English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
gamma transition temperature دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature دمای تبدیل شیشهای
glasy trainsition temperature دمای تبدیل شیشهای
t.g دمای تبدیل شیشهای
Other Matches
galss transition تبدیل شیشهای
gamma transition تبدیل شیشهای
glassy transition تبدیل شیشهای
transition temperature دمای تبدیل
rubbery transition temperature دمای تبدیل لاستیکی
vitrescence امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
vitrescent اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
celsius temperature scale مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
centigrade temperature scale مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
novatio non presumiter تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
glass rule خط کش شیشهای
vitriform شیشهای
hyaloid شیشهای
vitric شیشهای
galssy شیشهای
glassy شیشهای
amorphous شیشهای
vitreous شیشهای
glazing شیشهای
glass tube لوله شیشهای
louvred دریاپنجرهچوبی-شیشهای
blindworm مار شیشهای
solar house گلخانه شیشهای
glassiness خاصیت شیشهای
glazing coat روکش شیشهای
glass electrode الکترود شیشهای
the vitreoud humour ابگونه شیشهای
glassy state حالت شیشهای
vitreosity خاصیت شیشهای
glass الت شیشهای
glass bulb حباب شیشهای
vitreus state حالت شیشهای
semivitrified نیمه شیشهای
semivitrified نیم شیشهای
glass rod میله شیشهای
glass vessels فروف شیشهای
glass jaw ارواره شیشهای
marbles گلوله شیشهای
hyaloid membrane شامهء شیشهای
shellac لاک شیشهای
glass eye چشم شیشهای
marble گلوله شیشهای
slow worm مار شیشهای
total temperature دمای کل
neel temperature دمای نل
conversion scale مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration تبدیل صورت تبدیل هیئت
glass type tube لامپ الکترونی شیشهای
vitreous enamel coating روکش لعاب شیشهای
hyalitis اماس رطوبت شیشهای
room temperature دمای اتاق
absolute temperature دمای مطلق
optimum temperature دمای بهینه
reduced temprature دمای کاهیده
cryogenic temperature دمای سرمازایی
curie temperature دمای کوری
specific heat دمای ویژه
effective temperature دمای موثر
equiviscous temperature دمای همدوسندگی
critical temperature دمای بحرانی
transition temperature دمای فراگذری
white heat دمای سفید
high temperature دمای بالا
boyle's temperature دمای بویل
internal temperature دمای درونی
barrel temperature دمای پاتیل
annealing temperature دمای تابکاری
annealing point دمای تابکاری
aniline point دمای انیلینی
ambient temperature دمای محیط
maximum temperature دمای ماکزیمم
wet bulb temperature دمای تر مخزن
brittle temperature دمای شکنندگی
mixture temperature دمای اختلاط
inversion temperature دمای وارونگی
kelvin temperature دمای کلوین
brightness temperature دمای درخشایی
brittleness temperature دمای شکنندگی
transition temperature دمای تحول
critical isotherm هم دمای بحرانی
operating temperature دمای عملیاتی
vitrify شیشهای کردن یا شدن زینترن
salvers سینی پایه دار شیشهای
salver سینی پایه دار شیشهای
glass separator میان گیر شیشهای باتری
pseudoscope شیشهای که کاو را کوژکوژراکاو نماید
intravitreous واقع در درون رطوبت شیشهای
rankine temperature scale مقیاس دمای رانکین
exhaust gas temperature دمای گاز خروجی
isothermal process تحول در دمای ثابت
rankin temperature scale مقیاس دمای رانکین
geothermal gradient شیب دمای زمین
absolute boiling point دمای جوش مطلق
absolute scale مقیاس دمای مطلق
geothermal gradient گرادیان دمای زمین
thershold temperature استانه دمای ذرات
thermodynamic temperature scale مقیاس دمای ترمودینامیکی
heat deflection temperature دمای انحراف گرمایی
dry bulb temperature دمای خشک مخزن
softening temperature دمای نرم شدن
blackbody temperature دمای جسم سیاه
critical isotherm منحنی هم دمای بحرانی
approximate absolute temperature دمای مطلق تقریبی
absolute temperature scale مقیاس دمای مطلق
condensed mercurytemperature دمای جیوه متراکم
restitution تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
eye glass شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
fogging مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
yield point at elevated temperatures نقطه تسلیم در دمای بالا
yield point at normal temperature نقطه تسلیم در دمای بالا
compressor inlet temperature دمای گازهای ورودی کمپرسور
creep strength at elevated temperatures مقاومت خزشی در دمای بالا
belljar نوعی فرف شیشهای مثل کاسه زنگ
ice point دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
air hardening سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
ambient متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
cullet خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
meniscus شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
astrodome گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
binary to octal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
bayonet thermocouple probe قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
cryogenic memory رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
LCD Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
reference junction اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
fibres رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fiber رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
burn in فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
austempering تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
icebox rivet میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
fibre optics لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
bubble turn and slip الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
wein law طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
glares صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glare صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
curie point دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
helical wave guide لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
constant temperature pressure welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
decarburizing گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
compression ignition احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
glass عینک دار کردن شیشهای کردن
fibre optics لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
stp شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard condition شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
ntp شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
scanner وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
adapter تبدیل
change تبدیل
changed تبدیل
changing تبدیل
changes تبدیل
transmutation تبدیل
commutation تبدیل
reforming تبدیل
connector تبدیل
reduction تبدیل
cinversion تبدیل
reductions تبدیل
toggle تبدیل
transformation تبدیل
converter تبدیل گر
transforms تبدیل
transforming تبدیل
toggles تبدیل
transformed تبدیل
transform تبدیل
code conversion تبدیل کد
reduces تبدیل
permutations تبدیل
converting تبدیل
reduce تبدیل
shift تبدیل
convert تبدیل
move تبدیل
translation تبدیل
conversions تبدیل
converted تبدیل
reducing تبدیل
conversion تبدیل
panification تبدیل
converts تبدیل
reducer تبدیل
modification تبدیل
permutation تبدیل
interconversion تبدیل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com