Dictiornary-Farsi | دماغه جلویی تخته موج سواری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
nose	دماغه جلویی تخته موج سواری
noses	دماغه جلویی تخته موج سواری


Other Matches

surfboards	تخته موج سواری
surfboard	تخته موج سواری
malibu	تخته فایبرگلاس موج سواری
barged	تخته بزرگ موج سواری
barges	تخته بزرگ موج سواری
hotdogging board	تخته کوتاه موج سواری
stick	تخته موج سواری شلاق
body surf	موج سواری بدون تخته
windsurfing	موج سواری با تخته و بادبان
barge	تخته بزرگ موج سواری
windsurfer	تخته موج سواری با بادبان
windsurfers	تخته موج سواری با بادبان
catch a rail	برخورد تخته موج سواری باموج و سرنگونی
hang ten	سواری تخته موج درحال جلوبودن 01 انگشت پا
floater	پاس ارام هوایی تخته بزرگ موج سواری
blown out	رانده شدن تخته موج سواری با باد شدید
cheats	سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
cheated	سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
cheat	سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
gun	تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
guns	تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
skim board	تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
big gun	سرسخت در کسب امتیاز تخته سنگین و بزرگ موج سواری
pearl	شیرجه با دماغه تخته موج به گودی موج
goofy foot	موج سواری که بجای پای چپ پای راست را روی تخته بجلو می گذارد
clock code position	سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
forward overlap	پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
multi board computer	کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
lee board	تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard	تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
board	تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded	تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board	تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded	تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board	تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
headmost	جلویی
front end	سر جلویی
plywood	تخته لایی تخته چند لا
planking	تخته پوشی تخته بندی
expansion slots	شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
notice board	1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
bare board	تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
forward station	پاسگاه جلویی
foretop	بام جلویی
forestay	بکسل جلویی
front view	نمای جلویی
front door [of house]	در جلویی [ساختمان]
entry door	در جلویی [ساختمان]
advanced	جلویی مقدم
entrance	در جلویی [ساختمان]
advance section	قسمت جلویی
entrance door	در جلویی [ساختمان]
telencephalon	قسمت جلویی مغزجنین
luff	لبه جلویی بادبان
lap	رسیدن به حریف جلویی
lapped	رسیدن به حریف جلویی
forward edge of battle area	لبه جلویی منطقه نبرد
The car in front is obstructintg us.	اتوموبیل جلویی به ما راه نمی دهد
one toe spin	چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
scratch spin	چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
sanshifter	واژه توهین امیز برای نفردونده جلویی
burdended	فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
capes	دماغه
head land	دماغه
port	دماغه
headland	دماغه
point	دماغه
fuselages	دماغه
fuselage	دماغه
cape	دماغه
mull	دماغه
naze	دماغه
downstream pier nosing	پس دماغه
ness	دماغه
spit	دماغه
spits	دماغه
head	دماغه
promontory	دماغه
headlands	دماغه
nose	دماغه
noses	دماغه
dog-wheel	دماغه
foreland	دماغه
promontories	دماغه
nosing	دماغه
tacking	تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacks	تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacked	تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tack	تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
popping crease	خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
head	انتها دماغه
prow	دماغه ناو
nose cone	مخروط دماغه
cutwater	دماغه کشتی
cut water	پیش دماغه
upstream nosing	پیش دماغه
prows	دماغه کشتی
cut-water	پیش دماغه
prow	دماغه کشتی
beaks	توک یا دماغه
beak	توک یا دماغه
snoutish	دماغه وار
promontory	دماغه بلند
foreship	دماغه کشتی
fuselage	دماغه هواپیما
prows	دماغه ناو
promontories	دماغه بلند
fuselages	دماغه هواپیما
beakiron	دماغه سندان
snouty	دماغه وار
to sit up and beg	التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
toe rake	تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
to beg [of a dog holding up front paws]	التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
toe pick	تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
plank	تخته تخته کردن
noses	دماغه جلو کشتی
nose down <idiom>	پایین آوردن دماغه
noses	دماغه کلاهک موشک
nose	دماغه جلو کشتی
drip-cap	[ابزار بند دماغه آب]
nose	دماغه کلاهک موشک
fiddle headed	دارای دماغه طوماری
NIC	تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
beakiron	سندان دو کوه یادو دماغه
fillet under the nose of a step	مغزی لبه یا دماغه پله
weather board	تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
foreland	زمین جلوی موضع دماغه سنگر
pitot	انتن فشارسنج دماغه هواپیما یاکشتی
hawse hole	سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
nose cone	دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
toe point	پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
check port/starboard	جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
figure head	مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
notch	بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notches	بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
pads	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
adverse yaw	شرایط پروازی که در ان دماغه هواپیما در خلاف جهت مطلوب منحرف میشود
driving	سواری
Woman sitting on the man	کیر سواری
ride	سواری
rides	سواری
riding	سواری
nose gear	قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
tucking	پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
tucks	پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
tuck	پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
nose ribs	تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
toe weight	وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
saddler	اسب سواری
cycling	دوچرخه سواری
saddle horse	اسب سواری
autos	ماشین سواری
passenger car	اتومبیل سواری
surfriding	موج سواری
motorcar	خودرو سواری
jumbling	سواری کردن
jockeying	اسب سواری
jumbles	سواری کردن
amaxophobia	سواری هراسی
manege	اسب سواری
hackney	اسب سواری
equitation	هنراسب سواری
horsemanship	اسب سواری
jumbled	سواری کردن
skim boarding	موج سواری
surfing	موج سواری
jumble	سواری کردن
saddles	سواری کردن
hacking jacket	کت اسب سواری
passenger car trailer	تریلرخودروی سواری
trooper	اسب سواری
hacking jackets	کت اسب سواری
top boot	چکمه سواری
auto	ماشین سواری
surf	موج سواری
troopers	اسب سواری
surf riding	موج سواری
saddle	سواری کردن
saddled	سواری کردن
to take a drive	سواری کردن
roadsters	اسب سواری
roadster	اسب سواری
to take a ride	سواری کردن
kopfring	حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
joo choo seogi	ایستادن اسب سواری
jodhpur	شلوار چسبان سواری
hacking	اسب سواری تفریحی
drives	رانش سواری دوندگی
trooper	اسب سواری نظامی
manege	اموزشگاه اسب سواری
bicycle path	مسیر دوچرخه سواری
to go by bicycle	دوچرخه سواری کردن
troopers	اسب سواری نظامی
habit	لباس سواری زنانه
equestrian	مربوط به اسب سواری
to ride a bicycle	دوچرخه سواری کردن
harness horse	اسب سواری یا بارکش
bicycles	دوچرخه سواری کردن
bicycle	دوچرخه سواری کردن

nose