Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
cloud point
دمایی که در ان مایع سردشونده شروع به کدر ومات شدن میکند
Other Matches
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
circular
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
notebook computer
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
white to play and win
سفید شروع میکند و می برد
kick over
<idiom>
موتوری که شروع به کار میکند
paragraph
- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
paragraphs
- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
activity time
مدت زمانی که شروع و ختم هرفعالیت در یک شبکه اجرائی مشخص میکند
backlight
چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند
pascal's law
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
narrative statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
l.l.c
liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
AUTOEXEC.BAT
فایل دستهای که شامل دستوراتی است که وقتی کامپیوتر شروع به کار میکند اجرا می شوند
streamers
یک دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوکهای مجزای داده با سرعتی بالا ومستمر عمل میکند
streamer
یک دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوکهای مجزای داده با سرعتی بالا ومستمر عمل میکند
delimiter
1-حرف یا نشانهای که به زبان یابرنامه شروع و پایان داده یا کورد یا اطلاع بیان میکند. 2-مرز بین دستور و آرگومان
thermal
دمایی
combustion starter
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
temperature saturation
اشباع دمایی
temperature correction
تصحیح دمایی
isothermal holding furnace
کوره هم دمایی
isothermal annealing
بازپخت هم دمایی
thermoregulation
تنظیم دمایی
thermoreceptor
گیرنده دمایی
psychrometer
نمسنج دمایی
filament saturation
اشباع دمایی
thermanesthesia
بی حسی دمایی
rankin temperature scale
اشل دمایی رانکین
temperature stress
تنش حرارتی یا دمایی
centigrade temperature scale
اشل دمایی سانتیگراد
kelvin temperature scale
اشل دمایی کلوین
reaumur temperature scale
اشل دمایی در سیستم غیرمتریک
varite
مقاومتی با ضریب دمایی منفی
ansi
ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
set up
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
liquid liquid chromatography
کروماتوگرافی مایع- مایع
decalescence point
دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
virtual temperature
دمایی که ذرهای از هوا داراخواهد بود اگر فاقد بخار اب باشد
reversal temperature
دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
speaking with prosecutor
در جرایم علیه افراد که از نوع جنحه باشددادگاه به متهم اجازه میدهد که پیش از شروع رسیدگی با شاکی صحبت کند وهر گاه او رضایت خود رااعلام کند مجازات مرتکب تخفیف کلی پیدا میکند
braze welding
جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
summing up
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
start off
شروع کردن شروع شدن
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
initiation
شروع کار شروع
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
liquid
مایع
watered
مایع
anti icing fluid
مایع ضد یخ
fluidal
مایع
watering
مایع
steep
مایع
waters
مایع
steepest
مایع
water
مایع
fulidal
مایع
aneroid
بی مایع
liquid/gas separator
مایع
liquids
مایع
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
edited
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
scsi
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
controllers
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controller
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
fault
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faulted
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edit
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faults
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
destructive cursor
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
million instructions per second
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slaving
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
Intel
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slave
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaved
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
hardest
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
opens
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
samplers
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
optimize
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
dat
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
opened
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
hard
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
uart
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
sampler
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
terminate and stay resident program
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
open
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
TCP
مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند
EMM
امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
broadband
روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
liquid ammonia
امونیاک مایع
silicate of soda
شیشه مایع
liquid air
هوای مایع
sodium metasilicate
شیشه مایع
sealing liquid
مایع اب بندی
liquid exygen
اکسیژن مایع
liquefied gas
گاز مایع
liquid crystals
کریستال مایع
liquid crystal
کریستال مایع
liquid hydrogen
هیدروژن مایع
liquid hydrates
مایع هیدراتها
liquid glass
شیشه مایع
liquid fuel
سوخت مایع
semifluid
نیم مایع
liquefacient
مایع کننده
liquescence
مایع شدگی
liquid gas
گاز مایع
glues
چسب مایع
glueing
چسب مایع
soluble glass
شیشه مایع
anti detonant
مایع ضد بدسوزی
liquefaction
مایع شدن
liquefaction
تبدیل به مایع
gluing
چسب مایع
absorption liquid
مایع جذب
liquid propellant
خرج مایع
liquescent
مایع شونده
sodium silicate
شیشه مایع
semiliquid
نیمه مایع
cryogenic liquid
مایع سرمازا
semiliquid
مایع غلیظ
antidim
مایع ضد تشکیل مه
cutback bitumen
قیر مایع
semiliquid
مایع چسبنده
glue
چسب مایع
pool rectifier
لامپ مایع
solvents
مایع محلل
liquid propellant
سوخت مایع
solvent
<adj.>
مایع محلل
sop
غذای مایع
fluids
مایع متحرک
fluid
مایع متحرک
lox
اکسیژن مایع
sops
غذای مایع
liquid oxygen
اکسیژن مایع
deicer
مایع ضدیخ
spinal fluid
مایع نخاعی
developer liquid
مایع فهور
pool cathode
کاتد مایع
vitrous humor
مایع زجاجیه
liquidity index
اندیس مایع
liquidly
بشکل مایع
water glass
شیشه مایع
liquid state
حالت مایع
liquid soap
صابون مایع
liquified petroleum gas
گاز مایع
battery liquid
مایع باتری
liquid nitrogen
نیتروژن مایع
liquid foundation
کرم مایع
furfuraldehyde
مایع الدئیدی
dissolving
<adj.>
مایع محلل
resolvent
<adj.>
مایع محلل
subaqueous
زیر مایع
out back
چسب مایع
condensation
مایع کردن
mercury pool tube
لامپ مایع
pool cathode tube
لامپ مایع
pool tube
لامپ مایع
paraffin oil
پارافین مایع
grume
مایع چسبناک
DIF file
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
crashed
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crash
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashingly
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
diergolic
خرج مایع پایدار
supercooled liquid
مایع ابر سرد
liquidized
بصورت مایع دراوردن
liquid rocket
راکت سوخت مایع
diergolic
سوخت مایع ثابت
sealing compound
مایع درز بند
superheated liquid
مایع ابر گرم
liquidizing
بصورت مایع دراوردن
liquidising
بصورت مایع دراوردن
eyewash
مایع چشم شویی
out back
مایع روان شده
l.n.g
گاز مایع طبیعی
liquidises
بصورت مایع دراوردن
flammable liquid
مایع اشتعال پذیر
filtrate
مایع تصفیه شده
filtrate
مایع زیر صافی
liquified natural gas
گاز مایع طبیعی
liquidised
بصورت مایع دراوردن
liquidize
بصورت مایع دراوردن
liquidizes
بصورت مایع دراوردن
electrolytes
مایع کار الکترولیت
liquid propellant
سوخت مایع موشک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com