Dictiornary-Farsi | دماسنج شناور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
immersion thermometer	دماسنج شناور


Other Matches

floating base	ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
thermometre	دماسنج
thermometer	دماسنج
thermometers	دماسنج
float	شناور شدن شناور بودن
iceberg	کوه یخ شناور توده یخ شناور
floated	شناور شدن شناور بودن
icebergs	کوه یخ شناور توده یخ شناور
floats	شناور شدن شناور بودن
immersion thermometer	دماسنج غوطه ور
resistancae thermometer	دماسنج مقاومتی
electric thermometer	دماسنج برقی
wet bulb thermometer	دماسنج تر مخزن
correction thermometer	دماسنج تصحیح
recording thermometer	دماسنج ثبات
alcohol thermometer	دماسنج الکلی
spirit thermometer	دماسنج الکلی
beckmann thermometer	دماسنج بکمان
dry bulb thermometer	دماسنج خشک مخزن
gulls	هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gull	هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
pontoons	پل شناور
floating	شناور
nectonic	شناور
vessels	شناور
afloat	شناور
above water <adj.>	شناور
vessel	شناور
floated	شناور
drift ice	یخ شناور
bouyant foundation	پی شناور
float bridge	پل شناور
buoyant	شناور
pontoon	پل شناور
floating bridge	پل شناور
floating fundation	پی شناور
floaty	شناور
flying bridge	پل شناور
free swimming	شناور
on the float	شناور
float	شناور
ballcock	شناور
ballcocks	شناور
pack ice	یخ شناور
floats	شناور
adrift	شناور مهارشده
antisurface	ضد ناوهای شناور
bouyancy pump	پمپ شناور
bouyant foundation	پایه شناور
barge	تراده شناور
barged	تراده شناور
barges	تراده شناور
bay	پل رابط در پل شناور
bayed	پل رابط در پل شناور
baying	پل رابط در پل شناور
ice field	یخزار یخ شناور
bays	پل رابط در پل شناور
carburetor float	شناور کاربراتور
dipped electrode	الکترود شناور
floating grid	شبکه شناور
floating gyro	ژایرو شناور
floating mine	مین شناور
floating point	با ممیز شناور
floating point	ممیز شناور
submersible pump	پمپ شناور
submergible pump	پمپ شناور
pontoon bridge	پل شناور قایقی
levitative	شناور در هوا
life bouy	رهنمای شناور
plunger piston	پیستون شناور
plunge valve	سوپاپ شناور
natatores	مرغان شناور
nekton	جانور شناور
floating dock	حوض شناور
floating charactep	دخشه شناور
fluxed electrode	الکترود شناور
dipping enamel	لعاب شناور
dipping varnish	لاک شناور
floater	جسم شناور
drifting mine	مین شناور
oil slicks	نفت شناور
oil slick	نفت شناور
float guage	اشل شناور
float into position	شناور شدن
float test	ازمون شناور
float valve	دریچه شناور
floating aquatics	ابزیان شناور
floating audress	نشانی شناور
zooplankton	جانوران شناور
phytoplankton	گیاهان شناور
lifebuoys	گوی شناور
floats	شناور شدن
immersion heater	اب گرم کن شناور
floated	شناور بودن
floated	شناور شدن
lifebuoy	گوی شناور
float	شناور بودن
iceberg	توده یخ شناور
swim	شناور شدن
float	شناور شدن
immersion heaters	اب گرم کن شناور
waft	شناور ساختن
booms	دستگاه شناور
floe	تخته یخ شناور
wafted	شناور ساختن
wafting	شناور ساختن
booming	دستگاه شناور
wafts	شناور ساختن
icebergs	توده یخ شناور
boomed	دستگاه شناور
boom	دستگاه شناور
floats	شناور بودن
swims	شناور شدن
pontoon	اسکله شناور
pontoons	طراده شناور
buoying	شناور ساختن
buoying	جسم شناور
buoying	رهنمای شناور
buoyed	راهنمای شناور در اب
buoyed	شناور ساختن
buoyed	جسم شناور
buoyed	رهنمای شناور
buoy	راهنمای شناور در اب
buoy	شناور ساختن
vessel	یگان شناور
vessels	یگان شناور
buoy	جسم شناور
buoy	رهنمای شناور
plungers	پیستون شناور
buoys	رهنمای شناور
buoys	جسم شناور
buoying	راهنمای شناور در اب
plunger	پیستون شناور
buoys	شناور ساختن
buoys	راهنمای شناور در اب
pontoons	اسکله شناور
pontoon	طراده شناور
float well	چاه شناور
floating point representation	نمایش با ممیز شناور
floating point rutine	روال ممیز شناور
plunger	شناور کاربوراتور غوطه ور
floating point arithmetic	حساب ممیز شناور
floating point constant	ثابت ممیز شناور
floating point operation	عملکردبا ممیز شناور
floating point number	عدد با ممیز شناور
floating point operation	عملیات ممیز شناور
plungers	شناور کاربوراتور غوطه ور
floating rate of exchange	نرخ شناور ارز
floating point	ممیز شناور [ریاضی]
watching mine	مین شناور در سطح اب
light buoy	راهنمای شناور چراغدار
submersible	غوطه ور شناور زیرابی
snagline mine	مین با شاخک شناور
short scope buoy	بویه شناور قائم
floated	روی اب نگهداشتن شناور
power driven vessel	یگان شناور موتوری
popping plug	طعمه ماهیگیری شناور
plunge battery	باتری با الکترد شناور
floats	روی اب نگهداشتن شناور
float	روی اب نگهداشتن شناور
natant	شناور یامتحرک دراب
raft	دسته الوار شناور بر اب
rafts	دسته الوار شناور بر اب
wreck	شناور غرق شده
back float	شناور شدن روی اب
bottom mine	مین شناور عمقی
wrecks	شناور غرق شده
popper	طعمه شناور ماهیگیری
drift fishing	ماهیگیری از قایق شناور
poppers	طعمه شناور ماهیگیری
buoyant mine case	جعبه مین شناور
floating base	پایگاه شناور دریایی
floating exchange rate	نرخ شناور ارز
wrecking	شناور غرق شده
floating drydock	حوضچه شناور خشک
consolidated pack ice	مجموعه یخهای شناور
immerses	غوطه ور کردن شناور نمودن
immersed	غوطه ور کردن شناور نمودن
immerse	غوطه ور کردن شناور نمودن
immersing	غوطه ور کردن شناور نمودن
wafter	چیز شناور بر روی هوایا اب
bouquet mine	نوعی مین شناور خوشهای
center of buoyancy	مرکزتعادل اتصال وسایل شناور
deadman's float	شناور بودن با دستهای باز
floats	شناور ساختن روی اب ایستادن
floated	شناور ساختن روی اب ایستادن
buoyage	تنطیم محل راهنماهای شناور
release sinker	رها کننده مین شناور
wreck vessel	شناور کشتی غرق شده
float	شناور ساختن روی اب ایستادن
drifting	جسم شناور برف باداورده
lily pad	برگ شناور زنبق ابی
floating dock	حوضچه شناور تعمیر کشتی
chess	سطح شیب دار پل شناور
floating island	جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
hovers	پلکیدن شناور واویزان بودن
hover	پلکیدن شناور واویزان بودن
floating point number	اعداد ممیز شناور [ریاضی]
drifts	جسم شناور برف باداورده
floating point notation	نشان گذاری با ممیز شناور