
coagulase	مواد دلمه یالخته کننده
cottage cheese	نوعی پنیر دلمه شده
curdled	دلمه شدن منجمد کردن
scabious	جرب دار دلمه بسته
curdles	دلمه شدن منجمد کردن
curdle	دلمه شدن منجمد کردن
curdling	دلمه شدن منجمد کردن
thermocoagulation	دلمه شدن نسوج در اثر حرارت
cow heel	پاچه گاو پخته و دلمه شده
depression	کم شدگی
bottling	نخ شدگی
erection	شق شدگی
the mast has raked	کج شدگی
erections	شق شدگی
dostortion	کج شدگی
neck	نخ شدگی
geniculation	خم شدگی
depressions	کم شدگی
necks	نخ شدگی
embeddeness	حک شدگی
distotion factor	ضریب کج شدگی
eviration	هذیان زن شدگی
erasure	پاک شدگی
petrifaction	سنگ شدگی
dilution	رقیق شدگی
pulverization	خرد شدگی
diminution	کم شدگی تحقیر
desuetude	موقوف شدگی
homogenization	هم جنس شدگی
puchery	جمع شدگی
purler	پرت شدگی از سر
detruncation	کوتاه شدگی
expunction	پاک شدگی
paralysation	فلج شدگی
gelidity	بسته شدگی
necking	باریک شدگی
strobilation	باریک شدگی
turn over	واژگون شدگی
liquescence	مایع شدگی
lateral yield	له شدگی جانبی
translocation	جابجا شدگی
expulsion	بیرون شدگی
tight coupling	جفت شدگی
incalescence	گرم شدگی
intensification	افزون شدگی
nigrescence	سیاه شدگی
pairing	جفت شدگی
expurgation	پاک شدگی
occlusion	جفت شدگی
recvrvature	دولا شدگی
fixedness	تثبیت شدگی
flagginess	ول شدگی اویختگی
flocculence	قلنبه شدگی
gasification	تبخیر شدگی
occlusion	بسته شدگی
scleriasis	سفت شدگی
invagination	غلاف شدگی
choking	اب بند شدگی
contraction	جمع شدگی
leakages	فاش شدگی
leakage	فاش شدگی
smelting	ذوب شدگی
elongation	دراز شدگی
blot	پاک شدگی
blots	پاک شدگی
blotted	پاک شدگی
blotting	پاک شدگی
expulsions	بیرون شدگی
petrification	سنگ شدگی
depressions	گود شدگی
damnation	لعنت شدگی
contractions	جمع شدگی
removal	جدا شدگی
dispersion	پخش شدگی
fading	محو شدگی
hybridization	هیبرید شدگی
scarlet	سرخ شدگی
acceptability	قبول شدگی
pucker	جمع شدگی
puckered	جمع شدگی
puckering	جمع شدگی
puckers	جمع شدگی
coupling	جفت شدگی
depression	گود شدگی
shrinkage	چروک شدگی
acetification	ترش شدگی
congestion	جمع شدگی
diffusion	پخش شدگی
conglomeration	گلوه شدگی
bronchocele	بزرگ شدگی
concretion	سفت شدگی
conglomerations	گلوه شدگی
offsetting	دوخم شدگی
offset	دوخم شدگی
carburization	پودر شدگی
polarization	قطبی شدگی
sprain	رگ برگ شدگی
crookedness	انحناء و کج شدگی
sclerosis	سخت شدگی
locking	قفل شدگی
narrowing	تنگ شدگی
sprains	رگ برگ شدگی
shortening	کوتاه شدگی
hardening	سفت شدگی
spraining	رگ برگ شدگی
sprained	رگ برگ شدگی
comminution	خرد شدگی
scleroma	سفت شدگی بافتها
varicosity	گشاد شدگی سیاهرگ
depressions	گود شدگی فرودافت
depression	گود شدگی فرودافت
yielding	تسلیم شدگی فلز
supersession	جانشینی لغو شدگی
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
shrinkage coefficient	ضریب جمع شدگی
scloroderma	سفت شدگی پوست
digression	پرت شدگی ازموضوع
shrinks	انقباض چوروک شدگی
erasure	حک جای پاک شدگی
hyperostosis	کلفت شدگی استخوان
erethism	تحریک شدگی زیاد
breaking	پاره گی قطع شدگی
constrictions	فشار تنگ شدگی
hepatization	سفت شدگی بافته
maladies	فاسد شدگی بیماری
malady	فاسد شدگی بیماری
gerontomorphosis	پیر شدگی نژاد
shrinkage	وابست جمع شدگی
shrink	انقباض چوروک شدگی
shrinking	انقباض چوروک شدگی
encephalomalacia	نرم شدگی مغز
edge triggered	با رها شدگی لبهای
accru	اجتماع فراهم شدگی
disseisin	محروم شدگی ازتصرف
constriction	فشار تنگ شدگی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com