Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
English
Persian
turboblower
دمنده توربینی
Other Matches
turbojet
جت توربینی
turbine pump
پمپ توربینی
turboblower
بادبزن توربینی
blowier
دمنده
blower tupe supercharger
دمنده
blower
دمنده
turboprop
ملخ توربینی ناو یا هواپیما
bore hole pump
تلمبه توربینی چاه عمیق
burner cans
محفظه احتراق موتورهای توربینی
turbos
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
air impingment starter
نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
turbo
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
gas blower
دمنده گاز
heating blower
دمنده ی حرارتی
power blower
دمنده برقی
blower engine
ماشین دمنده
blow tubes
لولههای دمنده
blower
دمنده وزنده
blower
دستگاه دمنده
jet a
سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
gas trubine
توربینی که توسط گاز کار وحرکت میکند
fan
دمنده
[دستگاه بادزن]
ventilators
دمنده ها
[دستگاه بادزن]
blower
دمنده
[دستگاه بادزن]
ventilator
دمنده
[دستگاه بادزن]
cooling blower
دمنده هوای سرد
fans
دمنده ها
[دستگاه بادزن]
gas engine blower
دمنده موتور گازی
cooling fans
دمنده ها
[دستگاه بادزن]
high pressure blower
دمنده فشار قوی
blowing engine
ماشین یا موتور دمنده
piston blowing engine
موتور دمنده پیستونی
shoot blower
دمنده دوده کشتی
blowers
دمنده ها
[دستگاه بادزن]
cooling fan
دمنده
[دستگاه بادزن]
turbocharger
شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
turbostarter
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
turbosupercharger
سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
turbopump
پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
air turbine starter
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com