Dictiornary-Farsi | دمای مطلق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (3 milliseconds)

English	Persian
absolute temperature	دمای مطلق


Search result with all words

absolute boiling point	دمای جوش مطلق
absolute scale	مقیاس دمای مطلق
absolute temperature scale	مقیاس دمای مطلق
approximate absolute temperature	دمای مطلق تقریبی
wein law	طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
Other Matches

celsius temperature scale	مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
centigrade temperature scale	مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
absolute volue	مقدار مطلق قدر مطلق
total temperature	دمای کل
neel temperature	دمای نل
wet bulb temperature	دمای تر مخزن
internal temperature	دمای درونی
cryogenic temperature	دمای سرمازایی
curie temperature	دمای کوری
white heat	دمای سفید
effective temperature	دمای موثر
high temperature	دمای بالا
inversion temperature	دمای وارونگی
equiviscous temperature	دمای همدوسندگی
transition temperature	دمای تبدیل
room temperature	دمای اتاق
reduced temprature	دمای کاهیده
specific heat	دمای ویژه
optimum temperature	دمای بهینه
operating temperature	دمای عملیاتی
mixture temperature	دمای اختلاط
maximum temperature	دمای ماکزیمم
kelvin temperature	دمای کلوین
transition temperature	دمای تحول
transition temperature	دمای فراگذری
critical temperature	دمای بحرانی
aniline point	دمای انیلینی
annealing point	دمای تابکاری
annealing temperature	دمای تابکاری
barrel temperature	دمای پاتیل
boyle's temperature	دمای بویل
brightness temperature	دمای درخشایی
brittle temperature	دمای شکنندگی
brittleness temperature	دمای شکنندگی
ambient temperature	دمای محیط
critical isotherm	هم دمای بحرانی
rubbery transition temperature	دمای تبدیل لاستیکی
softening temperature	دمای نرم شدن
isothermal process	تحول در دمای ثابت
rankine temperature scale	مقیاس دمای رانکین
blackbody temperature	دمای جسم سیاه
t.g	دمای تبدیل شیشهای
thermodynamic temperature scale	مقیاس دمای ترمودینامیکی
thershold temperature	استانه دمای ذرات
rankin temperature scale	مقیاس دمای رانکین
geothermal gradient	گرادیان دمای زمین
heat deflection temperature	دمای انحراف گرمایی
gamma transition temperature	دمای تبدیل شیشهای
exhaust gas temperature	دمای گاز خروجی
glass transition temperature	دمای تبدیل شیشهای
dry bulb temperature	دمای خشک مخزن
glasy trainsition temperature	دمای تبدیل شیشهای
critical isotherm	منحنی هم دمای بحرانی
condensed mercurytemperature	دمای جیوه متراکم
geothermal gradient	شیب دمای زمین
creep strength at elevated temperatures	مقاومت خزشی در دمای بالا
compressor inlet temperature	دمای گازهای ورودی کمپرسور
yield point at normal temperature	نقطه تسلیم در دمای بالا
yield point at elevated temperatures	نقطه تسلیم در دمای بالا
ambient	متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
ice point	دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
air hardening	سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
bayonet thermocouple probe	قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
cryogenic memory	رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
reference junction	اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
burn in	فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
austempering	تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
icebox rivet	میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
curie point	دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
cold test	ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust	ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
absolutes	مطلق
allodial	مطلق
downright	مطلق
inconditionate	مطلق
positive	مطلق
implicit	مطلق
categoric	مطلق
alodial	مطلق
abstract	مطلق
totals	مطلق
unrestrained	مطلق
unalterable <adj.>	مطلق
frees	مطلق
freeing	مطلق
freed	مطلق
free	مطلق
purest	مطلق
sovereign	مطلق
purer	مطلق
totalling	مطلق
unalienable <adj.>	مطلق
inevitable <adj.>	مطلق
absolute <adj.>	مطلق
abstracting	مطلق
inalienable <adj.>	مطلق
indispensable <adj.>	مطلق
abstracts	مطلق
unconditional	مطلق
total	مطلق
totaled	مطلق
totaling	مطلق
totalled	مطلق
sovereigns	مطلق
pure	مطلق
categorical	مطلق
uttered	مطلق
utters	مطلق
absolute	مطلق
starker	مطلق
thetical	مطلق
stark	مطلق
arbitrary	مطلق
thetic	مطلق
thorough going	مطلق
utter	مطلق
starkest	مطلق
magisterial	مطلق
slickest	مطلق
sheer	مطلق
slick	مطلق
starkly	مطلق
autocratic	مطلق
decarburizing	گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
compression ignition	احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
absolute zero	صفر مطلق
an abstroct number	عدد مطلق
alodium	ملک مطلق
absolute viscosity	گرانروی مطلق
almightly	قادر مطلق
autarky	حاکم مطلق
autarchy	حاکم مطلق
absolute volue	ارزش مطلق
absolute volume	حجم مطلق
absolute zaro	صفر مطلق
abstractly	بطور مطلق
categorical imperative	امر مطلق
seisin	تصرف مطلق
modulusp	قدر مطلق
modulus	قدر مطلق
universal legacy	وصیت مطلق
irrelative	نا مربوط مطلق
welsh mortgage	رهن مطلق
individuum	هستی مطلق
the positive d.	درجه مطلق
oversoul	حقیقت مطلق
pansophism	دانش مطلق
seizin	تصرف مطلق
simpliciter	بطور مطلق
summum bonum	خیر مطلق
the preterite tense	ماضی مطلق
quiet enjoyment	واگذاری مطلق
perfect loss	زیان مطلق
past or preterite d.	ماضی مطلق
imperator	فرمانروای مطلق
all-powerful	قادر مطلق
shoo-in <idiom>	برنده مطلق
dead halt	توقف مطلق
absolute frequency	بسامد مطلق
(not a) snowball's chance in hell <idiom>	بد شانس مطلق
command automatism	فرمانبری مطلق
dynamic viscosity	گرانروی مطلق
global minimum	حداقل مطلق
global maximum	حداکثر مطلق
general power of attorney	وکالت مطلق
freeholder	مالک مطلق
ens	هستی مطلق
absolute viscosity	لزجت مطلق
absolute ether	اثر مطلق
absolute density	چگالی مطلق
absolute deficiency	نقص مطلق
absolute coulomb	کولن مطلق
absolute cell reference	رجوع مطلق سل
absolute authortity	اقتدار مطلق
absolute authortity	اختیار مطلق
absolute altitude	ارتفاع مطلق
anhydrous alcohol	الکل مطلق
absolute alcohol	الکل مطلق
absolute advantage	برتری مطلق
absolute address	آدرس مطلق
absolute deviation	انحراف مطلق
absolute error	اشتباه مطلق
absolute error	خطای مطلق
absolute energy	انرژی مطلق
absolute efficiency	کارائی مطلق
absolute drought	خشکی مطلق
absolute discharge	آزادی مطلق
absolute address	نشانی مطلق
omnipotent	قادر مطلق
autocrats	سلطان مطلق
autocrats	حاکم مطلق
autocrat	سلطان مطلق
autocrat	حاکم مطلق
despots	حاکم مطلق
despot	حاکم مطلق
abstracts	مطلق خیالی
abstracting	مطلق خیالی
abstract	مطلق خیالی
magnitude	قدر مطلق